رفتن به محتوای اصلی

کبری شیخه، مادربزرگی که «آرزو داشت در راه آزادی کشته شود»

کبری شیخه، مادربزرگی که «آرزو داشت در راه آزادی کشته شود»

زنی خانه‌دار و مادر چهار فرزند و مادربزرگی که آرزویش «کشته شدن در راه آزادی» بود: کبری شیخه معروف به «دایه کبری» برای اعتراض به جلوی در خانه‌اش رفته بود و پا به پای دیگر معترضان شعار می‌داد که هدف گلوله قرار گرفت.

در آبان ماه سال ۱۴۰۱ مهاباد به یکی از کانون‌های مهم اعتراض‌ها تبدیل شده بود؛ شهری که با زادگاه مسها امینی - سقز - فاصله زیادی ندارد و از دیرباز، پایگاه مهم فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی کردها در غرب ایران بوده است. در روز چهارم آبان ماه در این شهر، اسماعیل مولودی کشته شد.

در روز پنجم آبان، خاکسپاری اسماعیل مولودی خود به تظاهراتی گسترده تبدیل شد که به نقاط مختلف شهر گسترش یافت. پاسخ نیروهای امنیتی، شلیک گلوله به سوی معترضان بود.

کبری شیخه‌سقا به همراه زانیار ابوبکری و شاهو خصری، از جمله کسانی بودند که در این روز در مهاباد کشته شدند. او مادر، همسر، مادربزرگ و معترض بود.

یکی از نزدیکان خانواده کبری شیخه که به دلایل امنیتی امکان انتشار نامش وجود ندارد، در مصاحبه‌ با بی‌بی‌سی فارسی، لحظه کشته شدن خانم شیخه را این‌چنین شرح داد:

«روز ۵ آبان، بعد از خاکسپاری اسماعیل مولودی کل شهر مهاباد بیرون بودند. اعتراض و درگیری با ماموران به خیابان‌های فرعی هم رسید. کبری شیخه بیرون خانه‌شان توی کوچه بود. پا به پای جوان‌ها شعار می‌داد. من توی فیلم‌هایی که از شهیدهای دیگه منتشر شده دیده بودم که وقتی گلوله بهشون می‌خوره درجا میفتن زمین. خانم شیخه وقتی تیر خورد افتاد توی بغل پسرش. گلوله به گلوش خورده بود و از پشتش بیرون اومده بود. حتی گلوله درِ خانه آنها را هم سوراخ کرده بود.»

Image removed.

 

در بسیاری از عکسها و ویدئوهای به جا مانده از کبری شیخه، او با لبخند دیده می‌شود

کبری شیخه را به بیمارستان بردند ولی در اتاق عمل جان سپرد. ماموران اما خانواده را رها نکردند. به گفته منبع نزدیک به خانواده، بعد از تحویل گرفتن پیکر کبری شیخه به خانه رفتند تا تدارک مراسم خاکسپاری را ببینند، اما با حمله گسترده نیروهای مسلح حکومت روبه‌رو شدند:

«مامورها با ۸-۹ موتور با گلوله ساچمه‌ای به خانواده و بقیه عزاداران شلیک کردند. خانواده با جنازه به خانه رفت که ماموران به آنها حمله کردند. دور خانواده حلقه زده بودند و تهدید می‌کردند که پیکر او را به داخل خانه منتقل کنند و بیرون خانه را شلوغ نکنند.»

در نهایت ماموران اجازه ندادند تا پیکر خانم شیخه وارد خانه‌اش شود و پیگر به مسجد منتقل شد:

«بعد از شستن او به آرامستان رفتند. در خیابون منبع یا چهارراه نبوت که همیشه اعتراض بود، مامورها به مردم شلیک کردند و گاز اشک‌آور زدن. حتی دیدم چند نفر بیهوش شدند و پیکر خانم شیخه روی زمین موند.»

در این لحظه عزادارن به دنبال راهی بودند تا پیکر کبری شیخه بیش از این آسیب نبیند و مراسم خاکسپاری او بدون بی‌احترامی بیشتر به پیکر دنبال شود. در شلوغی حمله نیروهای امنیتی، پیکر هنوز بر روی زمین بود.

به گفته منبع آگاهی که شاهد این وقایع بود، در این لحظه تعدادی از جوانان زانو زدند «و سینه سپر کردند و از مامورها خواهش کردند که شلیک نکنند. در نهایت موفق شدند او را به خاک بسپارند.»

Image removed.

 

تصویری از دایه کبری در جوانی

 

بر اساس آنچه در گواهی فوت کبری شیخه آمده او بر اثر شلیک گلوله یا برخورد اجسام سخت یا تیز جان سپرده است. خانواده او از زمان کشته شدنش برای تکرار روایت حکومت تحت فشار زیادی بودند:

« از خانواده خواستند دروغ بگویند و این روایت رو تکرار کنند که ماشین ناشناس و بدون شماره‌ای اومده و به خانم شیخه شلیک کرده و فرار کرده. خانواده قبول نکرد.فشارها خیلی زیاد بود.»

کبری شیخه معترض بود و از معترضان حمایت می‌کرد:

«کبری در کل زندگیش به یک آرزوش رسید. اونهم شهادتش بود. هر بار اخبار مهسا امینی را دنبال می‌کرد، می‌گفت خدا چنین مرگی را نصیب آدم بکنه چون ببین مردم دارن براش چیکار می‌کنن. خانم شیخه به خدا و قرآن و پیامبر معتقد بود اما تندرو نبود. زن زندگی آزادی براش مفهوم آزادی بی‌قید و شرط داشت. آزادی انسان.»

در یکی از ویدئوهایی که از کبری شیخه به دست بی‌بی‌سی رسیده، او در برابر یکی از اقوامش که به شوخی در حال انجام یک مصاحبه ساختگی است، با شور و شفافیت قهقه می‌زند و جمع خانوادگی‌شان را شاد می‌کند. زندگی این خانواده حالا اما، بدون او و لبخندهایش، هیج شباهتی به آن روزها ندارد ... روزهایی که دایه کبری، سرمنشاء سرخوشی و شادمانی همسر و فرزندان و نوه‌هایش بود.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید