رفتن به محتوای اصلی

● جهان

عبدالستار دوشوكی
در اوايل ماه جاري اوريل جلسه دو روزه اي تحت عنوان حقوق بشر، دمكراسي و فدراليسم در پارلمان اروپا برگزار شد كه در آن بنده نيز شركت و در مورد تمركرزدايي و فدراليسم سخنراني كردم. در بيانيه پاياني اين جلسه امده است: شركت كنندگان اين جلسه بطور علني و عمومي استلزام عملي و قاطع خود را از يكپارچگي و تماميت ارضي ايران اعلام مي دارند و صريحا هر نوع اتهام تجزيه طلبي را رد مي كنند ( ترجمه از متن انگليسي بيانيه).
طاهر شیرمحمدی
فاخته زمانی در این باره که مسئله قومی چه ارتباطی با این کنفرانس و بحث نژادپرستی دارد، می‌گوید: «در کشورهایی که ما زندگی می‌کنیم، مثل کانادا، آمریکا و یا اروپا، وقتی به ملتی توهین می‌شود و یا ملتی به‌خاطر زبان مورد تبعیض قرار می‌گیرد، به آن نژادپرستی می‌گویند. ما به عنوان جامعه ایرانی هم باید درباره این مسائل صحبت کنیم. نه تنها دولت مسئول هست، بلکه ما نیز به عنوان یک جامعه ایرانی باید در باره مشکلاتی که داریم، حرف بزنیم.»
سیامک مهر (پورشجری)
از تعارفات معمول که بگذریم خود مختاری و خودگردانی نام هایی فریبنده برای همان تجزیه طلبی است. فدرالیسم نیز با ده ها مورد و مثالی هم که از اینسو و آنسوی جهان بر می شمرند، هنگامی که عملاً به ایران برسد، چیزی جز تجزیه و تکه پاره شدن مام میهن نخواهد بود. جهت اثبات این نظر کافی است مدیریت فقط یک متر مربع از زمین استان کردستان را به امثال حزب کومله و حزب دموکرات کردستان بسپارید تا ببینید که بلافاصله پرچم استقلال برافرازند و...
مسعود ناصری
پارلمان اروپا نیز ضمن مثبت خواندن آن،صریحاً اظهار کرده‌که:صدای شما(ملل تحت ستم ایران)شنیده می شود و خوشحالی خود را نیز ازاینکه‌ ملیتهای گوناگون ایران، با هم و در کنار هم، با ایجاد فضایی دوستانه و قانونمند، سعی در تعالی حقوق نقض و پایمال شده‌ی خود هستند نیز ابراز کرده‌اند. اما ظاهرا شنیدن صدای مظلومیت ما ملل تحت ستم ایران از سوی مجامع بین المللی به‌مذاق شونیسم ملت حاکم و از جمله جناب‌آقای مهندس سام قندچی که‌کینه‌ی دیرینی از کنگره‌ی ملیتهای ایران فدرال و یکی از احزاب سرشناش کرد عضو آن...
ناصر ایرانپور
فدراليسم بر حسب تعريف چيزی نيست جز تفکيک و تقسيم قدرت متمرکز سياسی بين حکومت مشترک مرکزی و مناطق مختلف يک کشور بر اساس اصل سوبسيدياريتی. اين اصل بخشی از اختيارات را به‌ تحتانی‌ترين سطح حکومتی و نزديکترين آن به‌ مردم (يعنی شورای شهرها) بازمی‌گرداند. و از آنجاست که‌ توزيع و تفويض صلاحيتها به‌ بالا (ايالت و فدرال) صورت خواهد گرفت. و اين گذشته‌ از تنوع ملی ـ قومی در کشور به‌خودی‌خود اصلی بسيار دمکراتيک است و اتفاقاً کسانی که‌ از دمکراسی توده‌ای دفاع می‌کنند، بايد بيش و پيش...
پیش از آغاز بحث پان ترکیسم، نظر و توجه به برخی از مفاهیم به درک و شناخت مطلب یاری می رساند. از این رو نخست به نام ترک و پیدایش آن در تاریخ پرداخته می شود. ترک ها از ملل کهن در تاریخ اند. از سوی خیلی از پژوهشگران مورد بررسی قرار گرفته اند. هرودوت( 5 قرن پیش از میلاد) آنان را از مردمان شرق و تارقیتا نامیده و در تورات هم از آنها یاد شده است. در منابع هندی، چینی و ایرانی نام ترک با تلفظ های گوناگون و نزدیک به هم مطرح شده است. در توضیح و معنی نام و کلمه ترک جمعیت شناسان و منابع اختلاف نظر دارند.
کیانوش توکلی
همچنین این روند ها در جامعه فراصنعتی ، موجب سازمان‌یابی سیاسی نوینی در جهان شده است و اتحادیه اروپا حاصل چنین روندی است بنابراین در صورت حل مسئله ملی در منطقه ما ؛ راه را برای ایجاد اتحادیه بزرگ خاورمیانه هموار می شود که در آن صورت منطقه ما بجای جنگ و فقر ؛ شاهد توسعه و همکاری های گسترده منطقه ای خواهد شد.
کیانوش توکلی
موضوع فدرالیسم در ایران، مساله‌ای حساس ، پیجیده و بسیار مهم است. واقعیت این هست که در چند سال اخیر، تقریباً همه اجلاس های سیاسی ایرانی حول محور فدرالیسم با بن بست مواجه شده‌اند و به اعتقاد ناظران سیاسی تا برای این موضوع راه حلی مشترک و مورد قبول برای اکثریت نیروهای دمکراسی‌خواه پیدا نشود، متاسفانه ائتلاف های سیاسی مخالفین در آینده دچار مشکلات جدی خواهد شد. - از طرف دیگر هزاران کامنتی که پای اینگونه مقالات گذاشته شده است، نشاندهنده آنست که احساسات ملی بر سیاست گفت و گو و دیالوگ طرفین برتری دارد
تقی رحمانی
سخن گفتن تئوريك در مورد قوميت و مليت مجال فراوان مي‌خواهد. اما بايد توجه كرد كه در پارادايم دولت – ‏ملت مدرن، ملت‌سازي به سبك فرانسه و مدل تركيه كه ايران نوين از آن الهام گرفته است، به دموكراسي منجر ‏نشده بلكه براستبداد و ظلم‎ ‎‏ افزوده است. ايران قدرتمندِ داراي اقوام كثير، امپراطوري غير متمركز بوده است. ‏تمركز ساختاري در دوره ناصرالدين‌شاه به واسطه اصلاحات جوانمرگ شده‌ي اميركبير در ايران حاكم شد‏‎ ‎و با ‏مدل حكومت پهلوي اول كه مركز محور و دولت محور و زبان فارسي محور بود، اوج گرفت و...
محمدعلی توفیقی
اگر بپذيريم هويت ملی کشوری کثيرالاقوام چيزی نيست جز برآيند همه هويت های قومی موجود در آن کشور، مقابله يا بی توجهی به هر کدام از عناصر تشکيل دهنده آن، به نوعی موجب تضعيف هويت ملی خواهد شد - تنها حکومت هايی توان تامين عزت، سربلندی و رفاه مردمان محدوده سرزمينی خود را دارند که با پذيرش اصل تنوع اقوام و تکثر احوال،امکان زندگی مسالمت آميز و در نتيجه بهره برداری حداکثری از پتانسيل همه افراد آن جامعه را فراهم نموده باشند.
فعالان مدنی آذربایجانی در ایران زیر فشار فزاینده دستگاههای امنیتی و قضایی قرار دارند. آنها مورد بازداشت خود سرانه قرار می گیرند و بدون محاکمه و تفهیم اتهام و حق برخورداری از وکیل و حق ملاقات با خانواده ٬ به مدتهای طولانی در بازداشتگاههای وزارت اطلاعات ایران نگهداری می شوند. در این مدت نیروهای امنیتی اغلب سعی می کنند از طریق شکنجه و يا ساير انواع بدرفتاری ها فعالین را مجبور به اعتراف به کارهای ناکرده کنند و از این طریق برایشان حکم های سنگین صادر نمایند.
ساسان رحمت زاده
به نظر می­رسد تنها راه رهایی از این بن­بست و احقاق حقوق و آزادیهای همه­ی ملتها با پذیرش یک واقعیت ساده امکان­پذیر است: پذیرش چند ملیتی و تکثر فرهنگی و زبانی، پذیرش، تضمین، تثبیت، تقویت و توسعه­ی مشارکت عادلانه، آزادانه، فعال، گسترده و موثر همه­ی ملیتها و فرهنگها در فرآیند دمکراتیزاسیون و در نهایت و مهمتر از همه تحقق حق تعیین سرنوشت ملل
زبان اردو، كه يكي از زبانهاي رايج در پاكستان غربي بود، زبان رسمي پاكستان اعلام شد، در حالي كه متكلمين اين زبان اقليتي در حدود ۱۰ % اهالي بودند . زبان اكثريت نسبي همان زبان بنگالي بود كه در پاكستان شرقي رواج داشت . در پي رسمي شدن زبان اردو در سال ۱۹۵۲ در سطح پاكستان شرقي اعتراضات گسترده اي صورت گرفت . روزهاي ۲۱ و ۲۲ فوريه آن سال اوج اين مبارزات بود كه چند تن از اساتيد و دانشجويان در دفاع از زبان مادريشان شهيد شدند .
سئویل
گزارشهایی از نقض حقوق بشر هر روز از آذربایجان منتشر میشود و نهادهای غیر دولتی که خود را مدافع حقوق بشر می نامند در بیانیه ها و اطلاعیه های خود نسبت به وقوع چنین وقایعی اعتراض میکنند،این امر بویژه در سالهای اخیر در آذربایجان بویژه در مورد فعالینی که که به نام مدافعان حقوق آذربایجانیها در ایران شناخته میشوند به امری روزمره تبدیل شده و گویی نبود زبان و درک مشترک از حقوق بشر موجب شده که نه ناقضان توجهی به این داد و فریادها بکنند
درمناطق غیر فارس نشین ایران امروز نمی‌توان ادعای ازادیخواهی داشت ولی از ستم فرهنگی و اقتصادی که بمردمان آن مناطق می‌شود حرف نزد بدینجهت در آذربایجان وکردستان مساله اصلی مردم تغییر ساختار دولتی وکشوری است و معتدل ترین سیاستمداران و روشنفکران این مناطق طرفدار فدرالیسم هستند
در حوزه حقوق زباني ،حق تحصيل به زبان مادري از شاخصه هاي اصلي اين حقوق مي باشد. در كنوانسيونهاي مربوط به حقوق بشر از جمله اعلاميه جهانى حقوق بشر ، عهدنامه بين المللى حقوق سياسى و مدنى ، عهدنامه بين المللى حقوق فرهنگى٬ اجتماعى و اقتصادى ، بيانيه در حقوق افراد متعلق به اقليتهاى ملى٬ ائتنيكى٬ دينى و زبانى و... و از همه مهمتر اعلاميه جهانى حقوق زبانى مي باشد.
محمد امینی
این روزها، بهره گیری از «ممالک محروسه ایران»، چه از سوی آن دسته از هواداران ایران فدرال که با انگیزه پایان دادن به نابرابری ها در ایران از راهکار فدرالیستی و استان گردانی پشتیبانی می کنند، و چه از سوی کسانی که در سوداهای دیگری هستند و بهای چندانی به یگانگی و ماندگاری ایران نمی دهند، سخت روان گشته است. کسانی می گویند و می نویسند که این «ممالک محروسه ایران» که گاه و بیگاه از میانه دوران شاهان قاجار به کاربرده شده، همان است که...
مهیندخت مصباح
تجزیه‌طلبی عمومی‌ترین اتهامی است که به آذربایجانی‌های هویت‌طلب زده می‌شود. آیا دانشجویان و فعالان مدنی که دستگیر می‌شوند، جدایی‌خواه یا پان‌ترکیست هستند؟ وحید قره‌باغی با تاکید بر این‌که عموم بازداشت‌شدگان، فعالان مدنی و فرهنگی هستند، می‌گوید: «تعداد بسیار کمی از ترک‌ها خواستار جدایی هستند وگرنه عموم شاعران و روشنفکران آذربایجانی بارها گفته‌اند که خواست‌شان تنها توجه به زبان مادری است. الان بخاطر در راه بودن روز جهانی زبان مادری، کمپینی به راه انداخته‌ایم. تاکنون ۲۵ هزار امضاء مستقیم و...
فدرالیسم مانند دموکراسی، غربی نیست بلکه ریشه در اعماق تاریخ ما دارد. ایران در دورانهای مختلف ایالات مختلف داشته و حاکم هر ایالتی توسط شاه یا سلطان یا خلیفه مشخص می شده است . حاکم نیز موظف بوده که آن ایالت را اداره کند. او نیز برای شهر ها حاکم تعیین می کرده و … با جمع کردن مالیات هم خرج خود را در می آوردند و هم خراج به دربار را می‌دادند. در موقع جنگ هم سپاه در اختیار حکومت مرکزی می‌گذاشتند.
هاشم هدایتی
برای استقرار سیستم فدرال در یک کشور پیش نیازهای زیر لازم است و عدم توجه به این پیش نیازها استقرار این سیستم را در عمل با مشکلات و موانع اساسی مواجه می سازد. این مسئله گرچه چیزی از اهمیت تئوریک فدرالیسم نمی کاهد منتها باید طرفداران فدرالیسم را به تفکر و تامل وا دارد که اگر واقعا خواهان تحقق عملی و اجرایی سیستم فدرال در جامعه خود هستند باید قبلا زمینه ها و پیش نیازهای آن را فراهم سازند .
شهاب الدین شیخی
فاجعه‌اي به نام جنگ جهاني اول در ابتداي قرن بيستم بدون شك منتج به نتايجي تاثير گذار، در بسياري از حوزه‌ها شد كه اولين و شايد تاثير گذارترين اين نتايج تغيير در جغرافياي سياسي جهان و به ويژه خاور ميانه و تجزيه‌ي منتقمانه‌ي امپراتوري مسلمان عثماني به دست فاتحان جنگ بود. اين انتقام به طرز شديدتري اما، دامن كردها را گرفت و سرزمين آن‌ها را به صليبي كشيد كه بسياري از كردها بر اين باورند در پاسخ به جنگ‌هاي فاتحانه‌ي سردار جنگ‌هاي صليبي، صلاح‌الدين ايوبي كرد بوده است.
کیومرث نویدی
کنگره ملیتهای ایران فدرال از جانب تمامیت خواهان و تمرکز گرایان به زمینه چینی تجزیه ایران متهم شده است و از سوی فعالین سیاسی معدودی که خواهان جدائی سرزمین مرتبط با خویش از پیکر ایران هستند به تمامیت خواهی و تمرکزگرائی. قطعا تشکیلاتی که از 15 سازمان و تشکل سیاسی منطقه ای تشکیل شده است نمی تواند در همه زمینه ها نظرات یکدست و همگونی داشته باشد، اما آنچه من در خلال فعالیتم در و در راه دفاع از این کنگره دریافته ام این است که گرایش به تعادل در این کنگره وجه غالب را دارد.
کنگره ملیتهای ایران فدرال
ديدگاه کنگره ملیتهای ایران فدرال در باره تشکیل ائتلافى وسيع براى اسقرار دمکراسی در کشور ایران
عبدالستار دوشوكی
بلوچستان نه تنها وسيع ترين استان كشور بلكه همسايه افغانستان و پاكستان نيز مي باشد. ايالت بلوچستان در پاكستان نسبتا خودمختار است ودر مقايسه با بلوچستان ايران از آزادي و حقوق نسبي بيشتري برخوردار بوده و است. بلوچستان افغانستان كه به ايالت نيمروز معروف است، نيز همانند بلوچستان پاكستان در مقايسه با بلوچستان ايران از آزادي و حقوق نسبي بيشتري برخوردار است. در آن دو سوي مرز خواندن و نوشتن به زبان بلوچي رسماء آزاد است.
چند سالی است که آذربایجان به پا خاسته و برای اولین بار پس از مدت های مدیدی خواستار حقوق فرهنگی و ملی خویش است. بسیاری از نویسندگان، روزنامه نگاران، فعالان دانشجویی و روشنفکران ترک زبان به جرم مطالبه برای آزادی زبان مادری در سلول های زندان ها به سر می برند. ترک ها بدرستی و به حق، حقوقی را می طلبند که بخش های دیگری از این جامعه از آن ها برخوردار بوده و هستند.
خشایار رُخسانی
با این امید که گُفتاورد (بحث) فدرالیسم و ایجاد شانس ِبرابر برایِ همۀِ قوام ایرانی در اداره کشور دستِ کم در این تارنما به پایان رسیده باشد و اینکه نویسندگان ِ این تارنما بتوانند از این به پس، انرژی خود را برایِ آزادیِ ایران از دست ملاهایِ تبهکار که دشمن ِنهادین ِآزادی، دمکراسی و همۀِ اقوام ایرانی هستند، به ِوَندسارند (متمرکز کنند)، آقای آیدین تبریزی با به میان کشیدن ِیک رشته از گفتاوردهایِ کژگرایانه همچون "ملت ایران یا مردم ایران" که تنها نَمادی از ناخشنودیِ ایشان را از ایرانی
کیومرث نویدی
نخست بپردازم به دردی که امروز جانم را کدر کرد: برای نخستین بار از یکی از کسانی که در نشست
های لندن و پاریس حضور داشت، شنیدم که هیئت هماهنگی منتصخب در نشست پاریس، ماهانه چند ده هزار دلاری از آمریکا دریافت می
کند (او از ۶۰ هزار دلار ماهانه سخن گفت.)
و بعد، کدام سخنان تفرقه
انداز، ضد ملی و یکسویه؟
من نوشته
ام اگر به جای کشتن ۲۷ هزار آذربایجانی و بر دار کردن قاضی می
گذاشتند کردستان و آذربایجان فدرالی اداره شوند و...
کیومرث نویدی
ما باید در این هر دو جبهه بجنگیم؛ کسانی که مسئلة ملی را در ایران نفی می
کنند، خودویژگیهای انسان
های ایرانی را دارند نفی می
کنند؛ آنها قطعاً به سرکوب انسان واقعی و حی و حاضر ایرانی خواهند رسید.
آنهائی نیز که می
اندیشند اگر کرد و ترک و بلوچ و عرب و ترکمن و... را از ایران جدا کنند، گل بر سرشان خواهند زد، اگر مأمور بیگانه نباشند هم، سخت گرفتار اشتباه
اند.
کنگرة ملیت
های ایران فدرال، نیروی خود را از نیروی این مردم گرفته است: از عزم آن جوانانی که سر به دار می
نهند؛ اما...
ارگانِ "جنبش آذربایجان برای یکپارچگی و دمکراسی در ایران"، موجودیّتِ رسمی خود را طی اوّلین بیانیّهء جنبش آذربایجان را در 14 فروردین 1378 شمسی اعلام کرده است. گرچه با روي صفحه آمدنِ این بیانیّه در سایتِ ایران گلوبال از سوي چندی از کاربران در سایتِ بیرونی و هم در سایتِ درونی به نقد گرفته شده است، ولی برای پی بردن به شناسایی افرادِ انتشار دهندهء این بیانیّه با پرده برداشتن از این نوشتار و شناختِ دقیق اهدافِ این ارگان هنوز به زمان نیاز هست، امّا...
اندیشهء کنزرواتیو مانند فلسفهء لیبرالیسم که بر پایهء استقلال فردی بنا شده است، هم بر اساس آزادی و استقلال فردی پایه ریزی شده است، یعنی دیگر لازم نیست، ایرانیان بصورتِ کلکتیو گروهی در حزب و سازمانی جمع شوند، تا از جهان بینی ایرانی دفاع کنند، در شرایط کنونی شکل اکتیو بودن بشکل فردی شاید مفیدتر باشد، که از هر گوشه و دیار خود را پرورش و آزموده کند تا به موقع لازم در اشکال مختلف وجود و توانایی های خویش را در خدمتِ همنوعان و زادگاهش ایران بگذارند.
کشور باستانی ایران با هر کم و کاست و با هر بیعدالتی و تبعیض، با وجودِ عینی و حقیقی نام اقوام [کُرد، بلوچ، عرب، ترکمن، تُرک آذری] و با جغرافیای مسکونی آنها بعد از گذشت قرنها و هزاره ها، خود زمینهء مناسب و شکل برجستهء نمادین حلّ شایسته، انسانی و دمکراتیک مسائل ملّی، نه فقط در خاورمیانه، بلکه در ردیف مطلوب جهانی هست.
بی مناسبت نیست گذری بس شتابان هم به جغرافیای کُلِ آذربایجان امروز بیندازیم تا یادآوری شود که نه فقط تُرک تباران چند صباحی کوتاه هست که مهمانِ دیار آذربایجانِ همیشه ایرانی میباشند، بلکه در مجموع همهء انسانها بر روي این کرهء زمین همه مهمانانِ نمک نشناسی هستند، که متأسفانه قدر مهمان نوازی این میزبانِ صبور را پاس نگذاشتند و آنرا با تمدنِ صنعتی با سیاستِ مازاد تولید و بی رویهء خود بسوی نابودی هدایت میکنند، که اکنون داد و فریاد، جوش و خروشِ این میزبانِ با سخاوت و زندگی بخش...
با هدفِ تبدیل کردنِ موضوع قومی ملّی به یک نیروي مادی سیاسی تفرقه انداز زیانبار از سال 2000 میلادی به ظاهر در قالبِ مطرح کردنِ یک سری خواسته های دمکراتیک روشن که برای همهء ایرانیان با دیدگاهی مثبتِ فراقومی و فراحزبی و فارغ از سمت گیریهای ایدئولوژیک، قابل درک و در درستی آنها در بین همهء طبقات دیگر هیچگونه شکی نیست و بحقّ هم پذیرفته شده است، و با توجّه به تاریخ گذشتهء سرزمین ایران و توان اقتصادی حکومتهای آینده، تصمیم قطعی همگانی بر آن شده است که به این خواسته ها که باعث تقویّتِ فرهنگِ ملّی کشور هست
خواسته های قومی در ایران از سوی نمایندگانِ سه طبقه از دیدگاههای مختلف مورد بحث قرار میگیرد: 1- منطقه گرای....... شکستن دیوار تمامیّت ارضی کشور برای ایرانیان ارزشمند تر از تمامیّت ارضی ایی هست، که در آن تاریخ و فرهنگ گذشته و حالِ ایرانیان را نفی و یا به بازی بگیرند و در مقابل آنرا بر پایهء چنین تاریخ سازی ایی بی هویّت و داستانهایی غیر واقعی و افسانه سرایی های بی پشتوانه استوار کنند. متأسفانه آنچه تاکنون در گفتار و نوشتار از احزاب قومی و نخبگانِ آن از فدرالیسم برداشت...
امّا اگر پیشوایان و نخبگانِ قومی قبیله ای بر اساس آخرین دست آوردهای حقوق بشر جهان گلوبال امروز خواهان حقوقِ قومی و گروهی خود در ایران میشوند پس ما دوران سرمایه داری و در نتیجه ساختار حکومتی [ملّت دولت] نه اینکه بدرستی در ایران شکل گرفته، بلکه دو فاز حکومتي بعدی آن هم سپری شده است، در نتیجه دعواهای امروز آنها بیمورد میباشد، و ساختار حکومت آیندهء ایران باید برابر با رشدِ دورانِ صنعتی و فرا صنعتی و مناسبات اجتماعی آن تنظیم شود نه در ساختار و فر هنگ اجتماعی و افکار ملوالطوایفی پسامدرنِ...