رفتن به محتوای اصلی

توصیه من به دوستانی که اصرار بر جمهوری ایرانی دارند اینست که اگر نمیخواهند دست ازاین شعار بردارند اقلاً یک «مرگ بر موسوی و کروبی و نیست باد جنبش سبز» هم به آن اضافه کنند تا مرز بین جمهوری ایرانی مورد نظرشان با جنبش سبزی که موسوی و کروبی و اصلاح طلبان در پشت سر آن هستند و حرکت در چهار چوب نظام است روشن شود.
بحران هراشی قدرت در نظام جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد که ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران در انبوهی از تضادهای داخلی خود سر در گم است. بنابراین سوالی که طبیعتاً پیش روی بسیاری قرار می گیرد این است که آیا بحران موجود برآمده از روند دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران است، که در آن رهبری جمهوری اسلامی ایران با اعلام مستقیم مبنی بر رأی بیست و چهار میلیونی به پیروزی شگرف دست یافته است. آیا بحران نظام جمهوری اسلامی ایران از این تاریخ ظهور یافته است؟
هر انسان آزاده ائی در جهان از رویش گل وسبزه فرح بخش خوشحال و شاد می گردد.آنهائیکه در داخل و خارج بر جنبش سبز مردمی ایران تعین تکلیف می کنند ، بدین موضوع اشراف نیافته اند که جلوی رویش سبزینه ها را تا آسمان نیلگون نمی توان سد کرد!هرچند مائوتسه دون به شعار زیبا و انسانی خود «بگذار صد گل بشکفد وفادار نمایند اما نیروهای سیاسی در ایران و در مرحله کنونی می توانند نظاره گر شکفتن ورویش سبزه های انبوه شوند.
زبان اتش، اثرمحمد رضا شجریان، استاد بی نظیر اواز ایران، و با شعری از فریدون مشیری، با همان زبان خشونت گریزش، اتشی بر وجدانهای خفته زد. شجریان ( مشیری)، از تفنگدار می خواهد که ان را زمین بگذارد و برادر را به خاک و خون نغلتاند. به او می گوید : تو از ایین انسانی ،چه می دانی؟ اگر جان را خدا دادست،چرا باید تو بستانی؟
هنگامیکه ندا در خيابانهاى تهران در خون خود غلطيد، آن صحنه آغاز پايان رژيم ایران بود، نمى دانم چه زمانى اتفاق خواهد افتاد، زمانى كه ديوار برلين فرو ريخت من غافلگير شدم، احتمالا زمانى كه رژيم ايران هم سرنگون شود من غافلگير خواهم شد، اما بايد در كنار مردم ایران باشيم و در جهت درست تاريخ قرار بگيريم.
سپاه پاسداران بزرگترین مافیای پنهان اقتصاد کشور را در دست دارد. زمانی که مهدی کروبی ریاست مجلس اصلاحات را بر عهده داشت او از پشت تریبون ریاست مجلس در اظهاراتی از اسکله های مخفی سخن میان آورد. تا آن زمان تنها یکی دو روزنامه به صورت جسته و گریخته از 60 اسکله مخفی سخن به میان آورده بودند.
اسیرانمان را دریابیم که این خشک مغزان خشونت طلب ، هدفی به جز باز گرداندن قتل عام دهه ۶۰ را ندارند . امروز سنندج را سیاه پوش جوانی کردند که همه آزادیخواهان ایران و جهان را در بهت فرو میبرد . ساکت باشیم ، این روند با خیزی ناگهانی افزون خواهد شد.
اگر فکر میکنند میتوانند بهترین جوانان این مملکت را شکنجه و اعدام کنند و یا به آنان تجاوز کنند. یک عده هم کارهای تبلیغی اطلاعاتی شان را انجام دهند و مردم ازگناه شان بگذرند هنوز ایرانی عدالت خواه را نشناخته اند. ما نه فراموش میکنیم. نه به این سادگی ها که بعضی ها فکر میکنند میبخشیم.
پرسش من این است که شما، آقای مهاجرانی زیسته در لندنی که بهترین شهر جهانش می خوانید، اینک و نه در پستوی خلوت و نه گفتگوهای درگوشی، درباره حق انسان ها در توهین به باور دینی شما چگونه می اندیشید؟ آیا شما این پایه ای ترین حق انسان امروز را به رسمیت می شناسید؟ آیا می پذیرید که دون مایه ترین انسان ها نیز حق دارند به والاترین ارزش های دینی و اخلاقی شما توهین کنند و این توهین، هر اندازه رنج آور، هر اندازه فرمایه، ایشان را مستحق مرگ نمی کند؟