رفتن به محتوای اصلی

نگاهی سریع به صحنه پس از انتخابات و کودتا

نگاهی سریع به صحنه پس از انتخابات و کودتا

حدود دو هفته از کودتای رهبر و نیروهای پنهان در پشت صحنه این کودتا میگذرد. تحلیل جامع ازرویدادهای این دو هفته مستلزم کار بسیار و دقت تحلیلی بسیار تر است که نگارنده این سطور به سهم خود درآینده به آن خواهد پرداخت. ارائه تحلیلی جامع از برآیند پیکار در این دو هفته بین نیروی کودتا و جنبش مردم، که نام جنبش سبز به خود گرفته است، خیلی زود است زیرا پیکار نه تنها پایان نیافته است بلکه تازه آغاز گشته است. سرکوب سریع تظاهراتِ سریعاً سازمان یافته و تا حدودی عکس العملی مردم و رهبری جنبش را به حساب درهم شکسته شدن این جنبش گذاشتن جز قضاوتی عجولانه نیست.

نیروی کودتا گر به رهبری خامنه ائی و نیروهای پادگانی پشت سر او ممکن است درجبهه تاکتیکی بر جنبش سبز فرادستی یافته باشند، کهتا حدودی و فقط موقتاً یافته اند ولی توازن استراتژیک، با در نظر گرفتن فرسودگی و ریزش سنگین اقتدار رهبری، شکاف های عظیم و ناپر شدنی در درون ساختار قدرت، شکاف بین بدنه اصلی مرجعت دینی و رژیم و..، بر سنگینی قاطع کفه ترازوی استراتژیک به زیان نیروی کودتائی دلالت میکند. تازه اگر اجماع جهانی بر علیه کودتا را به حساب نیاوریم. تبدیل شدن این نیروی استراتژیک به نیروی جنبشی فعال و آماده پیکار زمان زیادی نخواهد برد.

ولی آنچه مرا به نگارش این این یادداشت کوتاه وادارساخت این مسئله فوق العاده مهم است که، به هیچ جنبش وسیع میلیونی نه میتوان رهبریتی را تحمیل کرد و نه میتوان آنرا به آسانی از رهبریتش گرفته و یا مصادره کرد. تجربه جنبش ملی شدن نفت وجنبش منتهی به انقلاب اسلامی گواه بارزی بر این مدعاست. فقط خود این رهبران هستند که، یا با ایستادن در جبهه مردم و افراشته نگهداشتن پرچم پیکار، همچنان جای خود را بر تارک جنبش مردمی حفظ میکنند و یا نه با تسلیم و سازش از فراز رهبری به خاک می افتند.

جنبش مردمی سبز که با خواست های محدود دموکراتیک خود و به رهبری موسوی و کروبی شکل گرفت توانست ده ها میلیون از هم وطنان مارا، بویژه از اقشار مدرن شهری، زنان جوانان و اهل قلم و هنر را، برای مطالبه حق برخورداری ازحق رأی خود به عرصه پیکار سیاسی بکشاند. این جنبش میلیونی بی گمان زود تراز آنچه مقام رهبری بفکرش برسد سازمان خواهد یافت و اگر برای بار دوم به خیابان بیاید نه ناسازمان یافته بلکه با آمادگی کامل سازمانی و پشتیبانی جنبش اعتصابی به میدان خواهد آمد و مطمئناً از پشتیبانی یا بی طرفی مثبت بخش های وسیعی از نیرهای نظامی و انتظامی هم برخوردارخواهد شد. وقتی کسی مثل ده نمکی یا هادی غفاری به رژیم پشت میکنند، گواه عمق فرسایش نیروی رژیم در درون گارد های سرکوبش است.

تحت این شرایط متأسفانه گروهی که با اصرار و تبلیغ روی تحریم انتخابات قافیه را باخته اند به جای نقد صادقانه موضع اشتباه آمیزو تصحیح خود برآیند، در صدد تخریب و تضعیف موسوی و کروبی هستند. این تحریم گران دیروز فراموش میکنند که اگر این حرکت از طرف مردم رخ داد در درجه اول به خاطر عبور از تحریمی بود که محاسبه رژیم را برای بر گزاری یک انتخابات آرام پنجاه درصدی بهم زد و اینان بروی مبارک نمی خواهند بیاورند که بدون موسوی و کروبی و همان وعده های انتخاباتی کم و یابیش اصلاحی آنان، امکان ایجاد چنین شور سیاسیی در مردم هرگز زمینه ائی برای بروز نمی یافت.

آیا این تحریم گران و یا احزاب و سازمان های چپ و راست قادر بودند تا یک هزارم و نه یک صدم این جنب و جوش تحسین انگیز مردمی را در فردای انتخابات پنچاه در صدی در میان مردم بیفرینند؟ آیا یکی از این جریانها این توان را داشتند تا نه سه میلیون سیصد نفر را به خیابانها بکشانند؟ آیا این جریانها قادرند، اگر امروز موسوی و کروبی جا بزنند و یا سربه نیست شوند خود به صحنه آمده و پانصد نفر را در خیابانها به اعتراض وادارند؟

فهم این مسئله امروزه برای بچه دبستانیهای ماهم هم دشوار نیست. فهم اینکه این مردم با فراخوان و پایمردی موسوی و کروبی است که چنین جرئت یافته اند تا به خیابانها آمده دست خالی در برابر گزمه ها و قداره کشان حکومتی بایستند از ساده ساده تر است اگر غرضی در کار نباشد. حال چرا فهم این مسئله ساده اینقدر برای این اپوزیسیون تحریم گر دیروز دشوار است فقط خدا میداند و اگر خدا نداند حتماً آقای اژه ئی میداند!

برخی از این تحریم گران با چشم بستن عمدی به روی این واقعیت که اوضاع داخل در کنترول نیروهای امنیتی رژیم است، سعی میکنند تا این توقع را اذهان دامن بزنند که گویا موسوی و کروبی باید هر روز چند بیانیه بدهند و یا در خیابانها ظاهر شوند و یا هر روز مردم را به خیابان بکشانند و اگر یک روز این کار را نکردند به معنی رفتنشان پشت میز مذاکره برای سازش است.

معلوم نیست این تخریبگران موسوی و کروبی با این توهم آفرینی ها دنبال چه هستند؟

جنبش امروز مردم چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، بستر و رهبری خود را یافته است. اگرجنبش سبز که توانسته است هم مردم را در این سطح چند ده میلیونی بسیج کند و هم از حمایت بخش عظیمی از مراجع و روحانیت برخورداراست و هم، بی هیچ تردیدی، در درون بورکراسی دیوانی و نظامی حاکم واجد پایگاه است نتواند رژیم را به عقب نشینی وادارد باید دست به آسمان برد و نالید: توکلت علی الله!

در دنیای سیاست، از قطعیت های شبه ریاضی نمیتوان صحبت کرد، این احتمال بعید نیست که هر آدمی و هر رهبر سیاسی تحت شرایطی تن به مصالحه بدهد ولی یکی و فقط یکی از پیش شرط های چنین تسلیم و سازشی این میتواند باشد که آن رهبری حس کند به ابزار یا تابلوی سیاسی نیرویی تبدیل میشود که با آن سنخیت سیاسی و یا اجتماعی ندارد. زمانی این اتفاق می افتد که آن رهبری ببیند دارد به اسب تروای جریانات دیگری تبدیل میشود و درمورد جنبش کنونی ما سر بلند کردن مدعیان شکست خورده اپوزیسیونی که بهر دلیل تا کنون نتوانسته است از خود هژمونی آفرینی کند، و کوشش بسیار نابهنگامشان درجهت الوان کردن رنگ سبز جنبش، جنبشی که هنوز جان نگرفته است، در این راستا عمل کرده و کمکی به برهان رژیم است که مدعیست این جنبش از جای دیگری هدایت میشود و فهم زیانمند و مخرب بودن این رویکرد امر دشواری نیست اگر ریگی به کفش نباشد.

بر پایه این توضیح واضحات باید گفت یکپارچگی جنبش با رنگ نمادین سبز و در پشت سر موسوی و کروبی لازمه پیشرفت جنبش و لازمه جسارت گیری مردم برای گامهای آتی است. تمامی سازمانهای و شخصیت های تحریم گر اپوزیسونی قادر نیستند حتی یک هزارم انرژی آفرینی کنونی جنبش سبز را در مردم بیافرینند لذا تمرکز حد اکثر نیروی سیاسی و اجتماعی پشت سر جنبش سبز یک آمریت تاریخی است! وبیگمان شکست این جنبش برای دهها سال جنبش مردم مارا با بحران فقدان رهبری گرفتار خواهد کرد. فاجعه ائی وحشتناکتر از این نیست که رژیم با جا انداختن انگ اپوزسیونی برانداز بتواند این جنبش نو پا را سرکوب کند.

هرگونه توهم آفرینی در این زمینه، صرفنظر از اینکه در پشت چه جملات و عبارات تند و تیزی خود را قرار داده شود بخشی از طرح مهندسی شده تخریب از طرف دستگاه های مرعی و نامرعی رژیم است و هیچ گونه بزک سرخی هم سرشت زرد آنرا تغیر نمی دهد . در فردای امرز، مردم تخریب گران این جنبش و رهبری آنرا نخواهند بخشید!

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید