رفتن به محتوای اصلی

افزودن دیدگاه جدید

فرامرز حیدریان

درووود!
پاسخی کوتاه به مجهولی به نام Esed Sadiq
بالام جان! این آخرین حرف من با شما و دیگرانی امثال شماست. قبل از اینکه کسانی را بخواهید قصاص کنید و شاهرگشان را ببرید، اول تحقیق کنید ببیند به چه اتّهام و جُرمی، بعد طرف را تیکه و پاره کنید و پُشتبندش، کباب کوبیده و کوفته تبریزی بخورید!.
یه انسان محترمی آمده و زحمت کشیده و بررسی کرده و فکر کرده و رنجها دیده و احساس مسئولیّتها کرده و خواسته است که حسب فهم و شعور و تجربه و درک و تشخیص فردی اش، نظراتی را برای گلاویز شدن با «معضلات ایران» یا اگر نمیپسندید و از شنیدن نام ایران به خشم می آیید؛ زیرا ساکنینش، کشوری به نام «آذربایجان» را قرنهاست که اشغال کرده اند و بر سر مردمش با سلسله هایی به نام «غزنویان، خوارزمشاهیان، صفویان، افشاریان، قاجاریان، سلجوقیان، آق قویونلوها، تیموریان، مغولها، امویان، عبّاسیان، طاهریان، خلفای الله [آخوندها] و امثالهم – چقدر قوم وقیح فارس ، تُخم و ترکه دارند و در این سرزمین حکومت کرده اند- ریشه شون بر آید الله اکبر! - » عذابها داده و تسمه به گرده هر احدی که یک کلمه آذری یا ترکی حرف بزنه، کشیده اند، آمده و خیلی معقول استدلالهای خودش را تحریر کرده است به این امید که آدمهای با شعور دیگری نیز پیدا خواهند شد که در باره نظرات و دیدگاههای او، حرفی برای گفتن داشته باشند.
یه عده ای که عمرا به دلیل جهالتها و نیندیشیدنها و بی خبریهای خود فقط بغض کرده اند و دنبال بهانه میگردند تا خشم بی عقلیها و بی فکریها و نمدانمکاریها و جهالتهای خود را بر سر دیگران خالی کنند، آمده اند و زر مفت در پای یک مقاله شایان اندیشیدن قنطور کرده اند.

بابا جان! کیفین نچورسن؟. یاخچی دی؟ چای ایچپسن؟. من فارس زبان، وقتی میخوام مطلبی را بنویسم یا بخونم و شک دارم که چطوری نوشته و خونده میشه، به لغت نامه هایی که «تورکها» برایم نوشته اند، نگاه میکنم. هنوزم دیوان شاعران ایرانی را که فارسی سروده اند، نمیفهمم خیلی کلماتشون را. هنوزم نمیتونم خوب، «شاهنامه» را بخونم و دقیق بفهمم. همش عاجزم. طوری حرف میزنی فارسی را به ما چپوندند، انگار که بند ناف تمام دیگر اقوام ایرانی را با زبان فارسی بریدند. همه ایرانیان، زبان فارسی را در مدرسه/مکتب/مسجد/ بیابون/کوه/درّه و جنگل آموخته اند. هیچکس هم ادّعای استادی زبان فارسی را تا امروز نداشته است. هیچکسم با مسلسل و توپخونه سراغ مردم نرفته است که اگه فارسی یاد نگیرید، خاندانتان بر باد فناست. چرا جنابعالی مشکلات شخصی ات را تصورّ میکنی، مشکل قومی و جهانیست؟. اینهمه استادان و خوانندگان و ترانه سرایان و نویسندگان و شاعران و هنرپیشه ها و هنرمندان و تاجران و کارگردانان و ناشران و غیره و ذالک وجود دارند که به شیواترین فرم ممکن به زبان فارسی سخن میگویند و مینویسند و عین بلبل نیز «ترکی یا زبانها و گویشهای دیگر ایرانی» را صحبت میکنند و هیچکس هم نگفته زبون مادری مرا بریدند و زبان فارسی را بخیه کردن به دهانم!.
کی به پیمان تبریزی گفت ترکی بخون؟. کی براش آهنگ و ترانه ترکی ساخت؟. مگه سوای این بود که آهنگساز و ترانه سرا (زنده یاد صمد نوریان) تورک بودن. مگه نسرود که: قیزیل گولیم، نه سولوبسان، بولود کیمی سن دولوبسان. هچ گورمدی بو آیاندا.... قیزل گولومه رنگی نیه سارالدی. ... آغلاما سن آغلاما. داغلاما سن داغلاما....
من که تمام عمرم از شنیدن تمام ترانه های اقوام ایرانی، عاشق و دلباخته و خوشبخت شدم تا همین ثانیه که میبینی.
همین مدیر سایت ایران گلوبال وقتی حرف میزنه، سخن گفتنش داد میزنه که مازندرانیه و زیر لب زمزمه میکنه که:.. کیجا ساروی، قدی پسی داری و رولی بیتی..... آی چپونه کیجا ...
زنده یاد «غلامحسین ساعدی» تا لب گور اگر کسی او را میدید، تصوّر میکرد که از پسکوههای آذربایجان با لهجه غلیظ اومده شهر. ولی این انسان عزیز و دوست داشتنی، تمام رمانها و نمایشنامه ها و داستها و فیلمنامه ها و حرفهایش را به زبان فارسی نوشت و وقتی پاش رسید به فرانسه، داشت دق میکرد و گریه و غم که من از میهنم و مردمم دور افتادم. آخرش هم دق کرد و مرد. یه کلمه، فرانسه هم نخواست که یاد بگیرد؛ زیرا خودش را متعلّق به کشوری و مردمی میدانست که «ایران» نامیده میشود.
آقا جان!. اینقدر چُسناله نکن. آدمهایی که بلدند فکر کنند مثل جیلو عزیز. خیلی خیلی عمیق، مسئله را فهمیده اند و راه و روش حلّ مسئله را بلدند منطقی و اصولی و ریشه ای به بحث بگذارند بدون هیچ نفرت و کینه ای به احدی. آدمایی مثل شما کی میخواهید سر فهم و سخن گفتن منطقی بیایید؟. کی دیگه؟. فعلا که ایران و مردمش تا ریزترین سوراخهای خانه مورچگانش نیز در تحت سیطره خلفای الله است و شریعت مبین اسلام. اگه بقایی از ایران موند، سهم آذربایجان خودت را حتما بردار. من از همین الان پای سند مالکیّت آذربایجان جنابعالی را امضاء میکنم و با ده انگشتم تضمین میکنم مال خودت باشه و اگه اومدم یک کلمه فارسی در جایی دیدم، خودم با دستهای خودم، زبونت را از حلقت میکشم بیرون. حالا هی بیا اینجا چسناله پشت چسناله بکن تا ببینیم شیر فهم میشی که: «اوزم و انگور و عنب و استافیل»، معنیشون چیه یا نه؟.
این گوی و این میدان.
خوشکام باشید.
فرامرز حیدریان

د., 29.04.2024 - 10:45 پیوند ثابت

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید