رفتن به محتوای اصلی

هلفاند شبکه
های مرتبطی در آمریکا، هلند، بریتانیا و طبیعتاً در روسیه به وجود آورد. بخشی قانونی و بخشی با مدارک جعلی و از راه قاچاق به واردات و صادرات فلزات سنگین رنگی و مواد شیمیائی، اتومبیل
های دست دوم، قایق
های ماهیگیری، دارو، کُندم، کنیاک، خاویار، نوشت
افزار، غلات، روغن ماهی و بسیاری اقلام دیگر به و از روسیه اقدام کرد.
بنابراین مهمترین نکته ای که انتشار گزارش اطلاعاتی آمریکا افشا می کند، کنار گذاشته شدن قطعی گزینه حمله زمینی و اشغال ایران مشابه عراق در میان تمام طیفهای آمریکاست. مساله ای که نیروهای نظامی ایران نیز به آن واقف بوده اند و این نظر را به این شکل بیان کرده بودند که شاید آمریکا بتواند، ایران را ویران کند ولی نمی تواند آن را اشغال کند! حال سئوال اساسی این است که آیا واقعا گزینه حمله نظامی به ایران برای همیشه کنار گذاشته شده است و تاکید بوش در مورد بر روی میز بودن آن، تنها برای ایجاد جنگ روانی است؟
اگر انقلاب نتیجه اقدام سیستماتیک توده های سازمانیافته و متشکل حول اهداف مشخصی تحت هدایت و رهبری حزبی و یا شخصیتی رخ میدهد. در مقابل آن و در مرحله پائین تر قیام و شورش قرار دارد که نتیجه عصیان مردم در غیاب احزاب و رهبری و فاقد برنامه می باشد که معمولا به شورش کور منجر میشود . شورش کور دچار خشم و احساسات است و بدلیل حاکم نبودن عقل و منطق بر آن ، از نارس ترین پدیده دگرگونی محسوب می شود و حتی به فاجعه ای عظیم می تواند ختم گردد.در ایران در شرایط کنونی اتفاق شورش کور به واقعیت نزدیکتر است تا انقلاب .
یک مقدار کمی از مواضع گروه ها و احزاب دیگر اطلاع پیدا کنید. مجاهدین خواهان حمله نظامی به ایران هستند، مشروطه خواهان و حزب کمونیست کاری دو آتشه همچنین، مصاحبه آقای حسن شرفی با نیوز مکس را بخوانید ( یا پیام مصطفی هجری به بوش را) تا بدانید که حزب دمکرات کردستان هم خواهان حمله نظامی امریکا به ایران است و در خدمت گذاشتن 4 میلیون پیشمرگ کرد در اختیار نیروهای نظامی امریکا. نمونه هایی از این قبیل زیاد هستند و در این کامنت جای نمی شود
موضوع چگونگی مشارکت در "انتخابات" مجلس هشتم، بستر تازه‌ای برای سنجش سياست‌ها و سمتگيری‌ها پديد آورده است. از جمله می‌توان ديد که ميان کسانی که "التزام به قانون اساسی" رژيم فقاهتی را، شرط مشارکت در "انتخابات" میشناسند وسکولار- دموکرات‌هائی که به مشارکت در "انتخابات" و کارزار "انتخاباتی" از منظر انگيزش حقوق بشری نگاه می‌کنند، کشاکش و بحث و جدل‌ها بالا گرفته است
با قطعیت میتوان گفت اگر قیل و قال ادواری انتخاباتی این دوره هم به طرح سازمانیافته ی شعار های مشخص واقعی از جمله و در صدر همه آزادی تشکیل سندیکاها و اتحادیه های مستقل ِ ـ بی پیشوند و پسوند ِـ کارگری و کارمندی در جامعه نشود و بت حکومت ساخته غنی سازی اروانیوم را از کبریای مضحک و دروغین ملی خوانده* شده خودش بزیر نکشد، جز حمالی مجانی در آرایش دادن عفریته واقعی ساختار و بدنه اصلی قدرت مافیائی حاکم چیزی نیست.
جناب علیزاده! شلوغش نکنید قربان! این کولی بازی ها چیست که در می آورید که جلب توجه کنید؟ کدام اپوزیسیون خواهان حمله به ایران بوده است؟ شرفشاهی کیست؟ روزنامه صبح امروز ایران چاپ لس آنجلس را کی می شناسد؟ از نظر این روزنامه و سلطنت طلبان هوادارش که جمعا ده بیست نفر هم نیستند لس آنجلس برای خودش یک کشور است که هیچ رابطه ای با جهان خارج ندارد. آنها سایر نیروهای اپوزیسیون داخلی و خارجی را نمی شناسند و برای شان هم مهم نیست. سایر نیروهای اپوزیسیون این طیف کوچک و ناچیز را نه می شناسند و...
جهانی شدن به موازات رویاهای بشریت، درنوردیدن محدودیت‌ها و مرزها بوده است. ابتدای این رهایی از محدودیت سیر در سیاره‌ای بوده است که بشر خود را متعلق به آن می‌داند. کشف اسرار آن را با پا نهادن به هر کجای آن حق خود میداند و انتهای این رهایی را، سیر در کهکشان‌های اسرارآمیز بی‌پایان است که چون اندیشه بشر ختمی بر آن متصور نیست. تاریخ ادیان و جوامع سرشار از این جهانی شدن و فرامرزها را تجربه کردن بوده است و حتی آن را به بندگان خود بشارت هم داده‌اند.
با افشای رازی که تنها مشتی عامل از آن خبر داشتند ارتباط هدفمند یگانة قرن بیستم میان انقلابی
های به سرکردگی لنین و امپریالیست
های به سرکردگی ویلهلم دوم نیز قطع شد.
این همدستی و دسیسه
گریِ ماهرانة دشمنان خونی ایدئولوژیک بود که تاریخ جهان را با توطئه رقم زد: بدون یاری ویلهلم دوم انقلاب اکتبر که اکنون نود سال از آن گذشته است بر لنین دست نمی
داد. بالاتر از آن، بدون پشتیبانی
های آلمان، احتمال برقرار ماندن بلشویم لنینی در سال تعیین کنندة نخست فرمانفرمائی

اش بسیار اندک می
بود.
خواسته های قومی در ایران از سوی نمایندگانِ سه طبقه از دیدگاههای مختلف مورد بحث قرار میگیرد: 1- منطقه گرای....... شکستن دیوار تمامیّت ارضی کشور برای ایرانیان ارزشمند تر از تمامیّت ارضی ایی هست، که در آن تاریخ و فرهنگ گذشته و حالِ ایرانیان را نفی و یا به بازی بگیرند و در مقابل آنرا بر پایهء چنین تاریخ سازی ایی بی هویّت و داستانهایی غیر واقعی و افسانه سرایی های بی پشتوانه استوار کنند. متأسفانه آنچه تاکنون در گفتار و نوشتار از احزاب قومی و نخبگانِ آن از فدرالیسم برداشت...