رفتن به محتوای اصلی

پدران ما بیش از صد سال پیش با امکانات محدود و دست خالی پرچم مبارزه با استبداد و خرافات را برافراشتند، با شاهان قاجار که خود را قبله عالم، ظل الله، حافظ الرعایا و حاکم بر سرنوشت مردم می پنداشتند به ستیز بر خواستند. آنان به شاهان که خود را منتخب خدا و مشروعیت خود را الهی می دانستند، تاختند تا بشر را آزاد سازند. اراده ، عقل، خرد و اندیشه را جایگزین خرافات و سرنوشتی کنند که برخی با توسل به زور، قدرت و باور های دینی بر آنها تحمیل کرده بودند.
با هدفِ تبدیل کردنِ موضوع قومی ملّی به یک نیروي مادی سیاسی تفرقه انداز زیانبار از سال 2000 میلادی به ظاهر در قالبِ مطرح کردنِ یک سری خواسته های دمکراتیک روشن که برای همهء ایرانیان با دیدگاهی مثبتِ فراقومی و فراحزبی و فارغ از سمت گیریهای ایدئولوژیک، قابل درک و در درستی آنها در بین همهء طبقات دیگر هیچگونه شکی نیست و بحقّ هم پذیرفته شده است، و با توجّه به تاریخ گذشتهء سرزمین ایران و توان اقتصادی حکومتهای آینده، تصمیم قطعی همگانی بر آن شده است که به این خواسته ها که باعث تقویّتِ فرهنگِ ملّی کشور هست
مدتی پیش در حال خواندن مطالب وبلاگهای فعالین حقوق بشر داخل کشور بودم که در یکی از این وبلاگها متنی ساده و کوتاه اما پر معنائی را دیدم . مضمون و پیام این متن در دو جمله چنان واضع و مفهوم دار بود که مرا نه تنها به فکرکردن واداشت بلکه در پس این اندیشدن ، نا خواسته به مقایسه این نسل جوان بالنده با جریانهای سیاسی موجود که تجربه چندین نسل را در خود جای داده است کشاند . نقل به مضمون این متن چنین بود :این مجموعه بدون پایبندی به هیچگونه مرز بندی سیاسی تلاش می نماید تا...
بالاخره احمدي نژاد آمد و دلايل گراني را توضيح داد و باز خوراك جوك براي يك ماه ملت فراهم كرد. من عوام هستم نه خيلي اقتصاد سرم ميشود و نه تحليل و گزارش بلد هستم بنويسم، از اينكه بخواهم نقد كنم و بگويم كه نرخ تورم چطور حساب ميشود و چند درصد است و نحوه توزيع درآمد و رفاه در جامعه چطور است نيز معذورم، فقط ميدانم زماني كه احمدي نژاد آمد هر روز صبح 5 هزارتومان خرجي دست عيال ميدادم اما الان 10 هزار تومان بايد خرجي دست عيال بدهم. حالا ده تا كارشناس و دكتراي علم اقتصاد تحليل كنند كه تورم چند درصد بوده؟
اصل مسأله اين است که فرق بزرگي بين *مسلمان* و *اسلام* هست. اکثريت مسلمانان ميـوانند در يک جامعه افراد مترقي يا واپسگرا باشند همانطور که مسيحيان برخي کشورها خيلي از مسيحيان کشورهاي ديگر مترقي ترند و ربطي هم به شاخه معين مسيحيت که به آن تعلق دارند ندارد. بسياري از پروتستانها واپسگرا تر از کاتوليک ها هستند. اينکه يک مذهب يا شاخه معي« مذهبي نسبيت به مذهب يا شاخه ديگر مذهبي در هر زمان معين و در بدو بوجود آمدنش مترقي تر بوده يآ نه موضوع بحث اين نوشته نيست هرچند قابل تبيين است و موضوعي تاريخي است.
من شخصا با هرگونه حمله نظامي به ايران مخالفم و اين مطلب را در هر فرصتي گفته ام. بنظر من، اگر فردا اعلاميه رسمي داده و در تمام مطبوعات نيز چاپ کنم، بازهم لابي رژيم من را جنگ طلب خطاب ميکند. جالب ترين نکته اين است که پس از چاپ اولين مقاله انگليسي من، انجمن ناياک متني را بعنوان پاسخ در سايت خود گذاشت. سايت هاي وزارت اطلاعات و همچنين چند سايت در داخل کشور مثل سايت قدس نيز منتشر کردند. جملگي من را جنگ طلب معرفي نمودند/حسن داعي
مهمترین آرزوش این بود که بتونه کمک خرجی برای مادرش بشه .
پس از انتشار مقاله اول عده زیادی سعی کردند چنین بنمایانند که من مخالف حقوق کردها در ترکیه هستم و تعصب ویژه ای در مورد ترکیه دارم و اعتراضم از این دید بوده است! اما من بارها حمایت خود را از حقوق کردهای ترکیه بیان کرده ام. در عین حال قویا معتقدم که واقعا به صلاح کردهاست که خواسته های خود را از طریق مبارزات مدنی و مسالمت آمیز پی گیری کنند. آنها باید مواظب باشند تا فریب دشمنان دوست نما را نخورند چه در میان دولتهای منطقه مثل ایران و چه در میان برخی از اروپاییانی که...
بنظر من هر نويسنده اي خوب است ؛ روشن نظر خود را در رابطه با حمله نظامي به ايران بنويسد. شما روشن نميگوئيد که مخالف با هرگونه حمله نظامي به ايران هستيد يا نه. من بارها از شما اين سؤال را کردم و پاسخ روشني نشنيده ام. بنظر من تحقيقات شما درباره لابي ايست ها بهترين تحقيقاتي است که من تا کنون خوانده ام ولي تا زمانيکه روشن ضد حمله نظامي به ايران بدون اما و اگر موضع نگيريد، اساساً بحث هاي شما را لابي گران بعنوان جنگ افروزي خواهند خواند و حتي مخالفين ديگر لابي ايست ها هم بي اعتبار خواهند شد.
سام قندچي /ببينيد درست است که بايستي از دستاوردهاي مکاتيب گذشته آموخت ولي برخي که ديگر ماتيب گذشته را کنار گذاشته اند بدون مطالعه جريانات تازه فکري که مورد توجه شان است با همان اندوخته هاي سابق ميخواهند بنگرند. ببينيد مثلاً بخشي از مجاهدين در يک برهه تاريخي مارکسيست شدند. به موضوعات اشتباهات رفتارهاي سازماني آنها و قتل هاي تقي شهرام و امثالهم هم کاري ندارم. اينجا بحث من نظري است. ببينيد آن رهبراني که در مجاهدين سابق رهبر بودند درچارچوب نظريه جديدي که پذيرفته بودند...
رزیم اسلامی مدتها پس از فروپاشی شوروی و در هم شکسته شدن تشکیلاتهای چپ و به دلیل ضدیت با امریکا و مقابله با جریانات بر انداز و رادیکال جنبش سیاسی عملا موجو د؛ چندان مانعی در مقابل فعالیت چپ در داخل ایجاد نمی کرد./ در همه ی این سال این دانشجویان غیر کمونیست_ که حتی دارای گرایشات مذهبی بودند _ پرچم مبارزه با رزیم اسلامی را بدوش می کشیده اند. این جنبش عمدتا توسط جریانات سلطنت و چپ رادیکال در خارج مورد حمایت جدی قرار می گرفت که متاسفانه این جنبش به دلیل شعارهای رادیکال سرنگونی...