رفتن به محتوای اصلی

نوید اخگر: تفسیری بر پیوند

نوید اخگر: تفسیری بر پیوند
ناشناس

نوید اخگر: تفسیری بر پیوند مجاهدین خلق و وابستگی آنها(نقدی بر ده اندیشی های مجاهدین)

مسعود رجوی میگوید:

"ما با عبا و عمامه و شخص خمینی، دعوا نداشتیم." بهمین منظور مسعود در کنار خودش کل سیستم آخوندی را حفظ میکند و سمبل آنرا هم آخوندی با عبا و عمامه بنام گنجی قرار میدهد که ایشان به نوبه خودش معتقد است که حجاب زن اجباری و جزو محکمات اجباری اسلام است( تلویزیون سیمای مجاهدین)

سیستم مجاهدین و مسعود نمیگوید دولت آینده و رسمی ایران دمکراتیک فردا چگونه میخواهد با حضور و وجود فتوا های مراجع عالیقدر اسلام عزیز! یک دولت مستقل بدون وابستگی باشد.



مسعود نمیگوید که چگونه میخواهد با حفظ آخوند از سهم امام و تمام این 11000 قلک گدائی امامزاده سازی های اسلامی در کنار عبا و عمامه مردم ایران را از خرافات امام و امام زاده بازی و گند مذهب نجات دهد. همچنان که شاه نگفت و نکرد و با ناز شستی که به خمینی و آخوند و مذهب داد و حمایتی که از امامان شیعه (امام رضاو حضرت عباس و کعبه معظمه! و .....)کرد نتایج تاریخی غیر قابل بازگشتی را بر سر مردم ایران آورد. زیرا به لحاظ علمی نمیشود ظرف سکولار داشت و این ظرف را با محتوای اسلام فاشیستی پر کرد.
امروز مسعود رجوی به رضا پهلوی میگوید "خودت را بعنوان رئیس جمهور ایران کاندیدا کن نه پادشاه ایران" زیرا حتمن تاریخ سلطنت گذشته ایران با خون و قتل و کشتار مردم توام است و سلطنت باز گشت ناپذیر است. اگر این موضوع را صحیح بدانیم و بعنوان یک فاکت تاریخی از مسعود رجوی بپذیریم باید به خودش بگوئیم که چه کسی بخود تو مجوز بازگشت دوباره مذهب اسلام را بعد از کشتار های خمینی و خامنه ای داده است؟ از سفسطه شورای ملی مقاومت و حکومت دمکراتیک در دست پیروان محمد و علی که بگذریم باید از مسعود رجوی بپرسیم مگر امامان مسلمان از حسن و حسین تا علی خلیفه مسلمین کمتر از شاه خون ایرانی ریختند و بر علیه بشریت جنایت کردند که تو هنوز مجوز مشروعیت دادن به آنها و آخوند را با این لباس متحد الشکل فاشیستی را میدهی و میگوئی ما با عبا و عمامه دعوا نداریم ولی به رضا پهلوی میگوئی از ادعایش کوتاه بیاید. رضا پهلوی ضمنی مرتب گفته که قرائت جدیدی از حکومت سلطنتی بر خلاف پدرش دارد. مسعود رجوی هم قرائت جدیدی از اسلامش دارد. مسعود بیاید به این تناقضات جواب بدهد و به جامعه بین المللی بگوید که مردم ایران پس از سی و سه سال کشتار همانطور که اروپا فاشیست های هیتلری را خلع لباس کرد و ممنوعشان نمود و درب های کمک های اقتصادی مفت خورانه را برویشان بست با آخوند و این لباس و قرائت اسلامیش و رهبران مسلمانی که بر اساس فاکت های تاریخی بدتر از شاه و حکومت سلطنتی خون مردم ایران را ریخته اند و قابل بررسی تاریخی هم هست وسوهان روح مردم شده چنین خواهد کرد؟ تا ادعایش را در مورد رضا پهلوی بشنویم و بپذیریم.
مسعود رجوی! رضا پهلوی ! از ادعاهای خود کوتاه بیائید تا مردم ایران به آزادی برسند در غیر این صورت آش تاریخی همان و کاسه تاریخی همان خواهد بود و بحث شکل و محتوا با مضمونی دیگر و با اشکالی دیگر در تاریخ ایران ادامه خواهد یافت.//////

آنکه میگوید که من با آن عبا عمامه ها دعوا ندارم گوش کن/
با خلافت با جهالت شیخ و مذهب من سر جنگی ندارم گوش کن/

مردم ایران اگر گویند ما اسلام نابت را نمیخواهیم از ما گوش کن/
دست از یاری مذهب یا که شیخ مرتجع بردار یکدم هوش کن/
جنگ مردم با همین وابستگی مذهبی با کُنه این عمامه است/
تا که شیخ مذهبی داری تو دولت را میان دولتش بی زور کن/
اینکه میگوئی که دعوای تو با وابستگیست من خنده ام خواهد گرفت/
توی دامان همین یک اقتصاد شیخ خوابی اقتصاد دیگرت بیهوش کن/
نبض هر آن حرکت وابسته در دست جهالت یا همین شیخ است و بس/
دولت وابستهء شیخان و جلادان خونریز تو را خلع لباس و ریش کن/
تا که شیخ مرتجع در مملکت عمامه داری میکند هر روز و شب/
نص و اصل آن ولایت بر سرت باشد برو در جان او خود را چنین تفتیش کن/
بحث فرم و محتوا را روز دیگر درس این کانون بکن تا بشنوند/
با بدون شیخ یا با شیخ راهی برگزین آنگه مرا بر خویش یا با خویش کن/
اخگر شاعر که میگوید ببند فیضیه را هر مرکز دزدی ملای دغل/
نشنوی امروز خواهم گفت فردا مردم ایران من را خوار یا آزاد کن/