رفتن به محتوای اصلی

دوست گرامی، آ.ائلیار، واژگانی

دوست گرامی، آ.ائلیار، واژگانی
ناشناس

دوست گرامی، آ.ائلیار، واژگانی هستند که چند معنی دارند و واژه (ملی) نیز یکی از آنها است، یک معنای واژه (ملی) در پیوند با همان واژه ای است که فرنگی ها به آن ناسیونالیسم می گویند..........

دوست گرامی، آ.ائلیار، واژگانی هستند که چند معنی دارند و واژه (ملی) نیز یکی از آنها است، یک معنای واژه (ملی) در پیوند با همان واژه ای است که فرنگی ها به آن ناسیونالیسم می گویند و برابر پارسی آن بوم گرائی است و پارسی – عربی آن ملی گرائی و قوم گرائی و برابر ترکی آن اولکه چیلیک است که با گویش تبریز اولکه چی لخ و با گویش ترکمن ها اولکه چی لیق می شود. در ایران واژه (ملی) در معنای دیگری نیز به کار می رود و آن (همگانی) است و برابر عربی آن (عمومی) است. روشن است که عبارت جنبش های ملی – دموکراتیک که شما در نوشتارتان آن را به کار برده اید به معنای ناسیونالیستی نیست چرا که خود شما نیز در بخشی از نوشتارتان آورده اید: (..........مقولۀ ملی اینجا به مفهوم ناسیونالیسستی نیست و نمی تواند باشد. ناسیونالیسم آفت این جنبش هاست..........) اما چون واژه های (ملی) و (ملت) واژه هائی دو پهلو هستند بهتر است که من و شما و همه کسانی که بی باور به ناسیونالیسم هستند آنها را به کار نبریم و واژگانی را به کار ببریم که معنای آنها روشن و گویا و رسا باشند. به جای واژه دو پهلوی (ملت) به کار بردن واژه (مردم) بهتر است و به جای واژه دو پهلوی (ملی) به کار بردن واژه (همگانی) بهتر است. از این روی بهتر بود که شما به جای به کار بردن عبارت (جنبش ملی – دموکراتیک) که چندین بار در نوشتارتان آن را به کار برده اید عبارت (جنبش همگانی مردم) را به کار می بردید. هم اکنون کسانی که دیدگاه های ناسیونالیستی دارند اگر به این بخش از سایت بیایند با گفتن این سخن که ما از پیروان جنبش (ملی) آذربایجان هستیم برای دو پهلو بودن واژه (ملی) کارها درهم و برهم خواهند شد! برای نمونه پارنوشت (پاراگراف) زیر: (.......... ماهیت جنبشهای ملی – دموکراتیک * در جنبشهای ملی - دموکراتیک همه گرایشات وجود دارد . مانند تمام گرایشاتی که در فضای سیاسی ایران به چشم میخورد.از چپ چپ تا راست راست. ولی جنبش ملی - دموکراتیک هیچ کدام از آنها نیست. براستی ماهیت این جنبش یا جنبشها چیست؟..........) اگر ویراسته شود معنای بهتر و رساتری خواهد داشت: (.......... ماهیت جنبش های همگانی مردمی * در جنبش های همگانی مردمی همه گرایش ها وجود دارند . مانند تمام گرایش هائی که در فضای سیاسی ایران به چشم می خورند، از چپ چپ تا راست راست ولی جنبش همگانی مردمی هیچ کدام از آنها نیست. به راستی ماهیت این جنبش یا جنبش ها چیست؟..........) اکنون اگر پارنوشت نخست را با پارنوشت دوم بسنجید خواهید دید که پارنوشت دوم سخن شما را به گونه ای شیوا و رسا به خواننده می فهماند چون واژه های دو پهلوی (ملی) و یا (ملت) در آن به کار گرفته نشده اند.**********دوست گرامی، آ.ائلیار، پیکار مسالمت آمیز با رژیم دوزخی ولایت فقیه چندین بار آزمون خود را داده است و به شکست انجامیده است. روش هائی مانند: تحصن، تظاهرات، اعتصاب، تحریم، مقاله نویسی، افشاگری، وبلاگ نویسی، سخنرانی، کوشش های حقوق بشری، مقاومت منفی، نافرمانی مدنی، شرکت در انتخابات رژیم و فرستادن نمایندگانی که رژیم را بلنگانند، اصلاح طلبی، جنبش های ملی – مذهبی، جنبش های سیاسی – حقوقی، جنبش سبز و ..... و ..... و ..... همگی یک فرجام داشته اند و آن شکست بوده است. از این روی بدون چون و چرا برای نابودی رژیم گدایان مفت خور تنها یک راه مانده است و آن راه خشم و خون است.**********دوست گرامی، آ.ائلیار، بدون شخم فرهنگی بنیادین با هر روشی که رژیم از میان برود دوباره به سر جای نخست برخواهیم گشت! ما رژیم را چه از راه مسالمت آمیز نابود کنیم و چه از راه خشم و خون بدون نابودی فرهنگ رژیم که ریشه در زمان برده داری و شترچرانی دارد دوباره از لجنزار دیگری که شاید حتی بدتر از لجنزار رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه باشد سر در خواهیم آورد! باید همه خرافه های زهر خردسوزی به نام دین اسلام و دین های دیگر را در هر چهره ای که باشند با کار فرهنگی پیوسته و شبانه روزی و همگانی نابود کنیم. آن چه که ریشه است فرهنگ به جای مانده از زمان برده داری و شترچرانی است و رژیم تنها میوه این ریشه است نه خود ریشه.**********دوست گرامی، آ.ائلیار، ناسیونالیست های ضد رژیم را نباید به چشم دشمن نگاه کنیم بلکه باید آنها را دوستانی بدانیم که دچار پندار نادرست هستند. ناسیونالیسم پدیده ای کهنه و مرده و پرتاب شده به زباله دان تاریخ است و هرگز پیروی از پندار نادرستی به نام ناسیونالیسم در هیچ کجای جهان و هیچ کجای تاریخ برنده ای نداشته است. دوستان پان آریا و پان ترک و پیروان پان های دیگر را باید از راه نادرستی که می روند به راه درست راهنمائی کنیم. این دوستان گمراه نیز به هر روی ضد رژیم هستند و نمی توان آنها را دشمن به شمار آورد و تنها دشمنی که باید با آن در ستیز باشیم رژیم گنداب و لجن ولایت فقیه است. البته در این میان حساب پان ترک نماهای دروغین وزارت اطلاعات و پان آریانماهای دروغین وزارت اطلاعات رژیم و مزدوران دیگری از این دست را باید از ناسیونالیست های راستین جدا کنیم.**********دوست گرامی، آ.ائلیار، بدون داشتن برنامه های روشن در همه زمینه ها برای کشورداری در آینده حتی اگر رژیم صد بار هم نابود شود به جائی نخواهیم رسید! و از شوره زار هرج و مرج و آشوب پیش آمده پس از نابودی رژیم دوباره رژیم های زورگو و تبهکار پیدا خواهند شد و همه کوشش ها به باد خواهند رفت. از این روی در همه زمینه ها از کشاورزی و شهرسازی گرفته تا بهداشت و راهسازی باید از هم اکنون برای آینده پس از نابودی رژیم ولایت فقیه برنامه ریزی کرد.**********دوست گرامی، آ.ائلیار، شناسۀ خودگردانی (فدرالیسم) تلنبار زدائی از پایتخت و پخش کردن همۀ دارائی یک کشور در سرتاسر یک سرزمین و گرداندن کارهای هر بخش از کشور از سوی مردم همان بخش است و کشورداری پیشرفته در جهان نیز بر این روال است و همه کشورهائی که در سازمان ملل دارای حق وتو هستند با روش فدرالی گردانده می شوند و کشورهای پیشرفته دیگری مانند: آلمان و کانادا و سوئیس با این روش گردانده می شوند و در ایران آینده پس از نابودی رژیم گدایان مفت خور مبنای خودگردانی نباید دیوارکشی های هیتلری میان ترک ها و فارس ها و عرب ها و کردها و.......... باشد. فدرالیسم در معنای خردمندانه و مردم سالارانه آن هیچگونه پیوستگی با دیوارکشی های هیتلری میان بوم های گوناگون ندارد. بدبختانه بسیاری از دوستان بزرگوار به فدرالیسم تنها از دید ناسیونالیستی نگاه می کنند نه از دید دموکراتیک!************دوست گرامی، آ.ائلیار، بدبختانه شما هم مانند دوستان ناسیونالیست به فراوانی بر آموزش به زبان مادری پافشاری می کنید! دوست گرامی، آموزش به زبان مادری یا زبان پدری یا زبان عمه ای یا زبان خاله ای درمان کدام درد است و مرهم کدام زخم؟ در کجای جهان و در کجای تاریخ با آموزش به این زبان و آن زبان هزاران گره کور همایش انسان ها گشوده شده است؟ زبان از دیدگاه اندیشه خردمندانه هیچ نیست جز ابزاری برای پیوند میان انسان ها و جز این ارزش دیگری ندارد اما در میان ناسیونالیست ها زبان دستاویزی است برای دیوارکشی میان خود و دیگران! آیا بزرگترین گرفتاری و بدبختی ترکان آذربایجانی تنها آموزش به زبان مادری است و آیا با سخن گفتن به زبان مادری کباب یک وجبی از آسمان خواهد بارید و یا سکه زرین؟ شما چرا مانند ناسیونالیست هائی که در عالم هپروت سیر می کنند گرفتاری های بزرگ و بنیادینی مانند برابری حقوقی زن و مرد را رها کرده اید و از آموزش به این زبان و آن زبان چسبیده اید؟!