رفتن به محتوای اصلی

درک نادرست از یک « تز»

درک نادرست از یک « تز»
آ. ائلیار

درک نادرست از یک « تز» مارکسیستی: تز : « کارگران وطن ندارند».تبریزی گرامی بر اساس این نظر « تک میهنی» را که البته منظورش « کره زمین» است، تحت نام " انترناسیونالیستم" میاورد. من در یکی از کامنتهایم نوشتم که « در تئوری مارکسیسم» انتر ناسیونالیسم به معنای « همبستگی و اتحاد کارگران» جهان است و در مانیفست مارکس-انگلس با تز دیگری به این صورت آمده است :« کارگران جهان متحد شوید». این شعار انترناسیونالیستی مارکسسیم است. و بدنبال آن نیز «سرود انترناسیونال» سرود اتحاد کارگران جهان که شعرش را یک فرانسوی سروده است میاورند. واژه « انترناسیونالیسم» ربطی به تک میهنی ندارد. بل مربوط است به « اتحاد در مبارزه» علیه نظام اقیصادی-اجتماعی سرمایه داری . مراد از این کلمه «تک میهنی » نیست. و میهن « کره زمین» هم نیست. چیزی که تبریزی عزیز مینویسد برداشتی ست که ربطی به انترناسیونالیسم ندارد.

اما «کارگران وطن ندارند» به معنای آنست که « کارگران تنها در وطن خود نیست که استثمار میشوند، بل آنان در سراسر جهان استثمار میشوند. ». از زاویه بهرکشی شدن- آنها فاقد وطن هستند. درجنگ دوم جهانی علیه فاشیسم در همه جای اروپا مارکسیستها قهرمانه از وطن و زادگاه خود دفاع کردند. تعلق به سرزمین و زادگاه و وطن- و عاشقانه دوست داشتن آن- هیچ ربطی به شعار مذکور و ناسیونالیسم ندارد. « دوست داشتن خود و دیگری» مطرح است، نه فراموشی خود و ذوب شدن در دیگری. تز« حکومت جهانی» که دهه هاست از سوی برخیها مطرح شده است چیز دیگریست و ربطی به مارکسیسم ندارد. بل نظریه است مربوط به کاپیتالیسم.