همنشین بهار عزیز چرا الان پس از 40 سال مبارزات پرشور سازمان مجاهدین خلق که از ابتدا اعضایش بنا به گفته شما پیشه وران شهری بودند دست از فرهنگ روستایی شیعه برنمیدارد در حالیکه با حضور 33 سال حکومت روستایی مردم درشهرها از فرهنگ روستایی خسته شده اند ودیگر نیازی نیست یک سازمان شهری برای نفوذ در مردم خودرا روستایی تظاهر کند ومیتواند خودرا آنگونه که هست مدرن و شهری با ایدئولوژی شهری خود نشان دهد ودر بین مردم شهرها خواهان پیدا کند چر امجاهدین خلق نمیخواهند با شهامت فرهنگ روستایی را کنار بگذارند ودنبال تفکر شهری بروند ودست از نفاق و پاندول بودن بین شهر و روستا بردارند بسیاری از بدنه سازمان درداخل و خارج دیگر هیچ اعتقادی به فرهنگ روستایی ندارند وفقط دارای تفکر مدرن شهری شده اند چرا مرکزیت فعلی سازمان هنوز روستایی می اندیشد وفکر میکند هنوز هم مردم به فرهنگ روستایی عشق میورزند؟
همنشین بهار عزیز چرا الان پس
همنشین بهار عزیز چرا الان پس
ناشناس
چرا سازمان شهری بودن را مانند بازرگان وشریعتی در پوشیدن کت شلوار و کراوات میداند چرا مغز سازمان مانند بسیاری از دهگریزان شیک پوش هنوز روستایی است چرا مدرن بودن وشهری بودن را تنها در لباس غربی پوشیدن میبینند؟هرچند زنانشان متاسفانه پوشش روستایی و چارقد هم مجبورند یا معتقدند بزنند؟چرا سازمان بین شهر و روستا سرگردان است؟