رفتن به محتوای اصلی

هموطن عزیز,گویا بخشی از مشکل

هموطن عزیز,گویا بخشی از مشکل
ناشناس

هموطن عزیز,گویا بخشی از مشکل میان امثال ما ناشی از سوءتفاهم است، من حق میدهم در چند کامنت با محدودیت و اشتباه تایپی نمیشود همه چیز توضیح داد.شما کاملا برداشتتان از مطلبم نسبت به خود اشتباه بود چرا سخن من کلی بود و من به هیچ وجه شما و یا شخص حقیقی را متهم به وابستگی صهیونیسم نکردم. اشاره به شباهت اهداف دشمنان ایران همچواروپا وامریکا واسرائیل است با برخیایرانیها!
من و نامهای ناشناس و حتا من محمد احمدی نامم واقعیست مثل هزاران محمد احدی دیگر این ایران زمین، در عین نام واقعی مان بازهم حکم ناشناس داریم چون امثال ما ناممان معمولی هستیم انسان معمولی ایرانی نه نژادبرتر و نه اصل ونسب آنچنانی و نه خون نژاد خالص ترک وعرب و پارس ودیگر کذاییها، مخلوقی از خدا وطبیعتش!
مشکل ما مشکل مثل آفریقا نیست استعمار/استثمارگرانی از هزاران کیلومتر انطرفتر دنیا آمده باشند ملتی به قید وبند استثماربگیرند!

عیلام واقعیت داشته وهمچنانکه ایران واقعیت دارد. شما امروز مردم جنوب از لحاظ چهره وفرهنگ و حتا زبان عمدتا تفاوتی با مردم خراسان و مرکز ایران نمیبینید در گذشته لحظه ورود اعراب نیز وضعیت همینجوری بوده. در واقع عیلامی زبانش در متون هخامنشی بوده امروز در هویت جدید ایران همچو دیگرهویتها مانند تمدنهای جیرفت و سیستان وکاشان و شمال جذف شده.امروزه هر ایرانی میتواند مدعی تبار هر یکاز اینان بکند.چرا در طول دست کم 1400 سال اخیر بنا بر مستندات تاریخی آنچنان مهاجرت و حرکت توده ها مردم شده که امیزختگی ژنتیکی وتباری اکثریت قاطع مردم ایران یکیست ولی فرهنگهای محلی در کلیت ایرانی وجود دارد.
مثلا سوال میشود چگونه ممکن است آلتائیک اغوز/ترکمانهای آسیای میانه بجاری خراسان یا سیستان وبلوچستان وخوزستان اما آذربایجان را انتخاب کردند؟! برای استقرارودر نتیجه مردم هندوایرانی زبان که در زبانشناسی به موسوم ایرانی شده اند(درست وغلطش فعلا کارنداریم)
اما نگاه علمی داشته باشیم وبه وضعیتجغرافیایی وآب وهوا میبینیمدوره پایان یخبندان کوتاه که آخرین یخبندان بزرگ11 هزارسال پیش، از نواحی داخلی قاره یی آغاز شده. در آخرین یخبندان نهایتا در قرن 18 میلادی پایان یافت وما اکنون در دوره بزرگگرم وخشک قرار داریم آسیای مرکزی ومیانه وفلات مغولستان وترکستان شرقی/ اویغور و همچنین نواحی عرض پایین همجو شبه جزیزعربیا وجنوب ایران زودتر دوره خشک وگرم را دچارشده ودر حالی نواحی مرتفع پرباران شمالغرب ایران همچنان در دوره مساعد بوده و در نتیجه شاخه موسوم به آلتائیک به آذربایجان کوچیدند.
کوچندگی از عوامل اصلی تغییربافت جمعیتی انسانی مناطق بوده است.در دوره باستان عوامل تغییردهنده همچو سیستمهای رسانه یی چندان نمیتوانسته فرهنگ وزبان یک ناحیه را عوض کند و بلکه مهاجرت و جنگهای ویراتانگری همچو حملات یونانی ومغول و عرب و البته هندواروپایی زبانان که به اشتباه آریایی نژاد میخواندشان بوده. گروه اخیر از جایی خارج از بیرون فلات نبوده اند! چرا تمامی نواحی خارج ایران با توجه قدمت که دست کم نشانهای 5 هزارسال پیش در فلات ایران است نمیتواتسته خارج فلات ایران باشد بلکه از درون فلات وحواشی آن بوده و مشخصا داخل فلات ایران که استعداد خشکسالی و کمبود منابعش واضحست! اینان کوچنگان دامپروری بوده اند هزاران سال وچه از بسا از آخرین عصر یخبندان در کنار تمدنهای فلات ایران وپیرامون همچوشهر سوخته وجیرفت وشوش وکاشان وآذربایجان وغیره به زندگی عشایری میپرداختند ونواحی پست فلات ومجاوراز جمله جلگه های خزستان وعراق و دیگرنواحی داخلی همچوخراسان قشلاقشان بوده وکوهستانهای زاگرس والبرز وهندوکش و غیره ییلاق آنان بوده اند وبختیارها و کرمانج ها بعد از اسلام عمدتا لقب و عنوانشان به کورت/کرد به معنی کوچنده و دامپرور باقی مانده اند در سرزمین مادریشان یعنی فلات ایران/ایران زمین زندگی میکردند و با از بین رفتن زمینه معیشت کوچندگی ودامپروری، یا دست مهاجرت خارج فلات میزنند و به هندوستان واروپا میروند وبا مردمان آنجا در میامیزند. احتمالا فزونی جمعیت وانجسام فرهنگی-زبانی در هند باعث میشود در نواحی شمال و شمالغرب هویت هنوآریایی بیشتر شود ولی در اروپا توازنی جمعیتی وتمایل ژنی چهره وتیپیک سفیدپوستر و بلوند میکند ولی انسجام فرهنگی-زبانی قبایل عمدتا به نفع زبان هندواروپایی است در واقع برخلاف تصورات وتوهمات نژادپرستان همچو نازیها اروپائیان جزو ناخالصترین توده های انسانی هستند! آنها ملغمه یی از بومیان اروپایی بور و سبزگان فلات ایرانندو البته بعدا مردمان مغولستان نیز بدانها اضافه شده است!
در ایران عشایر ایرانی در بیشتر نواحی روی به زندگی باشندگی وسکونت میاورند و در نتیجه درهم آمیزی کوچندگان و باشندگان هویتهی عمومی ایرانی جدید شکل میگیرد که نه کاملا گوچنده/کورت هستند و نه باشنده (عیلامی/شوشی/کاسی/گوتی/سومری/غیره)!
تا قبل دوره خشکسالی نواحی مسکونی هریک تمدن وزبان خاص خودشان داشتند ومردمان عیلام وسومر توانستند تجربیاتشات به خط بنویسند و نامشان در تاریخ ثبت کنند ولی کوچندگان که ضروریاتشان با با اهالی روستاها وشهرها فرق داشت خطی نداشتند که نام وتجربیاتشان ثبت کنند و فرهنگو زبان و آیینشان تا این زمان شفاهی بود ولی پس از ترک کوچندگی ومسکون شدند در هزارهای اول پیش میلاد نشانه های خود وارد تاریخی مکتوب جهان کردند...
هموطن گرامیم اگرمثلا هزار سال پیش معیار برخورداری، منابع روزمینی چون مراتع و آب دائمی رودهاهای اذربایجان نبوداغوزهای هموطن ما که در شمال خراسان بودند و در واقع این هموطنان ایانی صرفا از یکنقطه میهنشان به نقطه میهنشان مهاجرت کردند شاید بجای آذربایجان،خوزستان نفتخیز را انتخاب میکردند و احتمالا شما هومن نیز بجای ایده عیلام از ایده ترکستان دفاع میکردید! ولی نفت 100 پیش در این سرزمین کشف شده و قرعه شانس اینبار به جنوب رسید! در میان نواحی عمده خراسان و سیستان وبلوچستان که شاید زمانی اکثر نیاکان ایرانی ما در آنجا زندگی میکردند دستشان خالی ماند!
تحول زبانی وفرهنگی ودرهم آمیزی مردم از طریق ازدواج وغیره بافت نواحی را عوض میکند ولی خاطرات استوره وفرهنگوآیین را نه! اینگونه است جشن نوروز جشن ایرانی است وآثار مهرپرستی ومیترائیسم در سراسر ایران زمین میشود دید در حالیکه چهره و زبانها تفاوتهایی باهم دارد!
معنی ایران سرزمین آزادگان ومیهن مشترک بدین معناست لی بدین معنی نیست که مثلا همه فارسی زبان شوند وهمه شیعه و مسلمان شوندومثلا کسی حق نداشته باشد به زبان مادری که غیر از فارسی دری هست سخن نگوید وآموزش بدان نبیند...!
گروهی پان ایرانیستوبه قول بعضی پان فارس در گذشته و شاید الان تصورمرکدند با یکسانسازی مردم ایران تحت زبان فارسی دری جلوی تجزیه ایران گرفته میشود! این تصور اشتباه است نه عملی است وکاری معقول!تطوروتنوع فرهنگوزبان از زیباییهای بشریت است.
من مشکلی با سیستم غیر متمرکزی مثل امریکا ندارم وخودگرانی اگر در چاچوب مشخص قانون اساس کلی ولی واضح باشد که منجر به تجزیه کشور نشود مفید میتواند باشد.ایران بستر خوبی برای دموکراسی دارد. دیگرجای رژیمهای سلطنتی ومشابه جمهوری اسلامی اش نمیتواند ضامن بقای این کشورباشد. مردم حق دارند بر سرنوشتشان مختارباشند ولی این سرنوشت مشترکم همه ایرانیان است.من شکلی با فعالیت سلطنت طلب وکمونیست ولیبرال در نظامی مردمسالار ندارم ولی خودم شخصا معتقدم ایدئولوژی تاریخ مصرفش گذشته،اینکه کسی ومعدودی بجای دیگران در مقطعی فکروتصمیم بگیرند وتا دهها وقرنها دیگران میبایست گوسفندبار پیروی آنها باشند گذشته است.
مارکس هم اندیشمندی قابل احترام است ولی واسه زمان خودش افکارشمحلاعذاب داشت الان دو قرن گذشته، دنیا،جهانی نو است و شرایط جدیدی میباشد. افکار ملتسازی که در قرون 15 تا 18 میلادی در اروپا میگفت ملت یعنی زبان=قوم=ملت=کشور گذشته. الن قرن 21 است. الان مگوید کشور یعنی بزرگتر بهتر چون امکانتش بیشترست.چرا امریکا باشد اروپا باشد روسیه باشد ولی ایران نباشد؟! چون عده یی سرخورده از رژیمهایی مثل جمهوری اسلامی هستند.دیکتاتوری و ظلم را باید از بین برد ونه سرزمین تاریخیمان ایران را!
ایران باید آزاد و آباد کرد وجنگ داخلی قومی راه انداخت! هدف گم نکنیم وروش مناسب برگزینیم.