رفتن به محتوای اصلی

آقای همنشین بهار، متأسفانه

آقای همنشین بهار، متأسفانه
ناشناس

آقای همنشین بهار، متأسفانه شما نیز به حد کافی با آسان گیری و گزافه گوئی و بدون توجه به آخرین پژوهشها و منابع معتبر در این باره اظهار نظر کرده اید؛ و پیداست که حتا داندامایف را هم خوب مطالعه نکرده اید. آیا شما یقین دارید که دآقای غیاث آبادی ترجمه ای از متن اکدی ارائه کرده است؟ نیز در باره ی بلاواسطه بودن دیگر ترجمه های فارسی از آن متن اکدی بحثهائی وجود دارد. می نویسید:
"هخامنشیان اولین حکومتی بودند که استاندارد‌های حکومتی و مدیریتی و دولتی را به وجود آوردند. کورش با پذیرش حکومت‌های محلی و آزادی مردم در آیین خود مانع سقوط آن دولت در ورطه‌ی استبداد شرقی شد و بهمین دلیل قابل ستایش است. "

چنین چیزی کذب محض است. مصریان،سومریان و عیلامیان و اکدیان و آشوریان و بابلیان اولین حکومتها و دولتها و مدیریتها را پدید آوردند و نه هخامنشیان. شما لطفا نگاهی هم (بی واسطه ی کورش) به تاریخ این اقوام بیاندازید تا دستگیرتان شود که چقدر پرت نوشته اید. هخامنشیان مهمترین نمادهای فرهنگی و آئینی و سیستم اداری و مدیریتی خود را یک سر از بابلیان و عیلامیان گرفتند. خط و کتابت و معماری و... نیز همه مجموعه ای تلفیق شده ی از کار دانشوران و صنعتگران و هنرمندان اقوام دیگر بوده است در خدمت و بهره وری آنان. شما مگر نمی دانید که هنگام حمله ی کورش، بابل، این بزرگترین و ثروتمندترین شهر باستانی آن عصر، خود، مرکزی چندفرهنگی و چند آئینی با ساکنانی از اقوام گوناگون از چهار گوشه ی جهان بوده است؟ اساسا بابل، با همه ی گرایشی که به تمرکزگرائی در منطقه ی بین النهرین داشته است، خود یکی از نمادهای مهم برای شهریت چندفرهنگی، چند زبانی و چندآئینی تاریخ جهان باستان است و از این بابت ابدا وامدار کورش نبوده است. کارهای براستی "بزرگی" که کورش و به طور کلی هخامنشیان در منطقه انجام دادند، از جمله اینها بوده است:
- شدت بخشیدن فوق العاده به سیاست تمرکزگرائی در خدمت تهاجمات و سازماندهی جنگهای بزرگ تر برای غارت و باج گیریهای تصاعدی
- رونق بخشیدن به پدیده ی رو به رکود برده داری در منطقه
- سلب استقلال کامل از دولت - شهرهای رو به رشد در منطقه و ایجاد ساتراپی های کاملا دست نشانده و مزدور
- سرکوب کامل معابد زیر سرپرستی کاهنان زن، سرکوب بقایای آئینهای مذهبی مادر سالار در منطقه
- مصادره ی اراضی وسیع از کامیونیتی های آئینی - کشاورزی در بین النهرین به دست اشراف هخامنشی
- کند کردن آهنگ رشد شهرسازی در منطقه، حفظ ساختار کماکان قبیله ای و گله دار قبائل پارسی در جنوب (منطقه ی عیلام)
- اقتباس از اسطوره ها و آئینهای اقوام بین النهرین و تلفیق کردن آنها با آئینهای قبایل پارسی
- زنده کردن و برتر نمودن این هویت نوین پارسی در برابر اقوام زیردست و مغلوب
- و ...

اصولا وجود آئینهای گوناگون در کنار هم از ویژگیهای طبیعی کلیه ی جوامع باستانی پیش از پیدایش ابر امپراتوریهای تمرکزگرا است و این ربطی به "سیاست و خوی مدارای هخامنشیان" ندارد. آئینها زمانی که با آئین و سیاست حاکمان و قدرت مرکزی در تضاد می افتادند، سرکوب می شدند یا مورد تبعیض قرار می گرفتند. هر چه امپراتوریها به سیاست تمرکزگرائی بیشتر شدت می بخشیدند، بیشتر نیاز داشتند که برخی آئینهای رقیب را سرکوب کنند. کورش در ائتلاف موقتی با مردوکیان بابلی و یهودیان متأثر از آئین مردوک ( نیای یهوه) در جهت سلطه ی بیشتر آئین مردوک علیه آئینهای دیگر عمل کرد، این یک واقعیت مستند تاریخی است. کاملا روشن است که شما هیچ توجهی به نوشته ها و منابعی که خلاف ادعای شما را به شکل مستند مطرح کرده اند، ندارید. تا می توانید نبینید و نخوانید و حذف کنید و توجه نکنید، ببینیم شما و همفکرانتان با این روش به کجا می رسید؟ براستی صد آفرین به این "نگاه بیطرفانه و علمی - تاریخی"!