رفتن به محتوای اصلی

چیزی به نام گاندی ایسم وجود ندارد

چیزی به نام گاندی ایسم وجود ندارد

راه گاندی را همه به زبان بلدند و بسیاری سخنوران می توانند به خوبی از آن سخن برانند ولی برایش هزینه ای ندهند , اما فقط او و کسانی همچون اویند که شجاعانه و با صرف هزینه , آن را به “عمل” بدل میسازند. او اهل نظر نیست . اهل عمل است که به ناچار نمی تواند در مقابل درد و رنج بشری تاب آورد و بنا به میل باطنی خود در غارهای کوهستان هیمالایا عزلت گزینی کند و مردم را واگذارد.

بدینگونه است که”موقعیت بشری ” و ” تراژدی موقعیت” از او مقدس ترین سیاستمرد و سیاستمدارترین مقدس دوران معاصر را خلق می کنند.

 

اما اینکه می شنویم … راه حل گاندی وار …؛ دغدغه ای مکرر به سراغمان می آید که نکند این هم فرقه ای جدید است که می خواهد به میدان بیاید و برای چندمین بار , معرکه مراد و مرید و ایدئولوژی بازی را برای مصیبت زدگان براه بیاندازد. مگر ما چقدر فرصت داریم تا هر روز , این یا آن مراد را تجربه کنیم و پس آنگاه , سرخورده دوباره به لاک انزوای خود بخزیم؟؟

این دغدغه بیجا نیست .

حاکی از آموزش ماست از تلخی تجربیاتمان .

اما گاندی آیا کسی است که در ابعاد یک مراد و ” مرید باز ” ظاهر شود؟

باید قاطعانه شهادت داد که در صحنه نظر, اگر “پوپر” بر عدم مطلقیت اندیشه علمی و فراعلمی بشر تاکید میکند , اینبار گاندی است که در عرصه “عمل” هر لحظه به ما می گوید :”   گاندی هیچ راه نویی را از خود نیاورده , گاندی مراد نیست , چیزی به نام گاندی ایسم وجود ندارد .”

وی از فزقه سازی متنفر است . گاندی تنها تکرار کننده قانونی است به قدمت کوههای سربه فلک کشیده هیمالایا.

گاندی چیزی به جهان عرضه نکرده . گاندی تنها و تنها در حال تجربه کردن و جبران و اصلاح خطاهای تجربی خویش است .

او نام زندگینامه خود را که در سال 1926 نوشته شد , ” تجربه های من با حقیقت” می گذارد .

او فقط یک “کنشگر” مصر و جدی بوده با حداقل استعدادهای یک انسان متوسط .

آنچنان متوسط که بتواند الگویی برای همه خاکیان , در تجربه و خطا و رشد باشد . ما نیز شاید بتوانیم در بسیاری از تجربه های وی خطاهای کوچک و بزرگی ببینیم , اما خط فاصل او با تمام مدعیان راه و رهرویی و سلوک و ایدئولوژی و کتب و سیاست و اخلاق و عرفان , در یک نکته بسیار ساده , اما بسیار بزرگ است که همین نکته نمی گذارد طرح دوباره اندیشه گاندی , بازگشت دوباره ای باشد به مطلق اندیشی و دیدن تمامی حقیقت در یک فرد یا یک باور .

و اما آن نکته ساده :

او واقعا و صمیمانه – و به تاکید – و در عمل و در نظر می خواهد که قهرمان و مراد و هادی نباشد .

می گوید که همچون هر انسان ساده ای , غیر مطلق است . اعتقاد دارد که اصلا کسی نیست . ایمان دارد که فقط باید بیاموزد و تجربه کند و به سالک بودن خود و ناقص بودن خود باور دارد .

اوست که زندگینامه خود-نوشت خود را ” تجربه های من با حقیقت” می نامد .

مهتما گاندی که فردی است بسیار بسیار مذهبی ؛ اخلاق , فلسفه و شیوه زیستنش همگی حقیقتا و کاملا از درون مذهب شخصی اش می جوشند . وی در همین مورد می گوید :

” من رشدی مشخص و آشکار در هیچ دینی ندیده ام .اگر ادیان دنیا مترقی بودند , دنیا دچار افتضاح و هرج و مرج فعلی اش نمی شد.”

هموست که می گوید :” من از همان قماش آدمهای فسادپذیری هستم که ضعیف همجنسانم نیز از آن ساخته شده اند و من هم مانند هر کس دیگری ممکن اشتباه کنم و گمراه شوم.”

اوست که می گوید :” اگر کسی به من بگوید که خداوند , خدای ناراستی و خدای شکنجه است , من از پرستش چنین خدایی سر باز می زنم , هر چند که تمامی عمرم را به پرستش او گذرانده باشم.”

یعنی که : هیچ مطلق مکتوب و غیرمکتوب و زنده و مرده ای برایم وجود ندارد که بتواند اصول اخلاقی مرا در تنگنا قرار دهد.

و این اخلاق شفقت و عشق و عدم خشونت – به صورت اخلاقی خود بنیاد- است که بر هر سنت و نوآوری ای در ذهن من می تواند غلبه یابد و نه بالعکس.

نکته در همین جاست : آمادگی برای نقد بیرحمانه تمام آنچه که داریم – رسالتی پیشینی برای شخص خود ( سوای باقی انسانها) قائل نبودن و هرگونه رسالتی را همگانی و برای همگان دانستن , گریز از مرید و مرادبازی , – در هنگامه ی هجوم پرسش های مریدان خواسته یا ناخواسته – خود را عالم دانای کل ندیدن , رهرو ماندن و طالب ماندن و ناقص ماندن همیشگی , اما همزمان , امیدواری همیشگی به رشد و تکامل و بهبود شخصیت خود و تمامی انسان ها و ارتقا رفتار انسان با انسان و نیز بهبود ساختار نهادهای بشری , نفرت از ستم و نه ستمگر , و از همه مهمتر , مطلق نکردن اعتقاد و ایمان , به بهای تحمیل رنج و درد به دیگران ( اگرچه فقط یک انسان ) , و در آخر , الگوپذیری و ملموس بودن رفتار گاندی برای همه آدمیانی که هر روزه به کوچه ها و خیابانها سرازیر میشوند.

اینجاست که دغدغه معقول مان پاسخی آرامش بخش و در خور می گیرد که :

گاندی تعصب مذهبی نیست تا به خاطر آن رگ گردن خود و دیگران را بفشاریم و کمر به قتل و شکنجه دیگران به خاطر  انحراف و گمراهی و شک و تردیدهایشان ببندیم.

گاندی فقط تکرار “نجوای آرام و خرد درون ” است . ” متر” ی است که تو همیشه آنرا با خود داشته ای و فقط فراموشش کرده ای . تو قادر خواهی بود که هر یک از رفتار و کردار گاندی را بیرحمانه به نقد بازتابی بکشی و اشتباه یا ستم وی را گوشزد کنی , اما نمی توانی ” راه بینام” ی را که او به آن اشاره می کند ( و قرن ها قبل از این هم وجود داشته است ) رد کنی , چرا که این راه , امکان “خودپالایی” را از ابتدای کار با خود و تو شرط کرده است و در هر لحظه آماده است که آخرین دستاوردهایش به نقد کشیده شود و در خودش انعکاس یابد تا خود را بالا بکشد.

و به همین خاطر راهی با سرنوشتی از پیش تعیین شده نیست , جز اینکه ” قانون کاهش رنج و درد” و ” شفقت فراگیر” را محترم شمرد.

و لذا هیچگاه نمی توان مدعی شد که این یا آن سنت؟!

بر آمده از این اعتقاد , این یا آن کس را به گمراهی کشانده . چرا که اصلا سنتی با خود ندارد .

این بحث ها همگی به رهرو مربوطند , چرا که همیشه , امکان نقد بازتابی نه تنها موجود است , بلکه عنصر اصلی حرکت است .

امروزه در جهان پدر ملت کم نداریم ؛ در واقع , بدون وجود برخی از آنان , دنیا روزهای بهتری را می توانست داشته باشد . اما این مرد نحیف سیه چرده در لباسی از کتان , چیزی بیش از “پدرملت” بود .

رهاوردهای وی بسیارند.

هر یک از آنها , که بر اساس شیوه اجرا یا نتیجه کار مورد قضاوت قرار گرفته اند , نام او را در سراسر جهان پرآوازه و سرافراز ساخته اند.

وی آزادی از زنجیر بردگی بیگانه را به یک پنجم نوع بشر هدیه کرد و در پی آن آزادی هند به تعبیری پیشگام رهایی بسیاری از کشورهای آسیای جنوب شرقی و آفریقا گشت.

آنچه که وی برای انسانهایی که سابقا نجس شمرده می شدند انجام داد , هیچ ارزش و اهمیت کمتری از استقلال هند نداشت .

گاندی زنجیرهای ده ها قرن ستم طبقاتی و هتک حرمت اجتماعی آنان را شکست . اصرار او مبنی بر اینکه آزادی میباید با سعادت اجتماعی , اخلاقی و اقتصادی میلیونها نفری که در روستاها زندگی می کنند همراه باشد و نیز شیوه هایی برای دستیابی به این هدف ابداع نمود , طریقتی از زندگی را نمایش داد که ممکن است روزگاری بتواند جانشینی برای جوامع تمرکزگرا و فایده گرای امروزی باشد.

نجات دموکراسی از خطرات احاطه کننده آن , قبل از هر چیز , وظیفه و تعهدی است اخلاقی ؛ که می باید در درون هر فرد آغاز شود. صلح و دموکراسی, از خانه و قلب انسانها شروع میشود.

شهروندان یک دموکراسی معمولا فکر می کنند که با ریختن آرایشان به صندوق ها , وظیفه شان تمام شده است و اگر چشمشان را به رفتار دولتشان بدوزند و بر علیه اشتباهاتش اعتراض کنند , به خاطر شرافت شهروندی شان به یکدیگر تبریک هم می گویند که این کارهای بزرگ را کرده اند . اما دموکراسی چیزی است بیشتر از انتخابات آزاد و دولت خوب و این گونه اعتراضات بی خاصیت به دیگران.

مهتما گاندی می گوید افراد مستقیما درگیر , قبل از اینکه مسئله آنچنان وخیم شود که دخالت دولت لازم شود , میباید خود با مشکل دست و پنجه نرم کنند. به عبارت دیگر , وی به خودیاری و تلاش همیارانه , بیشتر معتقد است تا تصویب قانون .

نظریه وی رادیکال و ریشه ایست :

قوانین گاهی اوقات کمکی می کنند . اما تو نمی توانی عشق برادرانه یا حقیقت یا انفاق یا مدارا یا انصاف را در ظرف قانون بریزی و تصویب کنی .

چون دموکراسی ای که در کتب قوانین است دلیل کافی برای “زنده” شمردن آن نیست . تنها موجودات زنده اند که , با رفتار لحظه به لحظه شان , آن آرمان خوب را به حقیقتی زنده بدل می سازند.

گاندی از هیچ کسی نفرت , حسد , کینه یا آزردگی به دل ندارد.

سی سال آزگار با انگلیس مبارزه کرد , بدون ابراز یک کلمه تند و نیشدار بر ضد هیچ انگلیسی ای . وی دوست همان نایب السلطنه ای باقی ماند که او را زندانی ساخت.

وی با یک سیستم مخالف بود و نه افرادش . روش اش او را روئین تن ساخت و به او تاثیری عظیم و فوق العاده بخشید.

برگرفته از : گاندی و استالین اثری از لویی فیشر

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
فعالان در تبعید
منبع:
http://wp.me/p2lrZ4-wG

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید