رفتن به محتوای اصلی

قصدم قضاوت در مشاجرات دوستان

قصدم قضاوت در مشاجرات دوستان
تقی روزبه

قصدم قضاوت در مشاجرات دوستان نیست.قصددفاع از کسی را هم ندارم. همه اشکالها سرجاش، امازدن مارک پلیسی(بدون سند) وترورشخصیت فرقی نمی کند ازهرسوکه باشدشکال دارد.امااین نوشته فراترازنقدوقضاوت مستدل و منطق است که نویسنده تظاهربآن می کند.اوبراحتی آب خوردن یک شنکنجه شده واززندان واعدام رهیده شده راولودارای اشکال هم باشدباشکنجه کروجلادمعروف قیاس می کند.هرکه که باشد فرقی نمی کندحتی اگرفوق متخصص روانشناس هم باشد،کارش حکایت ازاهداف واغراض غیرپزشکی دارد.که پشت مقوله روانپزشکی سنگر گرفته است.خوب اگرانتقادی به رفتاریک نفرداریدآن رادرهمان شکل طبیعی و انسانی خودوسازنده بزبان آدمیزادمطرح کنید ونه آنکه ازایرادی که به طرف می گیریدخودبدتروشدیدتر از آن را بکارگیرید. انتقادسالم ودرست نیازی به همسان سازی قربانی آن باجلادمعروف ندارد.دراین نوشته هیچ احساس همدردی باصطلاح یک پژشک با یک بیماردیده نمیشودجزنفرت و کینه.

دوم این سوال مطرح است که نویسنده روانشناس ما تاکنون چندنفر از اپوزیسیون زندان رفته را روانکاوی کرده اند؟ آرشیو مطالب ایشان را در کجا می توا ن یافت؟. و اگر وجود ندارد آنگاه این سوال مطرح است که حکمت آن که از این همه آدم به یک نفربندکردن چیست؟ و آیا درست است که کسی را با جلادمعروف اوین طابق النعل به نعل همسان کرد و ترورشخصیت نمود آنهم به شکل ناشناس؟ دلایل اقامه شده نویسنده مطلب تر توجیه استفاده از اسم مستعار( نه نفس و حق استفاده از اسم مستعار) دلیل او) وارد و موجه نیست و حتی مضحک است. او دلیل آن را جلب توجه به اسم تا محتوا عنوان می کند. عرض کردم قصدقضاوت در این گونه مجادلات که عموما هم نمی خوانم را ندارم. غرض من از این یادداشت آن است که نباید اجازه بدهیم که سایت ها و ادبیات اپوزیسیون بخصوص که اگر ادعای ترقی خواهی هم داشته باشند به مسائل پلیسی و ترورشخصیت آلوده شود.حتی اگر کسی چنین کند که روانیست اما در واکنش به او راه اصولی اش عمل به مثل نیست....