رفتن به محتوای اصلی

انديكاتور ميزان استعداد عظمت

انديكاتور ميزان استعداد عظمت
علی رضا اردبیلی

انديكاتور ميزان استعداد عظمت طلبان آريايي
توضيح از تريبون: اخيرا طوماري به امضاي 89 نفر از منكرين حق اسيران در حصار آريايي موسوم به "ايران نوين" يا "ميهن اسلامي" در سايتهاي اينترنتي منتشر شده است. موضوع اين سند، اعتراض به تفاهمنامه دوحزب كردي يعني "حزب دموكرات كردستان ايران" و "حزب كومله كردستان ايران" اين جمع مردانه (مردانه با بيش از 94%) در حالي كه اعلام كر بودن و كور بودن خود را -گويا كه فضيلتي بوده باشد- به قضاوت عموم مي¬نهند كه دادخواهي ملل مظلوم اسير در اين حصار، سومين دهه از آخرين اوج و موج خود را تجربه مي¬كند. افراد نا اميد از دلرحمي عظمت طلبان وطني به حال اسيران و كساني كه دورانديشي لازم براي حفظ وحدت اين كشور را در وجود متمتعين از امتيازات وحدت غيرداوطلبانه مزبور نمي¬بينند، هر روز بيش از پيش شهودي بر صحت مواضع خود پيدا مي-كنند.

اينك به مباركي نامهاي جديدي چون نام آقايان درويش¬پور و اشكوري به ليست اسامي "صاحب نامان" اين رشته، چون آقاي امير خسروي افزوده شده است.

با تغيير دنياي پيشكسوتاني چون پرويز ورجاوند و داريوش همايون گويا اين غافله قصد كوتاه شدن ندارد و قرار است كه با يارگيري از ميان فعالين كمونيست و اسلامي سابق جاي خالي از قافله بريدگان را پر كند.


مباركشان باد اين ياران جديد و باشد تا بفهمند كه هر عملي را عكس العملي هست و اعتراف به اين درجه نازل از استعداد در ديدن رنج و شنيدن ناله كساني كه امروز هموطن آنها محسوب مي¬شود و كوبيدن بر طبل "تماميت ارضي" بعداز شطهايي از خون كه تحت اين لوا از ملل اسير بر خاك اين "ارض" جاري شده است، تبعاتي دارد. آگاهي فزاينده ملل به هموطن خوانده شدن با جماعتي كر و كور، از اهم اين تبعات است و اين نيز مبارك رنجديدگان اسير باد. بي مناسبت نخواهد بود كه در كنار اين سند ماندني، لينك اينترنتي سند ماندني ديگري را كه رنجنامه يك اسير كرد است، هم در اختيار بيندگان سايت تريبون قرار دهيم. (ريبوآر احمد زاده: "اي بلند آرمان دومكراسي! اي علمدار ايران نو!!! لطفا به خاطر من ديگه خودت را به زحمت ميانداز") شايد اگر امضاكنندگان سند اول، نگاهشان به اين سايت افتاد از امكان شنيدن صداي حق مظلومين كه چيزي انعكاس صداي ناحق خودشان نيست، آگاه شوند.
شعار "تبريز، باكي، آنكارا-بيز هارا فارسلار ها را !؟" كه از سوي تجمعات صدهزار نفري سر داده مي¬شود، نه ابداعي روشنفكران و سياسيون آذربايجاني است و نه محصول هيچ ميز تحرير ديگري. اين شعار مثل رنجنامه هموطن كرد آقاي ريبوآر احمدزاده، انعكاس استيصال تركان آذربايجان از بي استعدادي نمايندگان ملت حاكم در شنيدن ناله و ديدن عذاب آنهاست. اگر اين شعار تاكنون حداكثر در تجمعات صدهزارنفري به صدا درآمده است، به اين خاطر است كه قوه خلاقيت جمعي و ابتكار جوانان آذربايجان تاكنون فضاهاي بيشتري براي تجمع افرادي با تعداد بيش¬از اين را مقدور نكرده است. دير نيست آن روزي كه تجمعات مليوني هم به همت جوانان آذربايجان مقدور شود تا اين جمع مردانه متظاهر به كر بودن و كور بودن، اگر توان شنيدن و ديدن صداي انقلاب صدهزار نفري برايشان ميسر نيست، موفق به دريافت پيام سمعي و بصري انقلاب مردم آذربايجان باشند. تأكيد در متن بيانيه از تريبون است. (پايان توضيح)