رفتن به محتوای اصلی

آقای اقبالی گرامی، من با شما

آقای اقبالی گرامی، من با شما
ناشناس

آقای اقبالی گرامی، من با شما موافقم که باید به حفظ حافظه تاریخی ملت ایران یاری کرد ولی چگونه و به چه وسیله ای؟ در جوامع مدنی این کار را با تاسیس موزه ها و ساختن یادواره ها و پیکره ها انجام می دهند. مثلا در آلمان، در هر خیابانی که پا بگذاریم نشانه هایی در پیاده روها می بینیم که یادآور یهودی هایی است که در جنگ دوم جهانی توسط نازی ها کشته شده اند. در هر شهری، اگر بازداشتگاهی وجود داشته، به همان صورت حفظ شده است، خانه هیتلر را به همان صورت به نمایش گذاشته اند، گورستانهای جمعی با نام دفن شدگان در آن به یادبودی تبدیل شده اند و هر جا که می رویم نشانه ای از جنگ و جنایت را می بینیم و فراموش نمی کنیم خطرات و فجایع جنگ را. ولی در ایران وضع به گونه ای دیگر است: قبر رضاشاه تخریب می شود، تمام آثار شوم جنایات ساواک را از بین می برند،تا شکنجه گاه های رژیم گذشته را به شکنجه گاه مدرنتری تبدیل کنند و

و به همان کارها ادامه دهند و... و به جای حفظ آثار جنایات برای یاری به حفظ حافظه تاریخی، به ابتکارات عجیبی دست می زنند که یکی از آنها ایجاد لغت هایی است مانند ترکتازی! ترکتازی لغتی است که صدها سال پیش برای هر تجاوزگری بکار می بردند. من و شما بخوبی می دانیم که جنایات سی و چند ساله جمهوری اسلامی هیچ ربطی به ترکهای 1000 سال پیش و ترکهای امروزی ندارد. +++ تصور بفرمایید که شما برای فرزند خود لغت ترکتازی را معنی می کنید و به او شرح می دهید که ترکها در سالهای دور به سرزمین ما هجوم آوردند و شهرها را ویران کردند، زن و بچه ها را کشتند و جنایت ها کردند و... و به همین دلیل اصطلاح ترکتازی پدید آمد و تو فرزند من فراموش نکن! در همین حین یکی از دوستانتان وارد می شود و شما او را به فرزندتان معرفی می کنید: این آقا اسمش فلان است. فرزندتان متوجه لهجه اش می شود و از شما درباره لهجه اش می پرسد و شما پاسخ می دهید: این آقا ترک است! تصور کنید که پیشداوری و قضاوت فرزند شما در باره این ترک چه خواهد بود؟ یک جنایتکار و خونریز و تجاوزگر که هر لحظه باید منتظر بود تا هجوم آورد و خانه شما را ویران کند! حسی که در او نسبت به این شخص و تمامی ترک ها بوجود می آید چیست؟ نفرت تمام عیار! نفرتی که در همین سایت شما شاهد آن هستیم (و البته از دو سو)+++ دوست گرامی، چه تفاوت عظیمی وجود دارد بین فرهنگ ما و فرهنگ جوامع غربی!!! آیا وقت آن نرسیده است که بپذیریم که هرچه از نیاکانمان به ما رسیده، نیکو نیست و باید برخی از آنها را به کنار بنهیم و مفاهیم جدیدی بیافرینیم؟ آیا درست است که چون هندوستان و مصر و... در مقطعی از زمان، توسط ایرانیان تاراج شد، هندیان و یا مصریان و... نیز لغت فارستازی و یا ایرانیتازی را ابداع کنند و این فرهنگ تنفر تا ابد ادامه یابد؟ آیا بهتر نیست در کاربرد واژه ها اندکی بیشتر بیاندیشیم؟ زنده و پیروز باشید.