رفتن به محتوای اصلی

جناب آ. ائلیار

جناب آ. ائلیار
ناشناس

جناب آ. ائلیار
همانگونه که در کامنتهای قبلی نیز نیز بیان نمودم اینجا فقط دیدگاه کلی خود را در سطح یک کامنت بیان می نمایم. من از مطلب شما آن چیزی را بیرون می کشم که با تمامی ادراکم آن را درک می نمایم. اصلاً بحث آموزش از طرف سایت و چنین چیزهایی نیست مگر میشود مقاله ای به سایت ارسال شود و شما قسمتهای دلخواه خود را با رنگ آبی مشخص نماییدو و از درون آن مثلاً «هدف حرکت ملی آزربایجان سقوط حکومت نیست» را بیرون کشیده و و برای تخریب نوشتار آن را بعنوان «تیتر» مقاله انتخاب نمایید و حتی تصویر «بوز قورد» را نیز برای القای مفهوم دلخواه خود در کنار آن درج نمایید درحالیکه نه هدف نویسنده تشریح و توصیف عنوان انتخابی شما بوده است و نه تصویر انتخابی تان ارتباطی به مطلب دارد.

جناب آ. ائلیار
همانگونه که در کامنتهای قبلی نیز نیز بیان نمودم اینجا فقط دیدگاه کلی خود را در سطح یک کامنت بیان می نمایم. من از مطلب شما آن چیزی را بیرون می کشم که با تمامی ادراکم آن را درک می نمایم. اصلاً بحث آموزش از طرف سایت و چنین چیزهایی نیست مگر میشود مقاله ای به سایت ارسال شود و شما بطور «هدفدار» قسمتهای دلخواه خود را با رنگ آبی مشخص نمایید و از درون آن مثلاً «هدف حرکت ملی آزربایجان سقوط حکومت نیست» را بیرون کشیده و و برای تخریب نوشتار آن را بعنوان «تیتر» مقاله انتخاب نمایید و حتی تصویر «بوز قورد» را نیز برای القای مفهوم دلخواه خود و جهت بیرون تراویدن مفهومی منفی از نوشته در کنار آن درج نمایید درحالیکه نه هدف نویسنده تشریح و توصیف عنوان انتخابی شما بوده است و نه تصویر انتخابی تان ارتباطی به مطلب دارد و یا در داخل کامنتهای دیگران جهت تخطئه و کوبیدن اندیشه ی نویسنده ی کامنت هر آنچه خود می خواهید را اضافه نمایید و بعد بگویید اینجا آموزش دموکراسی می دهیم! عجبا! اتفاقاً من می خواهم از شما درخواست نمایم فقط یک نمونه در سایتهای دیگر که مصداق چنین چیزی باشد را مثال بیاورید؟ در یکی از نوشته هایتان وجود عبارت «استعمارداخلی» را کلهم و از بیخ و بن منکر شده و آن را چیزی من درآوردی که ابداع ملل غیرفارس می باشد به حساب آورده بودید وقتی برای شما از ویکی پدیا فاکت آورده میشود می گویید نگاهی علمی باید داشت. آورده شدن چنین استناداتی بغیر از اثبات علمی بودن آن مؤید چه چیزی می تواند باشد؟ خدمتتان عرض شود که این فقط یک سند کوچک بعنوان مشت نمونه ی خروار بود و از این دست نمونه ها تا دلتان بخواهد می توان مثال آورد. بر حسب اتفاق من حصلت خود حق بینی شما و مطلق گرایی تان را در حد فوق العاده می بینم و بدیهی است که چنین رویه ای هیچگونه قرابتی با «نسبی گرایی» مورد ادعایتان ندارد.

موضوع اصلاً این نیست که من بعنوان شخصی که تفکری «آزربایجان محور» داشته و گفتمان حرکت ملی آزربایجان را نیز کاملاً مستقل از حرکت ملت فارس می بینم به دیگران به چشم دشمن نگاه نمایم یا ننمایم بلکه مسئله این است که آنانی که با رویکرد تمامیت خواهانه و قیم مآبانه ی فارس محور به ملتهای غیر فارس ایران نگاه می نمایند به هر طریق ممکن تلاش دارند که اصل مسئله ی ملی را منکر شده و با تهی نمودن تفکر و اندیشه ی معتقدین به چنین چیزی آنان را به خدمت اهداف ایرانگرایانه ی خود درآوردند و یا حداقل گامهایشان را سست نمایند.

دوست عزیز احساس می نمایم برای توجیه شیوه بکار گرفته شونده جهت «مصادره به مطلوب نوشته ها» با واژه ها بازی می نمایید به هر شکل من از پاسخ شما قانع نشدم. من اعتقاد دارم گرچه ممکن است ما «واقعیت» را قلب نماییم اما شعور مردم همه چیز را بخوبی تشخیص می دهد. باز هم از اینکه وقت گذاشته و پاسخ دادید ممنون.