رفتن به محتوای اصلی

در گردباد رخدادها به یک جو «همت» نیاز است
28.04.2021 - 13:22

 

Missing media item.

خواسته‌ها و باورهای هر نسل برای مردمان همان عصر در اشکال گوناگون به واسطه گفتمان، که گاهی شکل آرزو به خود میگیرد، تجلی می یابند. ساختار چنین گفتمانی محصول تحولات تاریخی هر اجتماعی در زمانه خویش هستند و در هر عصری بنا بر نیازهای روزگار به صورت ضرورتها در قالب آرمان و انتظار تجسم می‌یابند. هر نسلی با زبان دوره خودش سخن میگوید و با اندیشه آن عصری تأمل میکند که با ویژگی‌های روانی - اجتماعی و معیارهای خاص زمان خویش و حوادث آن برهه‌ شکل گرفته و به صورت بیان احساسات و نگرانی‌ها برای توجیه وضع موجود و راه حل‌ نمایان می‌گردد.

سرزمینی که محمدعلی فروغی، در اواخر عصر بی شوکت قاجار در آرزوی اوست، به صدا نیاز داشت، زیرا کسی «مملکت خراب و رعیت پریشان و گدا» را در آن سالها آدم به حساب نمی‌آورد. سرزمین مفلوکی که حتی با اعلام بی‌طرفی در جنگ باز هم از همه طرف مورد تهاجم قرار گرفته بود و حکومتش آه در بساط نداشت و با خاک فروشی و اعانه انگلستان اداره می‌شد. خزانه مملكت آنچنان تهی شده بود که حتی با دريافت وام از کشورهای استعماری باز هم توانایی جلوگیری از قحطی فزاينده در کشور را نداشت.در سالهای پایانی قاجار، ایران در یکی از بحرانی‌ترین و سخت ترین روزهای تاریخ خود بسر می‌برد، تنها و بی صدا بود، زیرا نه بعنوان یک کشور وجود داشت و نه حتی ملتی داشت که «افکار عامه»ای داشته باشد. هیئت نمایندگانش در کنفرانس صلح پاریس پول نداشت تا از پس مخارج خوراک و مهمانخانه برآید و همزمان نخست وزیرش، وثوق‌الدوله، در پی انعقاد قرارداد ننگین ۱۹۱۹ و مستعمره کردن وطن تیره بخت بود.

نیاز ایران به صدا تنها بیان یأس و ناامیدی محمدعلی فروغی، ادیب و روزنامه‌نگار دوره قاجار و نخست‌وزیر و سیاستمدار برجسته عصر پهلوی و دیگر ایران دوستان و منورالفکران عصر قاجار نبود، بلکه فریاد خفته چندین نسل از ایرانیان نیز بود. ولی این بی صدایی تنها با همت رضا شاهی توانست به اراده ملی برای از نو شدن و سازندگی تبدیل شد.

شرایط امروز ما اما، بسی اسفناک تر از آنزمان است زیرا ما نه تنها صدایی نداریم بلکه نه عزم راسخی در میان است و نه همت بلندی در میدان. بی برنامگی که به سردرگمی در سیاست منجر شده، ریشه در سطحی نگری و ساده اندیشی سیاسی دارد. عدم انسجام میان نیروهای سیاسی باعث شده است که نتوان راهکاری برای برون رفت از لجن زار کنونی کشور ارائه داد. از مردم خواسته میشود که در انتخابات شرکت نکنند ولی نه برنامه‌ دقیقی ارائه میگردد و نه بستری هدفمند عرضه می‌گردد تا فعالیت‌ها و تلاش‌های مردم به سرانجام برسد.

برای فراهم آوردن مقدمات و مهیا کردن شرایط یک اجماع ملی و ماندگار، تشکیل یک «ستاد رهبری» بعنوان یک عامل هویت دهنده میان فرد و جامعه و حلقه اتصال باورها و عقاید مردم می‌تواند کارساز باشد.چنین ستادی برای فرآیندهای تصمیم گیری شفاف، ارتباطات باز و مواضع سیاسی روشن و نیز برداشتن گام های مشخص و راه حل های مشترک که سطح آسیب‌پذیری را کاهش و میزان موفقیت را افزایش میدهد، ضروری است.

برای کارآمدی و کارآیی هر چه بیشتر، ستاد رهبری باید به یک گروه مشاوران شایسته و یک کادر مدیریتی توانا مجهز شود تا بتواند با آشکار ساختن اهداف مبارزه و ارائه چشم‌انداز روشن از آینده، مردم را به سمت و سوی هدف‌های مشترک یاری دهد. این کار باعث بالا رفتن روحیه کار تیمی و افزایش مسئولیت پذیری فردی و ملی میگردد.

با وجود چنین ستادی درک ملی از واقع گرایی در سیاست برجسته میشود، به جنبش ملی اعتبار و جذابیت داده میشود و انسجام استراتژیک و درونی میان مردم را برقرار میکند و قدرتهای جهانی را به حمایت از جنبش مردمی ناگزیر میکند. منافع حزبی و فردی را در یک بستر کلی در چهارچوب ابعاد ملی بهم پیوند میزند تا هماهنگی میان اقشار مختلف جامعه ایجاد شود. از همه مهم‌تر میتواند ارتباط مستقیم تری با ارتش و نیروهای نظامی برقرار کند و این کار موجب انسجام و همبستگی درونی جامعه میشود و قدرت مقابله و مقاومت مردم را افزایش می‌دهد بدون اینکه نظم جامعه دستخوش بحران و آشوب گردد.

تشکیل یک ستاد رهبری همچنین میدان سیاست را دارای بازیگری میکند که صدای مردم و برای مردم است و همراه با کادر مدیریتی و گروه مشاوران میتواند با استفاده بهینه از شرایط به انتخاب مناسب‌ترین ابزارها و استفاده بهنگام آن‌ها، نظام فاسد اسلامی را چنان به چالش بکشد که عرصه بر او تنگ تر شود.

ستاد رهبری را نباید با ستادها و شوراهای گوناگون یکی گرفت. ستاد رهبری هم شخصیت سیاسی و حقوقی معتبر و محترم تری دارد و هم اعضایش که متشکل از افراد معتمد و خوشنام ملی هستند، از انگشتان یک دست فراتر نمیرود.

از درون چنین ستادی هم «دولت در تبعید» شکل خواهد گرفت و هم «رهبر مردم محور» برجسته و ظهور خواهد کرد. «رهبر مردم محور» تحمیلی نیست بلکه کسی است که مردم به انتخاب‌ خود با فریادهایشان در خیابانها انتخاب میکنند، کسی است که با اقتدار ملی و شایستگی همراه با ستاد رهبری، گروه مشاوران و کادر مدیریتی، توانایی لازم برای پیشبرد امر ملی و رهایی از بختک رژیم نکبت را داراست. کارکرد اصلی «رهبر مردم محور» نشان دادن امر ملی و تأمین منافع ملی از دیدگاه کل جامعه است و نه فرد و گروه خاصی.

در این زمانه ای که در کنار رئیس جمهوری و نخست وزیری بایست بتازگی حتی شاه را هم انتخاب کرد، آیا مردم حق ندارند رهبر مبارزات خود را با فریادهایشان در کوی و برزن انتخاب کنند؟

افق سیاسی و شرایط اجتماعی کشور به گونه‌ای است که جمهوری اسلامی را دیر یا زود محکوم به پذیرش جابجایی های بنيادین و ساختاری در نظام سياسی اش خواهد کرد که فضای سیاسی کشور از این هم بیشتر تیره و تار خواهد شد. با محدود شدن بیشتر فضای مانور قدرت منطقه ای رژیم اسلامی، افکار نامعقول میان مجنون زدگان بیشتر خریدار می‌یابد که میتواند به راهکارهای نادرست و تصمیم‌های زیان‌بار کشیده شود که افزایش خطر جنگ تنها یکی از مصیبت ها خواهد بود.

رژیم مفلوک، پوسیده تر و متزلزل تر از آن است که بتواند از درون این مجموعه بحران ها جان سالم بدر ببرد. با تندتر شدن آهنگ فروپاشی رژیم، مهارهای سرکوبگرایانه، سست و از کار باز خواهند ماند و با بدتر شدن پیوسته رویدادها، نارضایتی ها که در همه حوزه ها روز به روز در حال انباشت است، گسترده‌تر و همگانی تر خواهند شد و رفتار انفعالی مردم در طیف های گوناگون اجتماعی نیز به سرعت به سود جنبش براندازی تغییر خواهد کرد و شکل خیزش ها به گونه‌ای تغییر و جنس اعتراضات به شیوه ای قدرتمند خواهند شد که دیگر نه شبه نظامی های لباس شخصی و نه مفلسان بسیجی جرأت مقابله با آن را خواهند داشت.

طوفانی در راه است که دامنه آن بسیار گسترده و نوع و ماهیت اش بر همگان ناشناخته است و تنها به تغییرات سیاسی بسنده نخواهد کرد. در گردباد رخدادها و میانه بحران ها،حوادث چنان رقم خواهند خورد که هر کاری نمی‌توان کرد و هر راهکاری شدنی نیست و چاره‌جویی‌ها به جایی نخواهند رسید. در میان این همه پریشانی‌ها و آشفتگی‌ها، با مردمانی چنین بی مقصد و سیاسیونی چنان متفرق و پراکنده، راه رسیدن به اتحاد و توافق تنها ادای وظیفه نیست، بلکه یک ضرورت و تکلیف ملی است.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

امیر امیری

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.