رفتن به محتوای اصلی

به‌مناسبت ۳۱ شهریور سالروز تهاجم و تجاوز عراق به ایران زمین

به‌مناسبت ۳۱ شهریور سالروز تهاجم و تجاوز عراق به ایران زمین

"شکسته باد کسی کاین چنین مان می خواست"
(به‌مناسبت ۳۱ شهریور سالروز تهاجم و تجاوز عراق به ایران زمین).

 گرچه هر تهاجم، اشغالگری، جنگی در ذات خود جنایت بشری است و این جنایت تاثیر خود را ادوار مختلف می‌گذارد، جنگ هشت ساله به رغم حجم بحران‌ها، یکی از از ادوار بزرگ تاریخ ایران‌زمین که نشانه مانایی و #پایداری_ایران‌زمین است. این پایداری، دوام، قوام و استمرار تاریخ ایران‌زمین، البته عنصری خیالی نیست. زیرا این دستِ توانای ملّت و نیز استمرار حس ایران‌دوستی و ملت‌گرایی در نسل‌ها، موجب این پایداری و همچنین #استقلال_ملی شده است.

بنابراین هیچ کشوری بدون ملّتش پاینده نیست؛ بلکه رابطه ملّت با میهنش موجب استمرار تاریخ و زادوبومش می‌شود.

نکته دیگر این‌که در اندیشه سیاسی جدید، #حاکمیت_ملت، مشارکت ملّت و جمهوریت است که جامعه حس پویایی و نقش داشتن در بالندگی سرزمینش را دارد. حفظ تمامیت ارضی، تنها ابعاد کلاسیک رزمی ندارد، بلکه به‌رسمیت شناختن آزادی و استقلال و حاکمیت ملّی است خود مانع از هر تجاوزی می‌شود؛ ملّت در هر لباسی و جایگاهی، به‌ویژه اقوام مرزنشین (در این مقطع) خود را صاحب ایران‌زمین می‌دانند و وظیفه دفاع و حراست از تمامیت ارضی را همواره برای خود فرض می‌گیرند.
حمله بی‌رحمانه صدام با چراغ سبز آمریکا، پشتیبانی غرب و کشورهای پیرامون، به خاک میهن در شرایطی رخ داد که چندی از انقلاب ایران نگذشته بود. دسایسی از داخل و خارج و بیشتر در هماهنگی با هم، مانند اعدام افسران، بحران گروگان‌گیری و کودتای نوژه (آن‌هم چند روزی مانده به جنگ)، موجب افول قوای ارتش شد. گرچه مقاومت جریان‌های ملّی مانع از انحلال ارتش و حذف بیشتر افسران شد. صدامی که وعده صرف صبحانه را در تهران، هفته‌ای بعد پس از سقوط خوزستان، داده بود. طولی نکشید که تمامی نیروهای مسلحش زمین‌گیر شده و شکست خوردند. حتی ظرف دو ماه، صدام از طریق سران کشورهای اسلامی و همچنین سران کشورهای عضو عدم تعهد، به این شکست اذعان کرد و درخواست صلح داده بود. بنابراین موجودیت ایران، با ملّت آن تعریف می‌شود، که سرنوشت و پایداری آن را حتی در بدترین شرایط پاسبانی می‌کنند.
 درخواست صدام و دیگر کشورها برای پایان‌گیری جنگ، ابتدا توسط هیأت حاکمه پذیرفته و تصویب شد، اما بعدها نه تنها جنگ را در هشت سال ادامه دادند، بلکه مصیبت، بحران‌های زنجیره‌ای و ویرانی‌ای برای ملّت و کیان کشور به‌ارمغان آوردند که حال شاهد آن هستیم.
در جوامعی که تضاد بین دولت و ملّت است و حاکمیت با ملّت نیست. تضاد منافع بین حکومت و ملّت فراوان است. یکی از این تضادها، تضادی است که مبتنی بر منفعت / منافع است که حکومت آن را تصدی می‌کند و دیگر سو حقوقی است که برای ملّت است. مبنای اساسی ملّت مبتنی بر حقوق است، در حالی‌که حکومت مبتنی بر منافع. از این حیث این دست حکومت‌ها همواره حقوق اساسی ملّت را به‌ رسمیت نمی‌گیرند و همواره خود را متصدی «منافع ملّی» می‌دانند که در تضاد بنیادین با حقوق و حاکمیت ملّی است.
همچنین این دست حکومت‌ها هیچ‌گاه به رابطه عادی، مسالمت‌جویانه، حقوق‌مندانه، شفاف و دموکراتیک با کشورها فکر نمی‌کنند. بلکه بر بنیاد تضادگرایی، بحران‌سازی، گروگان‌گیری و حتی جنگ و... نظام خود را بنا می‌کنند.
بنابراین جلوگیری از پذیرش صلح ابتدا در بهار ۱۳۶۰ که به تأیید هیأت حاکمه نیز رسید و تصویب شد (در نهایت حاکمیت با بحران‌سازی در پایان خرداد شصت مانع از پذیرش آن شد) و سپس رد کردن پیشنهاد صلح در بهار ۱۳۶۱، درچونین فضایی باید سنجیده شود. #ادامه_جنگ، برای دوام نظام و #تثبیت یک نظام اقتدارگرا، لازم است. همواره هم گفته می‌شود که منافع ما ادامه جنگ را ایجاب می‌کرد! هشت سال جنگ، موجب ویرانی کشور و البته تثبیت موقعیت و تحکیم اقتدار هیأت حاکمه شد.

با گذشت ۳۹ سال از این رویداد درس‌های فراوانی می‌توان از آن جنگ خانمان‌سوز گرفت؛ جریان‌های میهن‌فروشی که در آن زمان یا صدام را تحریک به جنگ می‌کردند و یا در کنار صدام بودند. حتی با پذیرش قرارداد ۵۹۸ و پایان جنگ، بازیچه دست انیران شدند، آرامش نسبی را از مردم ستادند، به میهن حمله کردند و آتش به روی هم‌وطن خود گشودند. اینان خود بپاکننده استبداد و موجب تیز کردن تیغ تیز چنگال استبداد هستند. اکنون حتی اگر سران دو کشور (آمریکا و ایران) اعلام جنگ نکنند، میراث‌داران آنان خود آتش بیار معرکه هستند! خود جبهه‌ای برای هراس‌افکنی و سنگین کردن فضای کشور ایجاد کرده و می‌کنند - کمااینکه اکنون مرجع تحلیل‌های آنان آمریکا، اسرائیل، آل سعود شده است.
درس دیگر این است که ملّت ایران با تمام دشواری و نبود امکانات از تمامیت ارضی و کیان کشور به قیمت جان خود دفاع کرد. درودها بر شرف آنان. این ملّت است که رکن مهم در مانایی و پایداری ایران‌زمین و استقلال ملّی است.

درس دیگر اینکه نظام‌های غیر حاکمیت ملّی، از جنگ واهمه‌ای ندارند، در آن موقع هشت سال جنگ را ادامه دادند، حال نه تنها اکراهی از جنگ‌های نیابتی، جنگ اقتصادی، تحریم و... ندارند، بلکه خود به پیشواز آن می‌روند. چه بسا شوربختانه خود آتش‌بیار معرکه و یا #جنگی_ایذایی و مانند آن باشند. بنابراین جنگ، تحریم و ... موجب #تثبیت نظام‌های اقتدارگرا است. هرچند این ثَبات پایدار نباشد.

هیأت حاکمه، حال باید از آن جنگ اندرز بگیرد. از کسانی‌که به هر دلیلی جنگ را دو بهار شصت و شصت‌‌و‌یک ادامه دادند، توانستند از این حربه برای از میان بردن مخالفان خود استفاده کنند، باید پرسش کرد خود آن عوامل ادامه جنگ اکنون کجا هستند و چه شرایطی دارند؟
درس بزرگ این است که به‌رسمیت شناختن حاکمیت و حقوق ملت مانع بزرگ از هر تجاوزی و موجب سربلندی و استقلال ملی می‌شود. درس دیگر این‌که بسیاری که از این بحران‌‌ها و تضادها برای ثبات خود و حذف جریان‌ها بهره می‌گیرند، ثبات پایدار ندارند و چه بسا با همان حربه حذف شوند!
بنابراین با تمام خانمان‌سوزی جنگ هشت سال، ضمن پاسداشت مقاومت، دلیری و ایستادگی ملّت ایران، نیروهای مسلح، نیروهای داوطلب و مردمی که از تمامیت ارضی، موجودیت ایران‌زمین و استقلال ملّی دفاع کردند، همواره باید از آن جنگ هشت ساله درس و اندرز گرفت.
«تحریریه هواداران جبهه ملی ایران و پویندگان راه مصدق» 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

منبع:
https://t.me/NFIfans

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید