رفتن به محتوای اصلی

"زندگی ما طبقه محروم کجا و زندگی مفسدان نقابدار مدعی ارزش کجا؟!"

"زندگی ما طبقه محروم کجا و زندگی مفسدان نقابدار مدعی ارزش کجا؟!"
تفسیر از:
اقبال اقبالی

آزادی در جمهوری اسلامی حبس شده است.
نویسنده می پرسد: راستی تا کی و تا کجا، مفسدان نقابدار مدعی ارزش، برکولمان سواریها خواهند گرفت ؟ پاسخ چنین است که: تا زمانی که مفسدان بی نقاب را نبینید، تا زمانی کاخ های سیدعلی را نبینید، تا وقتی که سرچشمه فساد که رژیم اسلامی و شبکه روحانیت شیعه است را نبینید؛ تا زمانیکه در فقر سیاسی توهم به اسلام و حکومت اسلامی سر کنید، تا زمانی که قلم زن جناحی علیه جناح دیگر باشید، و تا زمانی که افکارتان در منجلاب حکومت اسلامی جولان دهد، آب به آسیاب بیدادگران ریخته شود؛ تنها باد گلوی دست اندرکاران نظام نصیب تان خواهد شد و نه گوشت ارزان!
آزادی و دادگری از دل خردگرائی، فرزانگی و وارستگی سیاسی زاده می شوند و نمی توان تصور کرد که از درون نظام پیشاقرون وسطائی اسلامی برهبری قشر انگل منش ملا، و فرهنگ و سنت های عصر شترچرانان خیری به ملت ایران برسد. بنابراین دادخواهان و جنبش دادخواهی را به خیرشان امید نیست، شر کم کنند!
*****

زندگی ما طبقه محروم کجا و زندگی مفسدان نقابدار مدعی ارزش کجا؟!
ما محرومین اگر نقش ونگاری هم آرزو کرده باشیم ، فقط و فقط در خیالمان به آن دست می یازیم ، ولی دزدان نقابداری را می بینیم که درحالی که نقاب چفیه گردن انداخته اند، در کانادا برای خود بهشت دنیوی ایجاد کرده اند

«بازتاب»، سرویس جامعه، حسن فاتحی: وقتی که برای فریضه نماز صبح، از خواب بیدار می شوم، در حالی که برای وضو آماده می شوم ، انبوهی از دغدغه های معیشتی از هزینه های روزمره زندگی گرفته تا دغدغه بازپرداخت وام مسکن، وام خودرو، خریدهای اقساطی  ضروری تنها برای امور حیاتی... از یک طرف، و تجسم قول ها و وعده های مدعیان خدمت به محرومین درجهت  اجرای عدالت و مساوات  از طرفی دیگر و بالاتر از اینها تجسم چهره مدعیان مدیریت جهانی و بسترسازان ظهور آقا و مولایمان صاحب عصر(عج)!، چنان حواسم را پرت می نماید و مرا در اندیشه فرو می برد که سر آخر خودم، خودم را نصیحت می کنم که نماز صبح از یادت نرود!

 
بعد نماز وقتی  یاعلی گفته و شروع  به تلاش برای گذران زندگی می نمایم، تا زمانی که خودم را به بی خبری از اخبار و اطلاعات روز می زنم، تنها دغدغه من انبوهی از مشکلات زندگی شخصی است، که زیاد گله ای از این مشکلات روزمره ندارم، بالاخره مردی گفتند و مشکلاتی، ولی  وقتی تلویزیون را باز می کنم و یا اخباری را از طریق اینترنت و روزنامه ها مرور می نمایم، که بله فلان آقای خاص چه رقمهای درشتی را تنها بخاطر سوء استفاده از جایگاه خود رشوه گرفته و یا اختلاس نموده و یا فلان مدعی ارزشی که تا دیروز از فساد این و آن سخنها می گفت  و حتی به ناموس رقبای خود رحم نمی نمود، از اصل کاری های ... سخن می گوید، و.... انگار پتکی بر سرم می خورد، دیگر تا پاسی از شب حتی حوصله  هیچ کسی را ندارم و حال و روزم طوفانی می شود.

حال و روز من یک طرف، آقای خاصی به عنوان متولی.... و او هم با جسارت تمام، می گوید مردم ما مشکلی ندارند، همه وضعشان خوب است، چندمین کشور مترقی دنیائیم، داریم کرات آسمانی را نیز به خدمت می گیریم و... .

از طرفی شنیده می شود پولهای هنگفتی  از صندوق بیت المال و یا جیب دزد مردانی که  مال آنها نیز درحقیقت حاصل تبانی  با چنین  مدعیان خدمتی بوده است، به حساب شخصی آقایان و یا خانمهای محترمی واریز شده، که وقتی از خود آنها سوال کنی، فی الفور جریان رسانه ایشان می گوید: بله؛ این پولها را گرفته ولی هزینه افرادی نموده که مدعی نمایندگی از طرف ملت هستند و فلان و بهمدان... .

 

 

ما محرومین، از صبح تا شام تلاش می کنیم، انشاء الله ریالی مال حرام و لقمه حرام نصیب فرزندان خویش نکنیم، و در این پیمان خویش با خدای خود، رنجهای  طاقت فرسایی تحمل می کنیم، ولی  مفسدان نقابدار مدعی ارزشی را حداقل در دادگاه اسلامی (من بابیرون و گفته های مردم کاری ندارم) به نظاره می نشینیم که ملیاردها  تومان نه ریال، عین آب خوردن جابجا کرده اند و یا به حساب شخصی انتقال داده و یا تملک نموده اند.

 
ما محرومین با همه مشکلاتی که داریم، دلمان را خوش نموده ایم به روزگار ابدی و دنیای برتری که قرار است در آن، خوب و بد از هم سوا شوند، و برای امیدواری بهتر متوسل به ساحت مقدس ائمه اطهار و صاحب عصر (عج) می شویم ، ولی ناگهان مدعیان نقابدار ارزشی را به نظاره می نشینیم که حتی باورهای اعتقادی مارا به سخره گرفته و با شور وشوق و ولع فوق العاده ای  عوام فریبی می نمایند و از احساسات ما در جهت  کرسی های مدیریتی خویش بهره برداریها می نمایند.

 

ما محرومین علیرغم نداریها  و علیرغم آن که از معادلات سیاسی  جریانات قدرت درعمل بهره ای نمی بریم، وقتی وطن و آب وخاکمان  مورد تهدید دشمنان بیگانه قرار می گیرد، با جان و دل  و با اشتیاق فراوان تمام داشته های خویش را در طبق اخلاص می گذاریم، ولی  زمانی که فصل  بحران  تمام می شود، ناگهان  مدعیان نقابداری که تا دیروز معلوم نبود کدام خطی بودند، خود را به زور خادم ما محرومین معرفی می نمایند، تا در کنار تابلوی زیبای خدمت به محرومین، برخی از قبلشان کیسه های خود را پر از اندوخته های محرومین نموده باشند.

 

ما محرومین به خاطر تورم روز و اوضاع گرانی  بازار که هر روز قیمتی خاص دارد، شاید ماهی یک کیلو گوشت نمی توانیم برای خانواده خویش تهیه نمائیم، ولی  مفسدان نقابدار ...، ما محرومین  در حسرت زیارت امام هشتم خویش، سالها  جرعه جرعه  پس انداز می نمائیم  و سر آخر حادثه اتفاقی نیز همان جرعه ها را می بلعد وناامید از زیارت محبوب می نماید، ولی دزدان نقابدار برای سفرهای خارجی آنچنانی و آن هم از کیسه بیت المال، بی حد وحصر هزینه ها می نمایند.

 
ما محرومین اگر نقش ونگاری هم آرزو کرده باشیم ، فقط و فقط در خیالمان به آن دست می یازیم ، ولی دزدان نقابداری را می بینیم که درحالی که نقاب چفیه گردن انداخته اند، در کانادا برای خود بهشت دنیوی ایجاد کرده اند.
 

راستی تا کی و تا کجا، مفسدان نقابدار مدعی ارزش، برکولمان سواریها خواهند گرفت ؟ آیا با فساد سازمان دهی شده، ارکان جامعه ما نیز شکننده تر نخواهد شد؟ آیا وقت آن فرا نرسیده که حداقل شبیه چینی ها  (بله شبیه همان کشور چینی که  قراردادهای ننگین ارزی را به ما تحمیل می کند) با مفسدان داخلی مبارزه نمائیم؟

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید