رفتن به محتوای اصلی

"فرجام زشت خشونت گرایان و سکوت معنا دار نهادهای حقوق بشری"

"فرجام زشت خشونت گرایان و سکوت معنا دار نهادهای حقوق بشری"

پدیده تشکیل گروههای شبه نظامی وسیاسی درتاریخ ایران به نوع خود جالب و تاسف آور است. گروههایی که به دلیل شرایط سیاسی حاکم تنها راه مبارزه را دست بردن به اسلحه تعریف کردند و این تئوری ناکارآمدو خانمان بر باد ده نیزتا کنون شوربختانه سر لوحه اندیشه آنان بوده. اندیشه ای که یک  راهکار ارائه می هد وآن اینکه باید حرف خود را از لوله تفنگ زد وبا چاشنی خشونت عریان به خواست های سیاسی رسید.

این اندیشه خشونت گرا شاید درهنگامه ای از تاریخ جهان به نتایجی نیز رسیده و تئوری پردازان این نوع نگاه سیاسی به حکومت  نیزرسیده باشند. اما درشرایط کنونی جهان نمی تواند دیگر جایگاهی داشته باشد.

دربرهه ای ازتاریخ ودراوج مبارزات ضد امپریالیستی و جهان دو قطبی این اندیشه شاید خریدارانی داشته اما سالهاست که دیگر این نگاه ارتجاعی و ضد بشری به تاریخ پیوسته ومذموم نوع بشر است.درایران دهه سی تا چهل نیزبا توجه به شرایط سیاسی حاکم،پدیده تشکیل چنین ساختارهای تشکیلاتی و نظامی سیاسی شکل گرفته وضربات جبران ناپذیری رانیزبه روندشکل گیری دموکراسی خواهی در ایران  می زند وهزینه های مالی و جانی فراوانی را نیز برملت ایران تحمیل می نماید.

در پایتخت ایران گروههایی مانند سازمان مجاهدین خلق و چریکهای فدایی و گروه پیکار به تاسی از ارتش های آزادی بخش امریکای لاتین و فلسطین با ملغمه مارکسیسم و اسلام تئوریزه شده دست به سلاح بردند وعملیات های پارتیزانی را بر علیه حکومت در پیش گرفتند.و تاسف آنکه این تشکیلات های نظامی و سیاسی به دلیل آنکه فاقد پایگاه گسترده ی مردمی بودند بعد از چندی علارغم نیت باطنی بانیانگذاران ابتدایی خود، در دامن بیگانگان افتادند و عملا مبدل به کارگزار منویات آنان در داخل کشور می شوند. امری که پیش ازآن در مورد حزب توده اتفاق افتاده بود و این حزب به نوعی نماینده اتحاد جماهیر شوری در ایران بود.

شوربختانه  عده ی زیادی در این نبردهای نا برابر وغیرعقلانی یا کشته شدند یا دستگیرو به زندان افکنده شدند.جامعه دچار التهاب شدوبهانه به دست حکومت برای سرکوب هرگونه اندیشه آزادیخواهی از سوی جریانات سیاسی مسالمت آمیزمانند جبهه ملی ایران می دهد.

در نواحی مرزی غرب ایران نیز جریاناتی مانند حزب کومله و حزب دموکرات کردستان با همین دیدگاه وارد یک نبرد نا برابر برای رسیدن به خود مختاری یا همان تجزیه ایران شدند و طی سالیان زیاد، خسارات های جبران نا پذیری را بر ملت ایران و همچنین هم میهنان کرد مان تحمیل کردند.

بعد ازانقلاب نیز این گروهها مبتنی برهمان دیدگاه و شرایط زمان ادامه دهنده همان تئوری مبازه خشونت گرایانه می شوند و با توجه به اوضاع نابسامان سیاسی ابتدای انقلاب بر شدت اقدامات خود نیز می افزایند.

کردهایی که صاحبان اصلی کشور ایران هستند به یکباره خود را رویاروی با پدیده تجزیه طلبی و برادر کشی می بینندو ازبد ماجرا این مواضع از سوی کسانی نیز دنبال می شد که خود را نماینده مردم کرد می دانستند.

مردمی تحت ستمی که سالها تمام خواسته به حق آنان سخن گفتن به زبان مادری و حفظ سنن مذهبی و بر خورداری از امکانات و فرصت برابراقتصادی با پایتخت نشینان بود .واین حداقل خواسته این عزیزان بود که طی سالیان متمادی مورد غفلت واقع شده بود.نه نشانی از تجزیه طلبی در آنان دیده می شد نه نشانی از برادرکشی و مزدوری.این عزیزان با همه شرایط دشوار خویش همچنان حتا به امروز نیز خود را وفادار به میهن می دانند و بردبارانه همه آنچه که بر آنان رفته است و می رود را تحمل کرده ومی کنند اما هیچگاه بر مدار خیانت پیشه گی گام بر نداشته اند.

این سلحشوران و مدافعان مرزهای میهن نه به دنبال تجزیه بودند نه به دنبال برادر کشی وخشونت اما شرایط حاکم فرصت و بهانه ای شد در دست کسانی که سر در بالین بیگانگان داشتند و مواجب بیگر اجنبی بودند .

هیچ کجای تاریخ ایران هیچ سندی مبنی بر تجزیه طلبی و اختلافات قومی در باره تیره های ساکن در فلات ایران نمی توان یافت که به استنادآن کسی بتواند توجیه کننده اقدامات مشتی خشونت گرا و تجزیه طلب باشد.مردم ایران به دور از این اختلاف افکنی های زشت کرداران بدون در نظر داشت اینگونه القئات بیگانان هزاران سال است که در کنار هم به دوستی وآسایش زیسته اند و ملاک تنظیم روابط بین آنان نیز انسانیت و ایرانیت بوده. نه قومیت ملاک بوده نه مذهب و نه نژاد.

چند روز پیش خبری درباره جنایتی دراردوگاه کومله دروبلاگ ها و معدود سایتها مبنی بر کشته شدن مریم صادقی یکی از کادرهای مخالف رهبری کومله به دست شخصی به نام بهرام رضایی منتشر می شود. جدای از اینکه نیت این جنایت چه بوده باید به این رویداد به دید نهادینه شدن خشونت در این جریانات شبه نظامی پرداخت . کسانی که سالهاست تحت عنوان مبارزه برای دموکراسی به نمایندگی از مردم کرد هر گونه جنایت و خشونتی را برای خود لازم و ضروری می دانستند امروز به دلیل نهایدنه شدن خشونت در اندیشه نیروهای خود چنین جنایت هایی را رقم می زنند.

این پرسش در اینجا پیش می آید جریانی که تا به این اندازه غرق در پرخاگشری و خشونت است چگونه می تواند دموکراسی و آزادی را برای مردمی که مدعی نمایندگی آنان است به ارمغان بیاورد؟

با مطالعه روابط تشکیلاتی در این گروه ها به آشکار می توان دریافت که دموکراسی و حقوق بشر جزء مولفه های مغفول مانده در بین آنان است و حقوق زنان نیز تا آنجا رعایت می شود که تامین کننده خواست های کادرهای این گروه ها باشد.دموکراسی در نگاه آنان شعاری است فریبنده برای رسیدن به اهداف سیاسی . چون به تجربه می توان دریافت که در طی همه ی سالهای عمر این جریانات آنان حتا الفبای دموکراسی را برای افراد خود به کار نگرفته اند چه رسد به مردم.

و جای بسی تاسف است که  سالیان سال است نهادهای حقوق بشری و یا مدافعان شعاری حقوق زنان این جنایت های درون تشکیلاتی  را می بینند و سکوت می کنند.

چندین دهه است که در سازمان مجاهدین خلق و اردوگاههای آنان و همچنین  حزب کومله و دیگر جریانات شبه نظامی این همه تحقیروستم برعلیه حقوق انسانها روا داشته می شود و نیروهای دموکراسی خواه و مدعی حقوق بشر نه تنها این رفتار های جاهلی و ضد بشری را محکوم نمی کنند بلکه بر مبنای تحکیم اتحاد و هم بستگی مخالفان و اپوزسیون در برابر رژیم حکومت اسلامی تلاش دارند تا با دید اغماض به این رویدادها بنگرند.

امروزه خانم شیرین عبادی و عبدلکریم لاهیجی که خود را به غلط سردمدار دفاع از حقوق بشر! می دانند چرا تا کنون نسبت به این جنایت ها سکوت کرده اند؟

چرا خانم شادی صدر و محبوبه عباسقلی و آسیه امینی و دهها مدعی دفاع از حقوق زنان در کمپین یک میلیون امضا! توجهی به آنچه که بر زنان در این اردوگاها می رود نمی کنند؟ چرا فراموش کرده اید که صدها زن اسیر شده در اندیشه ارتجاعی مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو سالهاست که تحت استثمار و برده کشی ایدئولوژیک گرفتار شده اند و مانند بردگان با آنان رفتار می شود و حتا احساسات مادر بودن یا زن بودن نیزازآنان گرفته شده است.

چرا آن هنگام که مسعود رجوی همه زنان مجاهد را بر خود حلال دانست وآنان را ناموس رهبری !سازمان خواند شما ها سکوت کرده بودید؟

آیا نمی بینید این روزها و در واپسین روزهای مهلت ترک اردوگاه اشرف در عراق چه بر سر این زنان هم میهن ما می آید؟

مریم صادقی و قتل دهشتناک او دراردوگاه کومله فقط نمونه های کوچک از دهها نمونه جنایت هایی است که درشرایط گستردگی ارتباطات کنونی منتشرمی شود و دهها نمونه از جنایت ها ی ضد بشری در گذشته توسط کادرهای این تشکیلات ها رخ داده که هیچ گاه به گوش کسی نرسیده است.

از مجامع حقوق بشر بین الملی باید در غالب درخواست ها و گزارشات همگانی خواست که برای یک بارهم شده به عنوان یک نهاد بی طرف و مدافع حقوق بشربرروابط درون گروهی این جریانات وآنچه که بر سر افراد می آید با فرستادن ناظری، نظارت داشته وراهکاری را برای نجات به بند شدگان آنان ارائه دهد.

ازاحزاب و سازمان های ملت گرا و باورمند به حقوق بشردرخواست می شود نسبت به جنایت اخیر در گروه کومله و قتل خانم مریم صادقی بی تفاوت نبوده و به محکومیت این جنایت اقدام کنند.

بدیهی است که در صورت سکوت  در برابر چنین جنایتی ،باید انتظارآن را داشته باشیم که درآینده نیز از این دست جنایت ها به دست عده ای خشونت گرا روی دهد.

حقوق بشر و باورمندی راستین به آن با یک بام و دو هوا نمی شود.اگر باورمند به حقوق بشر هستیم باید حتا نسبت به حقوق انسانی دشمن ترین دشمنانمان نیز حساسیت داشته باشیم .

خانم شیرین عبادی و حلقه یارانشان در این چند سال اخیر نشان داده اند که به درستی نمی توانند از آنچه که حقوق بشرتعریف شده است به عنوان یک مدعی و فعال حقوق بشری دفاع نمایند. و لازم است که نیروهای مبارز سیاسی و فعالان حقوق بشرغیروابسته دراندیشه تشکیل نهادی  درراستای تامین خواست های حقوق بشری ملت ایران باشندو فارغ ازخوش آیند یا بد آیند جریانی و یا کشوری در این زمینه گام بردارند.

دموکراسی و حقوق بشر را نخست باید در خودمان نهادینه کنیم تا سپس بتوانیم مروج و مدافع آن باشیم. حقوق بشر سفارشی و دستوری و سلیقه ای نتیجه اش آنی می شود که با کمال تاسف امروز شاهدآن هستیم.

پاینده ایران

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید