رفتن به محتوای اصلی

آقای هاشمی، مطالبات ما مشخص است. یک قدم هم عقب نمی نشینیم

آقای هاشمی، مطالبات ما مشخص است. یک قدم هم عقب نمی نشینیم

از فهوای کلام رهبری در مراسم نماز عید سعید فطر چنین بر می امد که نظام درصدد آنست که به قول معروف با اندک کارتهای باقی مانده جهت تلطیف فضا بسود خود بهره جوید.

چگونه؟

تاکتیک های مختلفی که البته ماهیتی یکسان و شمایلی متفاوت داشتند از سوی حکومت بکار بسته شد تا فضای بحرانی موجود را بخواباند. از سرکوب و باز داشت رهبران میانی جنبش و هزاران نفر از نیروی اجتماعی آن گرفته تا رواداری اقسام بی سابقه کشتار و تهدید و هتک و شکنجه که این آخری چنان بود که بی شک اوراق کتاب قطور تاریخ در وصفش خالی نخواهد ماند، تا برگزاری دادگاه های نمایشی و پخش سریالهای اعتراف های آنچنانی که جز ساده انگاران و حکومت باوران مسخ شده ، ذهن هیچ فرد و جریانی را تغذیه نمی کرد و نمی کند و نخواهد کرد تا تهدید به سلب امنیت عرفی و حقوقی از رهبران جنبش و ............................

همه و همه این تاکتیک ها که از ستاد فرماندهی کودتا صادر می شد، به انواع مشخص به شکست منتهی شد و جز بی آبرویی، دستاوردی برای نظام در برنداشت.

اکنون اما استراتژیستهای حاکمیت دریافته اند که اگر هم کارت های محدودی بر بازی کردن در دست نظام باشد( که البته به عقیده این حقیر کارتی دیگر برای بازی وجود ندارد)، مهمترینش سرمایه گزاری بر روی شریانهایی از حرکت اعتراضیست که استعداد تن داد به نوعی سازش، مصالحه و آشتی را داشته باشند . در حقیقت اعمال این سیاست از سوی نظام از آنروست که به خوبی دریافته اند ابتکار عمل از دست نظام به دست جنبش افتاده و این طبعا از دید آنان خطری جدیست که هویت نظام را با چالش مواجه می سازد.

اما این شریانها، و افراد یکه بدان متصل است، کیستند؟

بر خلاف آنچه برخی از علمای نفرت زده قوم که جز سیاه و سپید رنگی نمی شناسند و دوست دارند تصور نمایند، اینان در جرگه اصلاح طلبان هستند، نه آقای هاشمی، نه آقای ناطق نوری، نه آقای روحانی و نه معدودی از وابستگان نحله ایشان، هیچگاه در جرگه اصلاح طلبان، حداقل انچه ما و جامعه از رویکرد اصلاحیون می شناسیم و دریافته ایم، نبوده اند.

برگزاری اجلاسیه جدید مجلس خبرگان رهبری به ریاست آقای هاشمی اگر چه به باور بسیارانی می توانست به عنوان فرصتی سرنوشت ساز جهت تغییر مسیر یا صورت پذیری اصلاحات بنیادین در ساختار نظام تلقی شود و البته نشد، اما به زعم من آنچه بیش از پیش در این جلسه مشهود و مقرون به حدس است، تلاش همزمان برخی ازسیاسیون و اعضای این مجلس در جهت رسیدن به فصول ظاهرا مشترکیست که بسترساز دستیابی به یک توافق ، آشتی یا سازش در سطح کلان شود.آشتی یا سازشی که خروجی مستقیمش، تزریق ثبات به حاکمیت و رفع بحران خطیر از مقابل سیستم خواهد بود. تلاشهایی که دیدیم هیچ بازتابی در بیانیه پایانی اجلاس نداشت.

اما به هر حال باید قبول کرد اراده هایی در جریانست تا رویکرد سازشکارانه برخی را بر جنبش سبز تحمیل کند، هر چند مواضع اخیر مهندس میر حسین موسوی خاصه نامه مهمشان به آیت ا... العظمی منتظری تا حدود زیادی بر احتمال تفوق تلاش های مذکور خط بطلان کشید و نشان داد کار برای نظام از حدودی که تصور می کرد گذشته است.

اما باز هم برخود لازم می دانم ، پیرامن آنچه برخی از سیاسیون از جمله آقای هاشمی و احباب خیمه معزولشان در باب امکان رسیدن به یک توافق از طریق دالان های مستتر سیاست تصور می کنند، توضیحاتی در حد استعداد نظر خویش ارائه دهم.

کمتر کسیست که در این مهم که آقای هاشمی بیش از هر چیز دلسوز نظام است و این دلسوز صورتی و باطنی حقیقی دارد، شک روا دارد و اندک تردیدی .

این مهم و تایید ان نمی تواند به اینجانب به عنوان حلقه ای از زنجیر سبز امید اجازه دهد که بواسطه آن، آقای هاشمی را مطرود و محکوم دانم . بنابراین از انجا که به این جمله امیل زولا علقه بسیار و اعتقادی عمیق دارم که یک بورژوای شکم پرست هم می تواند یک آزادیخواه تمام عیار باشد، از رواداشت هر گونه تحلیلی که آقای هاشمی را در تعریفی حاق، هدف قرار دهد ، اجتناب می ورزم.

اما این مانع نخواهد شد که از آقای هاشمی و همفکرانشان بخواهم به برخی مسائل که می تواند آنان را از کج راهه ای که قرارست بپیمایند برحذر بدارد، متوجه کنم.

برای واکاوی این مسائل، بهتر است ذهن را منعطف به پاسخی نماییم به پرسش ذیل.

آیا رویکردی که آقای هاشمی و البته جمعی دیگر از دلبستگان نظام سالکش هستند، منجر به نتیجه دلخواهشان خواهد شد؟

برای پاسخ به این سئوال نیز، لزوما می باید ویژگی های معین خیزش اخیر اجتماعی در ایران ، مد نظر قرار گیرد.

شاید تا یک هفته پس از انتخابات چنین استعدادی در جامعه وجود داشت که به شکل مشخص در چارچوب یک توافق و سازش می شد، از صعود بحران به مراحل کنونی جلوگیری کرد و کنترل اوضاع را بدست گرفت، آنهم البته تنها با دادن امتیازات معین به معترضان قابل دستیابی بود که البته بی ظرفیتی مسبوق حاکمیت امکان تفوق چنین رویکردهایی را از بین برد، اما اکنون با گذشت سه ماه از انتخابات، ریشه های اعتراض در بطن اذهان عمومی تعمیق گشته و حوزه مطالبات جامعه معترض، چنان تعریض شده که امکان راهیابی در چارچوب سیستم فعلی با شناسه های شناخته شده اش که هر یک دستی در هتک و تعدی و تجاوز به حقوق و اعتماد ملت داشته اند، بعید از نظر می نماید.

بنابراین این جنبش هر چند در مطالبه محوری خواه این مطابات هر کیفیتی که داشته اند و دارند، با جنبش های ماضی خود مشترک است اما در تعهد نیروی اجتماعی آن به اعمال این مطالبات، به غایت جلوتر از اسلاف خود نه تنها در ایران بل در بسیاری از تجربیات همگن خویش حرکت می کند.

پس ویژگی نخست مطالبه محوری مسئولانه استعداد انسانی این جنبش است. بازتاب این مطالبه محوری را می توان در شکل رفتار عناصر موثر جنبش نظیر مهندس موسوی و آقای کروبی و تا اندازه ای آقای خاتمی نیز به نظاره نشست.

در حقیقت تفاوت دیگری که میان این ماهیت این جنبش با جریان های مشابه خود طی چند دهه معاصر تاریخ سیاسی ایران و تا حدودی جهان وجود دارد، در مناسبات مدیران فوقانی جنبش و پایوران اجتماعی آنست.

مردان و زنان و جوانان متعلق به طبقات مختلف و بعضا متزاد سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی جمله در صفوفی مشترک، با شعارهایی مشترک، اهدافی مشترک را دنبال می کنند.

این شعائر و اهداف همگی بر انگیخته از شکل نمایانی از خودآگاهی متعهدانه سیاسی اجتماعی نسل امروز و البته به مقیاس بسیار زیادی، پدران و مادران همین نسل است، که خود و فرزندانشان، قربانی عدم شناخت انان و رهبرانشان از جامعه و استبعاد از دوراندیشی بود که منجر به حالی شد که داریم.

همین خودآگاهی ستایش برانگیز که سودایش حاد و مطلق نگرانه نیست و البته دیگر به اقل ها نیز دلخوش نمی کند، سبب شده، نمودار سیاست گزاری این جنبش افقی باشد و دیگر مثلا مانند تجربه منفی انقلاب اسلامی سیر حرکتی و برآیند و سرفصل جنبش، برآمده از مجموعه القائات دیکته وار رهبرانی که خود و تفکرشان را غالب بر نیروی اجتماعی می شمارند، نباشد و اینبار در حقیقت این رهبران جنبشند که کارگزاران و متولیان دیکته های جامعه هستند و این شاخصه بارز این جنبش است. شاید بتوان حوزه این تفاوت را به جنبش مشروطه نیز بسط داد که در ان جنبش نیز حرکت امروزین مناسبات جامعه و رهبران از ماهیتی به شدت متفاوت برخوردار بود.

پس ویژگی مهم دیگر جنبش فعلی ملت ایران، مناسبات خطی نیروی انسانی آن با رهبران خود است. این فی الواقع شناسه مهمی در تصدیق پویایی و اصالت حرکت اعتراضی مردم است. مهندس موسوی، حجت الاسلام کروبی و آقای خاتمی به عنوانی بخش موثر ی از عناصر مهم سیاسی جنبش، بیل خود نمی زنند و بار خود نمی برند و دهان ملت به ندیده ها و نخورده ها شیرین نمی کنند. بل نه فرمانبر که فرمانبردار ملت هستند و فهوای مفهومی چون میزان رای ملت است را به نیکی دریافته اند و مومنانه و مسئولانه بر خود دیده اند یک قدم از آنچه این ملت به عنوان مطالبات اساسی که برگشت پذیر هم نیستند، عقب نشینی ننمایند.

سوم ویژگی این جنبش که ان را از حرکت های قبلی تمیز می دهد، رویکرد مدنی مشهودیست که شاهدش هستیم. چه در بدنه اجتماعی و چه در میان رهبران نمود عینی دارد. این رویکرد مدنی بدین دلیل می گویم ویژگی تمیز دهنده است زیرا با غور تبارشناسانه در حرکت های گذشته خاصه جنبش مشروطه و انقلاب اسلامی، می توان بوضوح دریافت که مطالبات مدنی که جنبش انها را نمایندگی می کنند چه از دید کیفی خود مطالبات و چه از نگاه تعمیق ادراکی ان از سوی نیروی اجتماعی، به غایت گسترده تر و وزین تر است.

فی الواقع بعید است اهل نظری یافت شود که به جنبش اعتراضی امروزین فعال در ایران، صرفا به مثابه حرکتی ناشی از تبارز یک اختلاف سیاسی حاد در سطح کلان حاکمیت بنگرد. شاید ، بله شاید این اختلافات که سبغه ای مشخص و کیفیتی عمیق داشته ، زمینه خاصی را برای خروش ملت فراهم آورده باشد اما قطعا نه آن افتراقها موجب بوده و نه تولد این جنبش محدود و بسته به...........

بنابراین توصیه ما به آقای هاشمی اینست که اگر چه شما را بخاطر مصلحت اندیشی های گاه و بیگاهتان که جز عایدی برای حاکمیت هیچ فایده ای عاید ملت نکرده، محکوم نمی کنیم اما صادقانه از شما می خواهیم با تآنی و تعمق در ماهیت حرکت امروز ملت، مرتکب اشتباهاتی نشوید که شانس تبدیل شدن شما به یک نه قهرمان راه آزادی بل سیاست مداری مسئول که در بزنگاهی مهم رویکردی متفاوت داشت از شما گرفته شود.

ما یک قدم عقب نمی نشینیم، آقای هاشمی، خواسته هامان مشخص است.

اگر تا دیروز ابطال انتخابات و آزادی زندانیان و التیام زخم دیدگان را مطالبه می کردیم، اکنون مزید بر این خواست ها محاکمه اعضای ستاد کودتا از صدر تا ذیل، عزل رهبری از مقامی که شایسته اش نیست و بر گزاری یک رفراندوم عمومی جهت تغییر ماهیت نظام را می خواهیم و بدانید که به این خواسته خواهیم رسید. باور کنید حتی یک قدم عقب نمی نشینیم و این حرکتی نیست که با اجماع توافق برخی از دلسوزان نظام، نه ملت!!!، و امضای یک بیانیه یا اتفاقی کتبی، عقب بنشیند.

فکر می کنم خروش حماسه آفرین ملت در روز قدس و خاصه نامه آقای موسوی به آیت ا... منتظری پیام روشنی برای شما باشد مبنی بر اینکه خط ما از نظام کاملا جداست.

mrshokouhifard@gmail.com

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید