رفتن به محتوای اصلی

نا آرامی در جلسه گنجی در استکهلم( فرق ما با شعبان بی مخ چیست؟)

نا آرامی در جلسه گنجی در استکهلم( فرق ما با شعبان بی مخ چیست؟)

نا آرامی در جلسه گنجی در استکهلم۱۳ آذر ابروی ایران و ایرانی را بردیم. فرق ما با شعبان بی مخ چیست؟ این کارهای جهان سومی و بچه گانه چیست؟

برخوردی که با اکبر گنجی در این سخنرانی شد واقعا شرم آور است. عین خمینی: بشکنید این قلمها را، من توی دهن این ... میزنم....آیا همه این خانمها و آقایان معترض که اینجا تشریف داشته و سر و وضع و پوشش غربی هم دارند فرق اساسی با این تظاهراتچی های که علیه کاریکاتور محمد در دانمارک به خیابان آمدند دارند؟ این بلوا و پرخاشگری ها متعلق به جوامع عقب مانده بی تمدن است. نه جماعت به اصطلاح روشنفکری که سی سال دردل دموکراسی های غربی بدون استبداد و بدون آقابالا سر زندگی کرده است. اصلا اینها اجازه نفس کشیدن به دگر اندیشان خود خواهند داد؟ من به شدت شک دارم اینجور جماعت از ملاها بهتر باشند. این اشخاص با رفتار وحشیانه یا بچه گانه خود اصلا درکی از دموکراسی و احترام به حقوق دگر اندیشان دارند؟ اصلا داشتن حق آزادی عقیده که هیچ،اصلا حق نفس کشیدن به مخالف خود میدهند؟ .

مگر کسی که نمیخواهد این سخنرانی را گوش کند مجبور کرده اند به آنجا برود که این رفتار شنیع را مرتکب شود. وقتی قادر به برخورد نظری نیستیم و خود را در ضعف میبینیم باید لنگه کفش برداریم؟ آیا هر وسیله شنیعی هدف را توجیح میکند؟ اینجا که برای ابراز نظر کسی محدودیتی نیست، پس چرا درست و متمدنانه حرف نمیزنیم و مانند گنجی زحمت به کرسی نشاندن حرفهایمان را به خود نمیدهیم؟ اگر کسانی امروز دنبال گنجی می افتند، این به دلیل کم کاری و عدم برخورد خردورزانه ما با اوست، نه به دلیل لنگه کفش بر نداشتن علیه اش. آیا به این ترتیب برای او وچهه بیشتری ایجاد نمیکنیم؟ من اصلا علاقه ای به شنیدن حرفهای تکراری گنجی ندارم وبا همه احترامی که به شجاعت او دارم، نظراتش را در اینترنت خوانده و قبول ندارم. اگر روزی در شهر ما سخنرانی بگذارد نخواهم رفت. تازه اگر هم جوری میشد که مجبور به شنیدن سخنانش بودم، انقدر به خودم شک نداشتم و کودن نبودم که شنیدن حرفهایش گمراهم کند و برای این پاشم بهش توهین کنم و جلوی دهنش را بگیرم. قیم و آقا بالا سر دیگران هم نیستم که آنها را به زور از گمراهی برهانم، پس دیگر چه دلیلی برای این وحشی بازی باقی میماند؟ حالا اینکه توی پارلمان سخنرانی اش را کرده و اگر تاثیری میتوانسته بگذاره آنجا گذاشته نه اینجا برای یکعده ایرانی که اصلا کاره ای نیستند. آخر کجا در غرب دیده اید با مخالفینشان اینگونه رفتار کنند؟

آیا گفتگو از ترور شخصیت بهتر نیست؟ اصلا کی به ما اجازه داده برای دیگران دادگاه شخصی راه بیندازیم؟ اگر میتوانیم ثابت کنیم که گنجی گناهی مرتکب شده چرا از راه قانونی با او برخورد نمیکنیم؟ یا بهتر است مثل شهر هرت به هرکس خواستیم هر تهمت غیر قابل اثباتی بزنیم؟ آیا اگر برعکس گنجی این رفتار را با ما میکرد خوب بود؟

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید