رفتن به محتوای اصلی

قاب زندگی

قاب زندگی

 

شوق زندگی در همین جا بود

نامیرایی خاموش در طلب چیزی که شاید از دستمان بگریزد

بی آن که فریب بخوریم

همرنگ احوال شویم

تسلیم این جلوه‌ها

و دیدیم اندیشیدن کمتر از عمل نیست

و تن آدمی از نیستی می‌گریزد

و خو می‌گیرد در شتابی که هر روز اندکی به مرگ نزدیکمان می‌کند

نزدیکمان می‌کند به سر ـ حد مرگ

به سر ـ حد نیستی

افق ناپیداست

و شوق زندگی در همین جاست

رنج هم

همان رنجی که در تمام عمر از آن حرف نمی‌زنیم

از کسی نمی‌خواهیمش تا بداند

و هرگز هم نخواسته‌ایم که

ستایش‌های مفرط و دشنام‌های بی قیاس‌شان را

نا گاه بر سرمان بریزند

این لاشه‌های بویناکِ آغشته به مرگ

در حفره دهان‌هاشان جز دشنام و ستایش مفرط نیست

و در میانه ما

امید و ناامیدی جلوه می‌کند

و عاقبت سرتاپای زندگی را در قابی خلاصه می‌کنیم که تصویری ندارد.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید