رفتن به محتوای اصلی

ساختن ايران نيازمند شناخت هر چه بيشتر آن است

ساختن ايران نيازمند شناخت هر چه بيشتر آن است

براي ساختن ميهن خويش مي بايد بکوشيم تا شناخت خود را نسبت به ظرفيت هاي آن افزايش دهيم در اين راه انجمن ايران شناسي کهن دژ در نظر دارد پژوهش ها و نوشتارهاي هموندان خود را در زمينه هاي گوناگون ايران شناسي به ويژه ميراث فرهنگي و زيست بوم ايران به شکل گسترده تري منتشر سازد لذا از شما سروران گرامي نيز خواهشمنديم ما را در انتشار گسترده تر اين مطالب ياري فرماييد

البته پيشاپيش مي دانيم که اين نوشتارها خالي از ايراد و کاستي نبوده و صميمانه پذيراي نظرات و انتقادات شما سروران و اساتيد گرامي هستيم و مشتاقانه خواهشمنديم که ما را در دسترسي به منابع و اطلاعات بيشتري در زمينه موارد مطرح شده ياري فرماييد

به اين منظور خواهشمنديم نظرات و راهنمايي هاي خود را به نشاني هاي الکترونيکي انجمن و يا فعالين آن که در اختيار داريد و يا نشاني الکترونيکي زير ارسال فرماييد

nazaratepazhuheshi@gmail.com

با سپاس مجدد و تجديد احترام

هيات راهبري انجمن ايران شناسي کهن دژ

ميراث و خصوصيات فرهنگي(1)

چهارشنبه سوري

آيين بدرقه زمستان در ايران

حسين زندي

هموند هيات راهبري انجمن ايران شناسي کهن دژ

اسفند 1388خورشيدي

به جرات مي توان گفت ايرانيان در بين ملل مختلف بيش ترين جشن را در طول سال برگزار مي کردند اگرچه اين جشن ها و آيين هاي کهن با گذشت روزگاران در مناطق گوناگون بنا بر ويژگي هاي قومي , جغرافيايي و آب و هوايي دچار دگرگوني شده و با کوله باري از افسانه و باورهاي مردمان هر دياري رنگ هاي ويژه اي به خود گرفته است همچنان چند جشن کوچک و بزرگ که جنبه ي غير حکومتي داشته است از دالان تاريخ گذر کرده و حتي از هجوم فناوري هم در امان مانده و به امروز رسيده است يکي ازاين جشن ها جشن چهارشنبه سوري است

نام اين جشن از سه بخش جشن+چهارشنبه+سوري تشکيل شده است واژه ي جشن ريشه اوستايي دارد و از يسن گرفته شده است و چهارشنبه که خود از دو واژه ي چهار+ شنبه تشکيل شده است به پنجمين روز هفته گفته مي شود و واژه ي سوري يا سور معاني گوناگون دارد سور به معني جشن و سرخ و ...در زبان هاي ايراني به کار گرفته مي شود اما با شواهد موجود به نظر مي رسد که در اين ترکيب به معني سرخ است نکته جالب توجه اين است که هر سه واژه ي جشن، چهارشنبه و سوري در برخي از جشن هاي ايراني کاربرد دارد که به آنها اشاره مي شود :

واژه ي جشن به صورت پيشوند در بيشتر نامهاي مناسبتي وجود دارد (جشن نوروز، جشن مهرگان،جشن تيرگان و... ) اما هنوز چندين جشن وجود دارد که شب هاي چهارشنبه برگزار ميشود 1- عروسي پير شاليار : چهار شنبه اي که به نيمه ي بهمن ماه نزديک است در هورامان با نام جشن پيرشاليار برگزار مي شود و با سده همزمان مي باشد

2- چله چهارشنبه : اين جشن در شب چهارشنبه پايان بهمن ماه که مصادف است با پايان چله ي کوچک در روستاهاي شمال غربي استان همدان برگزار مي شود

3 - جشن هاي چهار چهار شنبه که در چهار هفته ي پاياني سال هرشب چهارشنبه در آذربايجان برگزار مي شود و هرشب چهارشنبه متعلق به يک عنصر است (آب ،آتش،باد و خاک) هر کدام از اين جشن ها آداب و مراسم خود را دارند اگرچه عنصرآتش در همه ي آنها مشترک است. مراسم و جشن هايي با ريشه ي مذهبي وجود دارد که در چهارشنبه ها برگزار مي شود

در کردستان چهارشنبه سوري را گول(gul)چهارشنبه و در مناطق آذري زبان کول((kul چهارشنبه مي گويند گول(gul) در کردي به معني زبانه ي آتش و کول(kul) در آذري امروز به معني خاکستر آتش است.نکته اين است که اين دو واژه در هر دو زبان موارد استفاده مشابه ديگري نيز دارند مثلا روستاهايي در ايران با نام گل تپه وجود دارد که اغلب در غرب و شمال غرب کشور است و زبان مردمانش يا کردي است يا آذري در کردي گل تپه و در ترکي کل تپه گفته مي شود . يکي از اين روستاها در 40 کيلومتري جنوب شرقي شهرستان سقز واقع است تپه اي به ارفاع 50 متر از سطح روستا وجود دارد در گذشته قلعه ي اربابي بر روي آن بنا شده و چاهي به متراژ 60 متر در داخل قلعه حفر شده است و در لايه هاي مياني چاه خاکستر به دست آمده و به گفته روستاييان در گذشته اشياي سفالي نيز از اين تپه به دست آمده است از ويژگي هاي اين روستا ها اين است که در کنار هرکدام يک تپه همچنان که گفته شد وجود دارد و ديگر اينکه اين روستا ها نسبت به روستاهاي اطراف هم بزرگ تر هستند و هم آبادتر و اين نشان از قدمت و اهميت اين آبادي ها دارد

دکتر بهرام فره وشي معتقد است ساکنان اوليه ي اين سرزمين ها پيش از ظهور زرتشت مردگان خود را مي سوزاندند و اين عمل را در کنار شهر ها بر روي تپه ها انجام مي دادند اگرچه برخي باستان شناسان معتقدند چنين تپه هايي نشان از وجود آتشکده در اين روستا هاست

وجود واژه هاي مشابه مانند (گل آتش و گلخن ) و همه ي پيشوند ها و پسوندهايي که با جشن چهارشنبه سوري در گويش هاي مختلف ايراني ارتباط دارد نشان مي دهد که اين جشن ، جشن آتش است

اگرچه چهارشنبه سوري از با اهميت ترين و فراگيرترين جشن ها در بين مردم است اما منابع کافي در چگونگي و تاريخ آن وجود ندارد

ابوريحان بيروني به جشني اشاره مي کند که در روز چهارشنبه يهوديان ايران براي تولد خورشيد برپا مي داشته اند و در تاريخ بخارا تنها به جشن سوري اشاره شده است

ديدگاه هاي ديگري وجود دارد که اين جشن را مراسمي عربي مي دانند و بر اين اساس که برخي اعراب چهارشنبه را روزي نحس مي پندارند در برخي روايتهاي عاميانه شيعي نيز اين روز را بد يمن و برگرفته از انديشه ي اعراب مي دانند با توجه به اينکه اين جشن در هيچ يک از کشور هاي اسلامي عربي بر پا نمي شود و تنها در حوزه فرهنگي ايران (يعني سرزمينهايي که نوروز در آنها برگزار مي شود ) مي توان به تماشاي اين جشن نشست نمي توان آن گفته را پذيرفت البته ثابت شدن جشن سوري در روز چهار شنبه آخرسال در سال هاي اوليه ورود اسلام اين باور را پررنگ تر کرده و رد پاي آنرا در نوشته ها و شعرهاي ايرانيان نيز ميتوان يافت منوچهري مي گويد :

"چهارشنبه که روز بلاست باده بخور / به ساتگين مي خور تا به عافيت گذرد"

و يا در برخي متون براي از بين رفتن نحسي چهارشنبه از ساز زدن استفاده مي کرده اند اين باور همچنان تا امروز در ايران وجود دارد چنانکه در سوگ عزيزانشان در لرستان و کرمانشاه ساز و تنبور و در شمال کرناي به صورت چمري و يا مخالف نواخته مي شود عده اي هم اين جشن را به مختار ثقفي نسبت داده اند ( البته بيشتر در شهرهاي مذهبي ) اين باور نيز بي پايه است مانند انتساب مقبره ي کوروش به مادر سليمان

باور اسطوره اي ديگر هم وجود دارد که گذشتن ازآتش را نماد گذر ابراهيم يا سياوش از آن دانسته و پريدن از روي آن را به منزله تبري جستن از گناه و اتهام دانسته اند

زرتشتيان نيز با اين که پريدن از روي آتش را درست نمي دانند اين شب را براي امرزش خواهي مردگان يا براي بدرقه کردن فروهر ها در بازگشت به آسمان ها مي دانند

جشن نوروزآمدن بهار را نويد مي دهد و چهارشنبه سوري رفتن زمستان سرد را در اين شب همراه با برافروختن آتش آيين هاي ديگري نيز برگزار مي شود که در مناطق مختلف تفاوت دارد

در برخي از روستاهاي ايران نمادي از زمستان را به صورت عروسک و يا شي ديگري را به آتش مي سپارند مثلا در روستا هاي همدان جاروي دستي کهنه اي را که در طول سال از آن استفاده کرده اند را سوزانده و به نقطه ي دورتري از خانه پرتاب مي کنند و يا بدون اينکه بسوزانند از محل زندگي دور مي کنندو گاه در برخي مناطق دختران مجرد را چهارشنبه آخر سال پيش از غروب خورشيد با زدن جاروي خانه به آنها بيرون مي کنند و تا غروب خورشيد راه نمي دهند تا به اصطلاح بخت آنها باز شود در شهرهاي مرکزي ايران يکي از افراد خانواده کوزه اي را در پايان مراسم از پشت بام خانه به بيرون مي اندازد و مي شکند و با شکستن آن بلايا از خانه دور مي شود کوزه شکستن در شهرهاي ديگر مثل خراسان و تهران تفاوت هايي با هم دارد که موجب به وجود آمدن باورهاي گوناگون شده است

فال گوش ، قاشق زني ، اجراي بازي هاي محلي ، متل خواني ، نظامي خواني و شاهنامه خواني از سنت هاي شب چهارشنبه سوري است که هنوز در بيشتر نقاط ايران مرسوم است مثل فال کوزه که در پايان شب چهارشنبه سوري انجام مي گيرد و بيشتر براي گشايش بخت جوانان است در برخي از شهرها در روز عيد قربان انجام مي شود البته سنت گشايش بخت در همه ي جشن ها به گونه هاي مختلف نقش دارد مانند سبزه گره زدن و فال مشکل گشا

در شهر همدان در محله سنگ شير ، شيرسنگي زيبايي از دوره مادها به جا مانده است که در مناسبت ها و جشن هاي مختلف از جمله چهارشنبه سوري زناني که دختر و پسر جوان دم بخت در خانه دارند و يا حاجتي دارند با کوزهاي از شيره انگور و روغن حيواني کنار اين شيرسنگي مي آيند و کوزه را بر سر شير خالي مي کنند و آرزو مي کنند حاجتشان برآورده گردد

در روستاهاي ديگر در پايان شب مراسم شال انداختن را دارند و بر خلاف بخت گشايي که خانم ها برگزار مي کنند مراسمي مردانه است و پسرهاي جوان با در دست داشتن شال به پشت بام خانه ها مي روند و شال را از دريچه ي سقف خانه به درون خانه هدايت مي کنند و زنان خانه شال يا دستمال را پر از آجيل و ميوه کرده و مرد جوان آن را مي کشد اين جشن نه تنها در بين همه اقوام ايراني و سرزمين امروز ايران محترم شمرده و برپا مي شود بلکه در بيشتر سرزمين هايي که روزي جز ايران بودند و امروز از آنها با عنوان حوزه فرهنگي نوروز ياد مي شود ( افغانستان ، پاکستان ، ازبکستان ، ترکمنستان ،آذربايجان ، ارمنستان و کردستان ) با نام هاي مختلف و اندک تفاوتي برگزار مي شود اين ظرفيت و فرصتي است براي همگرايي و نزديکي فرهنگي بين کشورهاي منطقه و بايستي از آن به عنوان ميراث فرهنگي مشترک بهره جست اما براي پي بردن به چرايي و چگونگي چنين جشن هايي اگرچه تلاش هايي انجام گرفته اما ناکافي و مختصر بوده و متاسفانه در مورد جشن ها نيز مانند ديگر موارد کار علمي و دانشگاهي صورت نگرفته است و اگر اثري خلق شده حاصل علاقه افرادي است که به اين سرزمين عشق مي ورزند براي بررسي همه جانبه ريشه هاي اين جشن ها و آيين ها بايد پژوهشکده ها و دانشکده هاي تخصصي تاسيس شود و هر آنچه تا امروز باقي مانده از دست نرود نکته ديگر اينکه براي پاسخ دادن سوال ها و ابهام هاي پيرامون اين جشن ها بايد به باورها و اساطير همه مردمان حوزه فرهنگي ايران و همه کشورهايي که جز حوزه فرهنگي نوروز هستند توجه ويژه کرد

منابع :

آثار الباقيه ابوريحان بيروني

تاريخ بخاراي نرشخي

ايرانويچ دکتر بهرام فره وشي

ديوان منوچهري

فلسفه هفت سين دکتر محمد علي دادخواه

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید