رفتن به محتوای اصلی

بهاران خجسته باد

بهاران خجسته باد

جوش و خروش زمین بوی آشنائی می دهد.سکوتم می لرزد در این پریشانی هوا و انگار زمین

تسخیر عشقی پنهانی است.امواج یخزده از شراره های داغ زمین عاشق و مست به دریا پناه می

برند.من کر گرفته ام از چوبهای آتشین. من بر انگیخته ام و لبی تر می کنم از این شراب کهنه ی

خانگی.خانه پر از گلهای بهاری است و هیاهو در جنگل بیدار .در کف دستانم بوی اسکناسهای

بچگی ام مرا مست می کند .انگار همان پیراهن گل گلی بهاری را بر تن کرده ام .مادر در تکاپو

است ومادر بزرگ برای گلهای حسرتی دعا می خواند . آفتاب به میهمانی ایوان خانه امده. باد

تکان می خورد. زمین می غرداز جوش و خروش و به سفر باد و طوفان می خندد.انگار بهاران

از دور دورها مرا صدا می کند به آن کوچه ی آشنا .

سکوتم پریشان است و تن سردم را از آتش و شور بهاری گرم می کنم .

تیک تیک ساعت سفره ی هفت سین بوی قلکهای سفالی

له له زدن تنگ بلور برای پولکهای طلائی

و شعر حافظ به سرقت می رود روی لبان پدر بزرگ

آه طنین آواز مستان و رندانت

دماوند اروند رود خزر خلیج فارس کارون زاینده رودت

ستونهایت را دوست می دارم

آهای بهاران من بوی آشنائی می خواهم

اما انگار نیمه ام آنجا ست

نازنینم بهارانت خجسته باد بهارانت مبارک باد

18 مارس 2009

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید