آیا با مردم ایران می توان صادق بود؟

به ما وعده آفتاب و وفا نمودند و در دفاع از نیکی ها ـ مبارزه آغاز کردند، اما پایان سخن شنو که برما چه رفت؟

سی و نهمین سالگرد ۱۹ بهمن ۱۳۴۹،

سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) جنبشی برای صلح، آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی؟

اطلاعیه فوق در سایت اخبار روز ـ وابسته به سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) ناگهان توجه مرا به خود جلب نمود،چراکه در آن دعوتنامه بطور ناآگاه ، سئوال ها ئی بسیار سرنوشت ساز و تاریخی به حافظه ام خطور کرد که نمی توانستم از کنار آن براحتی گذر کنم!

در تابستان سال 1987 در سفری به شهر تاریخی هایدلبرگ در جنوب آلمان شاهد تظاهرات اعتراض آمیز دانشجویانی بودم که به جشن پانصدمین تاسیس دانشگاه شهر هاید لبرگ انتقاد داشتند.ازدانشجویان معترض علت اعتراض را جویا شدم؟آنها در پاسخ به من توضیح دادند که دانشگاه تاریخی شهر هایدلبرگ در دو جنگ جهانی اول ودوم به مدت ده سال به تعطیلی کشانده شد که بدین لحاظ قدمت دانشگاه هایدلبرگ 490 سال است نه 500 سال! که برای من جای بسیار تعجب و تحسین بود!آری ، برای دانشجویان آلمانی آن دهسالی که در پانصد سال قدمت تاریخی دانشگاه هایدلبرگ در دو جنگ جهانی اول ودم در تعطیلی بسر برده بود بسیار حائز اهمیت بود وبدین منظور به کارکنان دانشگاه هاید لبرگ اعتراض داشتند!اینک از سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) نیز این سئوال ها مطرح می شود که واقعا و بطورمنطقی و بدون تبلیغات احساسی ـ سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) در حقیقت چند سال در خدمت جنبشی برای صلح، آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی بوده است؟

یکم ـ براستی جنبش فدائی در 39 سال گذشته به چه اندازه ائی به جنبشی برای صلح، آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی انجامیده است؟

دوم ـ آیا مبارزات چریکی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) در دوره قبل از انقلاب اسلامی به رهبری خمینی که به پلیسی شدن جامعه سیاسی ایران انجامید نیزبه جنبشی برای صلح، آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی یاری رساند؟

سوم ـ آیا شرکت فعالانه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) در انقلاب اسلامی بی آنکه به پیامدهای فاجعه بار آن به مردم ایران هشدار هائی داده شود نیز به جنبشی برای صلح، آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی انجامیده است؟

چهارم ـ آیا شرکت و پشتیبانی از دانشجویان خط امام در گروگانگیری سفارت امریکا وسرنگونی دولت موقت مهندس بازرگان و ضدیت با سیاست های خردمندانه لیبرالی دولت موقت نیز به جنبشی برای صلح، آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی انجامیده است؟

پنجم ـ آیا گرایش سیاسی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) به خط اساسی حزب توده ایران یعنی راه رشد غیر سرمایه داری و حمایت از منافع اتحاد شوروی در ایران ومخالفت با امریکا و لگد مال کردن دمکراسی و آزادی نیز به جنبشی برای صلح، آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی انجامیده است؟

ششم ـ آیا شعار محوری و تعین کننده ( سپاه پاسداران را به سلاح سنگین مجهز کنید) ومبارزه با نیروهای دمکراسی خواه و معترض به سرکوب های مدنی نیز به جنبشی برای صلح، آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی انجامیده است؟

هفتم ـ آیا سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) با همه وعده هائی که برای رسیدن به صلح، آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی داده بود که شوربختانه به جنگ هشت ساله ایران و عراق و حمایت ازآن اقدام جنگ میهنی منتهی گردید و در نهایت به حکومت شبه فاشیستی مذهبی و سرکوب و فقر و اعتیاد و فحشا و زندان و اعدام و شکنجه انجامید ـ پاسخگو می باشد؟

آیا در مقابل فقر و بدبختی فزاینده مردم ایران ، رهبری سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) از گذشته تا کنون ـ حاضر هستند تا بطور صادقانه به پرسش های فوق پاسخ های قانع کننده بدهند وکارنامه خود را بدرستی و صا دقانه بررسی نمایند ؟