رفتن به محتوای اصلی

كودتاي دوم در راه است؟

كودتاي دوم در راه است؟

زمان آبستن حوادث است، بهوش باشيد!

چند روز پيش در دانشگاه هنگامي كه در خلال بحث با يكي از بسيجي هاي ديدار آقا رفته، او با نگاهي سراسر تكبر و غرور بمن نگاه كرد و گفت يارانه ها كه گذشت همه تان و همه شان را با هم ....، احساس بدي بمن دست داد. اين احساس بد هم برمي گشت به خاطره اي مشابه در چهارشنبه شب پيش از انتخابات.

تقريبا" از يك هفته پيش از انتخابات در پي ارتباطات گسترده اي كه در آن بازه ي زماني با طيف هاي گوناگون مردم از شهرهاي مختلف برقرار كرده بوديم برايمان مسجل شده بود، راي موسوي بدون ترديد در شهرهاي بزرگ از احمدي نژاد بيشتر است و اندك زماني بعد با شركت در ستون سبز و آن دوشنبه ي تاريخي آغازين راه سبز اميد(در پرانتز ياداوري كنم كه برخلاف آنچه ارباب رسانه در خارج از كشور در ماه هاي پس از انتخابات تنها از 25 خرداد بعنوان تجمع ميليوني ياد مي كردند محض اطلاع بگويم اولين گردهمايي مردم با جمعيتي فراتر از يك مليون نفر، در ستون سبز آن دوشنبه ي سبز بي خون بود و پس از آن 25 خرداد«بالاي سه مليون» و 26و27 خرداد«بالاي 2مليون» و 28 خرداد«توپخانه،هم اندازه ي 25خرداد» و همچنين 30 خرداد با جمعيتي قريب به يك و نيم مليون نفر و بعدها نمازجمعه سبز و روز قدس ) كه اين آمار به شهادت افراد مختلف كه در يك زمان واحد در مكانهاي مختلف سيل جمعيد را بهم پيوسته ديده اند سنجيده شده و ترديدي در آن نيست.

باري، از دوشنبه ي سبز به بعد ما به اين اطمينان رسيديم كه راي موسوي قطعا بالاي بيست مليون خواهد بود اما همان روزها صحبتمان از اين بود و من شخصا احتمال مي دادم چند روز يا چندماه پس از پيروزي موسوي، سپاه كودتا خواهد كرد و خلاصه بر اين نظر بوديم كه اينها دولت تحويل بده نيستند ! در واقع تصورمان اين بود كه آقاي خامنه اي بخاطر خودش هم كه شده از تقلب جلوگيري مي كند اما سپاه سرانجام در يك كودتاي آشكار كار همه را يكسره خواهد كرد و امام مصباح يزدي ظهور مي كند و به خلافت مي پردازند. و اما از اين كه بگذريم آن اتفاق عجيب!

چهارشنبه شب(20خرداد88) حول و حوش ساعت يازده و دوازده و در آخرين لحظات تبليغات، من طبق روال آن روزها و شب ها، روان در خيابان ولي عصر، در دست پوستر دروغ ممنوع و بر لب، لبخند پيروزي و اميد، از تك وتوك هواداران احمدي نژاد پذيرايي ايدئولوژيك مي كردم و آنها هم اكثرا فحشي نثارمان مي كردند و مي رفتند اما آخرهاي شب يك جي.ال.ايكس آقامدارانه كه سرنشينانش چهار مرد سلحشور آماده ي آماده بودند كنار پاي من ترمز زد و بزرگشان با يك نگاه پسر ناخلف اندر پدر بمن گفت : شنبه همه تان را با هم يكجا ..... گفت و قهقهيدند و رفتند و عاقبت كار را كه همه مي دانيم.

البته نه پيش بيني من درست از آب درآمد و نه احتمالات آنها. من فكر مي كردم سپاه پس از انتخابات از رهبر نافرماني كرده و كودتا خواهد كرد اما بخاطر اشتباه محاسباتي درباره ي متغير «آقا» اتفاق جور ديگر رخ داد و آنها هم خيال مي كردند حداكثر از شنبه تا پنج شنبه مي آيند بچه سوسول هاي بالاشهر را مي زنند و خودشان چند تا انفجار و اتوبوس سوزي و ترور انجام مي دهند و مي بندند به ريش مخالفان و سپس براحتي با شبيه سازي خرداد 60 بدون اينكه مردم مبهوت بفهمند چه شده كار همه را يكسره مي كنند. آنها هم بخاطر اشتباه محاسباتي در متغير «حضور مردم» و «غيرت موسوي وجگر كروبي» پيش بيني شان غلط از آب درآمد.

بهر تقدير پس از انتخابات توانستم از جمله ي آن سپاهي كه ظاهرش آشكارا ارتباطات ويژه اش را به رخ مي كشيد، رمزگشايي كنم. چون در آن لحظات شورانگيز درك اين موضوع برايم سنگين بود كه چطور اينها كه قطعا فهميده اند شكست مي خورند به هوادارانشان با اين درجه از يقين كه كمتر از يقين ابراهيم پس از آن امتحان بزرگ نبود، خبر پيروزي را پيشاپيش داده اند. اما شنبه فهميدم چرا؟

باري، سخنان بعداز ظهر چهارشنبه ي هفته ي گذشته با يك بسيجي سلحشور ديگر كه اين يكي خودش از افتخاراتش در نحوه ي بوسيدن دست «آقا» با اشك سخن مي راند و نشاندار و آگاه است، ياد آن خاطره ي مرموز را را براي من زنده كرد. هم چنين خواندن سخنان عبدالنبي نمازي دادستان اسبق، كه همه مي دانند پشت پرده بر بوم مستبدين نقش ها مي زند و در زمينخواري معده اي فراخ دارد و شهره ي خاص و عام كاشان است، بدتر ولوله اي بجانم انداخت.آيا زمان آبستن حوادث است؟

اين احتمال در اذهان است كه اگر هدرمند كردن يارانه ها به خيرو خوشي سپري شد بلافاصله نه تنها موسوي و كروبي را مي نوازند بلكه هاشمي و الباقي هم بايد بروند بلكه تاريخ، تكرار غمبار كشتار مرداد و شهريور 67 را با چشم گريان نظاره كند و يا در ميان اجراي طرح هدرمندسازي يارانه ها براي سياسي جلوه دادن هر اعتراضي موسوي و كروبي را دستگير كنند و يك سركوب تلفيقي را بياغازند و ديگر هيچ ! آيا كودتاي دوم در راه است؟ يا شايد خروش مردم به جان آمده از ستمگریها...، شايد.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید