مضار «کتب آسمانی» در طول تاریخ بیشتر بود یا مزیت شان؟

آقای سحر گرامی، با احترام و ارادت - بسیار شادمان و نیز سپاسگزارم که در نظرات خود نسبت به قرآن اندکی تعدیل کرده اید. اگرچه دشوار است اما حتی اگر بپذیریم که "فرهنگ اسلامی" منبعث از قرآن است و تمدنهای عظیم ایرانی، مصری و آیین و فرهنگ یهود و مسیحیت و نیز فرهنگ یونان روم تاثیری در آنچه که "معارف اسلامی" نامیده می شودنداشته اند، ستیز برجسته ترین فرهنگسازان ایران و جهان را با "فرهنگ قرآنی" چگونه

چهره ها را می شناسیدم من آنان را بر نمی شمارم و شما خوب میدانید

تو ضیح می دهید. شمار نامها و چهره هاییکه در طول تاریخ "آقایان علما" این مبلغان "فرهنگ قرانی" روزگارشان را سیاه کرده اند افزونتر از آنست که من نامشان را اینجا ذکر کنم. و شما آنهارا می شناسید.

خوب است کمی دقیق تر ارزیابی کنیم و ببینیم مضار "کتب آسمانی " در طول تاریخ بیشتر بود یا مزیت شان. خوب است اثر این ترهات را در جلوگیری از پیشرفت تاریخ و فرهنگ بشر مورد توجه قرار دهیم. من هم درست مثل شماکتابسوزان را کاری ناپسند و زشت می دانم. اما ستایش فرآن را به مثابه ی یکی از آثار برجسته ی تاریخ بشر که نقش دورانساز در فرهنگ بشری داشته از شما که به نظر من انسانی مبارز و منطقی و جهانوندهستید بعید میدانم. ما چه می دانیم شاید اگر قرآن و آموزه های ضد هنر و ضدعلم و ضد انسانیت آن نبود و بشر حول کانون دیگری تلاش برای پیشرفت را سامان میداد امروز جای دیگری ایستاده بود. آقای سحر گرامی شما از قرآن سوزی تنها بعلت قباحت کتابسوزی انتقاد نمی کنید. قباحت کتابسوزان زشت است و انتقاد شما وارد، اما شما قران را را تافته ی جدا بافته ای میدامیدکه سوزاندن آن قباحت مضاعفی دارد. به نظر من قران سوزی همانقدر زشت است که تعریف و تمجید از " کتاب آسمانی!" پیروز باشید