رفتن به محتوای اصلی

خوش آمد گویی های، آقای هادی صوفی زاده

خوش آمد گویی های، آقای هادی صوفی زاده

● خوش آمد گویی شما به بندهءِ ایرانی همانقدر بی مناسبت هست، که در مورد آقای کوروش زعیم بکار برده اید. در فرهنگِ آزادهءِ کُردی مرسوم نیست که فردِ رها شده ( مانند آقای مهندس زعیم) از زندان اوین را جلوی دروازهءِ ورودیِ آن در آغوش گیری و در همان زمان و مکان او را به محاکمه بکشی که ایرانیان چنین هستند و چنان، بسیچیان با دختران شما چکار کرده اند و میکنند. با زبانی بی پرنسیپ تاریخ فرهنگِ کشوری باستانی مانند ایران را به نقد بگیری. من تا بحال تجربه نکرده ام و نمیتوانم تصور آنرا بکنم که کسی این چنین با مهر با کسی در آمیزد و در همان زمان زبانِ ناروایی، ستیز، و درجهء خشونت را بکار گیرد، مگر اینکه دفترچهءِ تندرستی و شناخت مراقبتِ بالشی مناسبی را برایش باز کرده باشند !.

● پیام دو روز پیش آقای مهندس زعیم در سایتِ " سکولاریسیم نو " بیانگر بی اساس بودنِ ادعای شماست، ایشان در جیههءی ملّی نقش محوری داشته اند و خواهند داشت.

● ما با کسی و با هیچ فرهنگی مشکلی نداریم، تا چه رسد به مردمانِ آذری ایران. بر اساس جهان بینی لیبرال دمکراسی از سوی ایرانیان بارها اعلام شده است که حقوق شهروندی مساوی و برابر برای همهءِ ایراینان با هر پیشینهءِ نژادی و فرهنگی، که فقط در دو فاکتور: 1- یک جغرافیای سیاسی که ایران نام دارد 2- مشترک بودن در ارگانی بنام حکومت، مشترک هستند، باید در قانون اساسی تضمین صد در صدی شود.

● اگر آقای صوفی زادهءِ مهاجر که شاید در کشور نروژ و یا دانمارک زندگی میکنند، میتوانند به مردمان نروژی و دانمارکی بگویند که شما قبلأ دُزدان دریایی و خشکی بوده اید و آنچه تا کنون آفریده اید و ساخته اید بیمورد و پوچ هست، تاریخ تان بیخود هست و بر شهرها و سرزمینهای آنها نامهای جدیدی مانند: الاسنندج، الاصفهان، الاساری، الخرم آباد، الهمدان بگذارید و هر روز با حضور خود در میدانهایِ معروف این کشورها با بلندگو اعلام کنند که کشور نروژ و یا دانمارک کثیرالملله هستند و این سرزمینها را بین مردمان گوناگون از جمله: ایرانیان، اعراب، تُرکان، و.... تقسیم و جنگِ قومی راه اندازند، آنوقت ما هم اجازه خواهیم دادکه مردمان تُرک و عرب مهاجر به ایران تاریخ ایران را به بازی گیرند و آنرا تکّه پاره کنند و نامهای عربی و تُرکی بر آن بگذارند.

● بدونِ هیچ ادعایی بر تاریخ 500 سالهءِ تُرک تباری، بویژه در ایران، قفقاز، و آسیای کوچک ( تُرکیّهءِ امروز) آشنایی نسبتأ کاملی هست، پژوهشگران تُرک و دست نشاندگانِ آنها هرچه نوشته اند پشتوانهءِ علمی مستند ندارند، شما را به نوشتارخود: [ محکومیّتِ حملات ارتش تُرکیّه به مناطق کُردنشین] جدید که در آرشیو بخش نویسندگانِ ثابت ایران گلوبال موجود هست و لینک آنرا هم در پایین خواهم آورد رجوع میدهم . گرچه این نوشتار با عجله در مدّت زمانی کوتاه تنظیم شده، با این حال شما به من بگویید در کدام سایتِ کُردی و یا کدامیک از شما ها تا کنون سرگذشتِ مردم کُرد در تُرکیّه را این چنین منجسم و روشن در دو یا سه صفحه به دیگران معرفی و به نمایش گذاشته اید ؟ .

● از اینکه در نوشتار اشاره رفته است که واژهءِ کُرد مفهوم " صاحب مال و ثروت جاندار و بیجان هست" را میدهد به هیچ وجه قصد بی احترامی نبوده و نیست، همهء مردمان در دورانِ تکاملی معینّی این چنین روزگار میگذراندند، امروز بشکل مدرن و سنّتی آنهم ادامه دارند، ایرانیان باستان هم از این موضوع استثنا نیست 4 تا از ده شاخهءِ هخامنشیان تا آخر هم بشکل همان عشایری و چادر نشین مهاجرت خود با قی مانده اند، فقط 6 تای آنها دهستان، شهرک، و روستا نشین شدند.

قبیله ای از تُرک تباران که شما از روی احساسات و شجاعتِ بدونِ شناخت آنها را آورندهءِ مدرنیته در ایران مینامید، نام قومی و نژادی خود را بنام گوسفندانِ خودشان نامگذاری کرده اند: آق قیونلو ( سفید گوسفندان) و قرا قیونلو ( سیاه گوسفندان) و شکل گوسفندان بر پرچم ملّی آنها نقش بسته بود.

● شما نوشته اید که کشور تُرکیّه در مقایسه با ایران تحول پذیرتر هست و مردمان تُرک از آموختن از فرهنگهای اروپایی بویژه در کشور آلمانِ سرزمین فلسفه، خواهان حقوق برابر برای مردم کُرد در تُرکیّه شده اند، اگر حمل بر بزرگ بینی ما نمیگذارید باید عرض شود که فلسفه همین آلمان و اروپا ریشه در جهان بینی هند و ایرانی دارد و در شرق هم تاریخ نو پای تُرک تباری مدیونِ همین فرهنگ هند و ایرانی هست.

بحث مقایسهءِ مردمان تُرک و ایرانی در آلمان خود به نوشتاری جداگانه نیاز هست، ولی موقعیّتِ و جایگاهِ ایرانیان در آلمان با مردمانِ تُرک علیرغم وجود سه نسل از آنها در این کشور اصلأ قابل مقایسه نیست، اصولأ طبقات و دلیل مهاجرت این گونه مردمان از کشورهای خود با هم تفاوت پایه ای دارند. مطمئن باشید در هر جوامعی که بحث عشیره ای و فئودالیته که بر زورمندی و پرخاش بیجا استوار هست، مبنای ارزش گذاری نباشد و بحثِ فرهنگ، فلسفه، و دمکراسی به میان بیاید ایرانیان جایگاهِ ویژهءِ خودشان را دارند و خواهند داشت،

● با بیان اینکه مردمانِ تُرک با پند گرفتن از دمکراسی اروپا خواهان حقوق برابر برای مردمانِ کُرد در تُرکیّه شده اند، بار دیگر این صفتِ ساده اندیشی کُرد تباران که متأسفانه بخشی از فرهنگ ایرانی هم هست را به نمایش روشن گذاشته اید و قدرت تحلیل این موضوع را ندارید درک کنید که این فشار جامعه و اتحادیّهءِ اروپاست که تُرکیّه را مجبور به قبول مواردی از رعایتِ حقوق بشر کرده است تا امکانِ دسترسی به اتحادیّهءِ اروپا را داشته باشند، کالاهایش را در بازار اروپا به فروش رساند، در بازار کار اروپا اجازهءِ ورود بگیرد، در کشور تُرکیّه سرمایه گذاری خارجی بیشتری شود، نظر توریستهای بیشتری را به این کشور جلب کند، از کمکهای مالی، اقتصادی، تکنولوژی، نظامی بیشتری برخوردار شوند، و مسائل بسیار دیگر، امّا از این بهره وریهای کشور تُرکیّه مردمانِ کُرد چه سهمی را دریافت خواهند کرد ؟ !.

من تاکنون هیچ تُرک تباری را ندیده ام که از وجودِ مردمانی بنام کُرد در تُرکیّه صحبتی بکند و یا اگر بحثی مطرح شده است از نمایش و حالت چهرهءِ آنها بسیار مسائل را میشود خواند که همه با ادعاهایِ خوشبینانه و خیالی شما کاملأ مغایرت دارد !.

● بر خلاف برداشتِ شما من با وجود داشتن دو دوستِ خوب و صمیمی تُرک از استانبول، تنها رشد پیشرفته ای را که ما در آلمان در تُرک تباران دیده ایم، افزایش فرهنگِ چادر و روسری سنّتی دینی، بیش از همهءِ مسلمانان سایر جهان در اروپا فقط در آلمان کارخانهءِ مسجد سازی راه انداخته اند، ایجاد یک جامعهء گروهی و مدار بستهءِ تُرکی که همین مسائل باعث خواهد شد که نئونازیسیم دوبار در آلمان قدرت گیرد و شرایط را برای همهءِ خارجیان دشوار کند. تنها شاید نکتهء مثبت این هست که بسیاری از مردانِ آنها سبیل هایشان که نشانهء مردانگی و مردسالاری هست را میتراشند که شما آنرا برداشته اید و بالای لبانِ خود چسبانده اید، که همین امر باعث خواهد شد که در کنار کُرد بودنِ شما پنجرهءِ دیگری برای شناختِ هویتِ واقعی شما باز شود.

● همبستگی محکم شما با آن دسته از تُرک تبارانِ ناسازگار را تبریک میگویم، ولی مواظب باشید که همین مردم تُرک مردمانِ کُرد ساده اندیش را در مقابل ارمنی ها گذاشتند و با کمک شما ارمنیان را در سرزمین تُرکیّه ریشه کن کردند، پس از آن ترتیب پاکسازی قومی مردم کُرد را در برنامه گذاشتند، گرچه در ایران هم چنین هدفی را دارند که با کمکِ برخی از شما کُردها ایرانیان را تضعیف و پس از آن ترتیب خودِ شما را بدهند،

ولی فراموش نکنید که ملّت ایران ارمنی ها نیستند، فقط سعی کنید که اشتباهی دیگر و لکهءِ سیاهِ دیگری را در کارنامهءِ مردم کُرد ایرانی تبار به یادگار نگذارید، در آنصورت شرمساری بر ای افرادِ با غرور مانند شما که اگر بخواهید واقعأ آنرا به اثبات رسانید خودکُشی هست، که فکر کنم یک انسان تندرست جسمی و روانی هرگز دست بخودکُشی آنهم بخاطر منافع دیگران نخواهد زد، مگر اینکه مأموریّت و هدف جدی تری ماورای کسب حقوق قومی در کار باشد.

● ضرورت برخورداری از پایه های علمی و ادبی بالایی را لازم نیست که دریافت شود آقای صوفی زاده بجای پرداختن به مسائل جدی با احساسات خود بازی میکنند. بحران فکری و میزان استخوان بندی اندیشه سازی ایشان در دو جملهءِ زیر کاملأ روشن هست: [...دراینجا باید گفت که‌ آنچه‌ که‌ باید مورد چالش قرار گیرد جامعه‌ ایران است نه‌ حکومت ایران، چرا که‌ حکومت فعلی ایران نماینده‌ واقعی اکثریت جامعه‌ فارس زبان ایران است...]

● یا در مفهوم تأکیدی ایشان و نوع جهان بینی و در ک از انواع دمکراسی های امروز ایشان در سطور : [....و جالب اینجاست که‌ ایشان بنده‌ را متهم به‌ توهین به‌ ارزشهای ملی ایرانیان فارس نموده‌، درحالیکه‌ هدف بنده‌ نه‌ توهین بلکه‌ سرجای خود نشاندن است وبس ...]،

با وجودِ اینکه عنوان نوشتار من هست: " در ایران ملّتی بنام فارس وجود ندارد" امّا آقای صوفی زاده در نوشتار خود دو باره ملّتِ فارس را تکرار کرده است، برای آغاز اثباتی این بحث که ملّتی بنام فارس وجود ندارد، لطفأ به لینک شمارهء 2 پانویس توجّه کنید.

امّا آقای صوفی زاده با لطف بیکرانِ خویش قصد توهین به ملّت ایران را ندارند، فقط میخواهد آنها را "سر جایشان" بنشانند. من از درگاهِ جناب صوفی زاده خواهش میکنم بجای اینکه ملّتِ ایران را سر جای خودشان بنشانید هرچه از دل تنگشان بر می آید و تا آنجا که ظرفیّت جسمی دارند خروار خروار "توهین" نثار ملّت ایران کنند و یا بر دوش ما و گذشتگان ما منّت گذارند و به یکبار تیر های خلاص را بر عطا فرمایند، چون در فرهنگِ ایرانی تحقیر بالاترین و بی شرمانه ترین جرمی هست که بر کسی روا شود، همان تحقیری که نوعی از آنرا با دختران و جوانان ما چندی قبل در زندانهای رژیمی که به نظر افرادی مانند آقای صوفی زاده نباید زیر سئوال رود، روا داشته اند.

● آقای صوفی زاده براستی فکر میکنید که سر جای نشاندنِ کودکی برای شما براحتی دست به سبیل خود کشیدنِ هست، که حال میخواهید ملّتی را سرجایش بنشانید !!!،

شما اگر توانستید از آنسوی زاگرس به بر فراز زاگرس سوار شوید و یا فقط استان لُرستان را سرجایش بنشانی و یا همان تیرهءِ سنجابی که بزرگترین گروه کُرد تبار که خود را از دیلمان فارس میدانند قانع کنی، آنوقت میتوانی منطقهءِ یزد و ملّتی به قدمتِ تاریخ و به سترگی زاگرس و البرز را هم سر جایش بنشانید. کُردستان سرزمین ماست، ایران سرزمین مردمان ایرانی تبار کُرد بوده و هست.

Nasser.karami@gmx.de

|سپتامبر| 2009 | آلمان|

مطالب در مذکور در دو لینک زیر:

[1] http://iranglobal.info/node/22872

[2] http://iranglobal.info/node/22880

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید