رفتن به محتوای اصلی

تحمیل شفافیت، امتیاز دیگر جنبش

تحمیل شفافیت، امتیاز دیگر جنبش

نکته ای در سخنان اخیر رهبر جمهوری اسلامی در مشهد مقدس وجود داشت که شاید میان صدها جمله ای که ایشان در این خطابه ، شایان توجه و تامل افزونتری باشد.

ایشان در بخشی از سخنان خود می گویند:

((یقيناً حضور مردم در مشروعيت يك نظام نقش دارد. آن كسانى كه در غرب، مشروعيت خودشان را اساساً ناشى از حضور مردم ميدانند و هيچ عامل ديگرى را در آن دخيل نميدانند، آنها يك چنين حضورى را الان ندارند.))

بر اساس این گفته ایشان دو نتیجه می توان گرفت که از دیگر تاملات گفتاری ایشان به سبب ابهامشان، من باب مسئله مشروعیت با صراحت کمتری امکان خروج داشت:

نخست آنکه طبق گفته رهبر جمهوری اسلامی، این حضور نقش دارد اما نه نقش اصلی و غالب بلکه صرفا نقش دارد.( حالا چه نقشی؟) که البته دقیقا متعارض است با این جمله مشهور بنیانگزار جمهوری اسلامی، که میزان رای ملت است.

ثانیا از قسمت دوم این پاراگراف اینگونه بر می آید که بر خلاف دول غربی، ایشان و دولت فخیمه نه تنها خیلی عوامل دیگر هم در تعریف مشروعیت خود ملحوظ می دارند بل دیگر هیچ ابائی ندارند، آنرا ابراز دارند.

وقتی ایشان علنا می گوید یعنی هیچ عامل دیگری را در آن دخیل نمی دانند، یعنی من و مای مسئول فعلی در نظام جمهوری اسلامی دخیل میدانیم.

مسئله را کاملا شفاف می کنند اینجا، واین البته مهم است.

سابقا ما نظرات و باورها ذاتی و تلقینی آقای خامنه ای را از زبان نزدیکان و حلقه احباب و مریدانشان میشنیدیم و ایشان خود صراحتا چنین بر زبان نمی آوردند.

البته این خیرست و باید ارجش نهاد، این که می گویم منظور فضای بوجود آمده است.

فی الواقع، تصویراین تحول نه در تغییر باور و ذهنیت ایشان بل در انتقال این باور و ذهنیت به زبان و گویش سیاسی آقای خامنه ای ، که صراحت را موجب و شفافیت را نماینده می شود، مصورست.

فارغ از سوابق پیشینی که از سخنان ایشان و تعابیر پیرامون مسئله مشروعیت نظام و مبدا اخذ چنین مشروعیت در ذهنمان مانده است، اشاره جدید رهبر جمهوری اسلامی حکایت از نوعی اعلان عمومی موضع دارد، اینبار بی پرده تر و بی اکراه تر از گذشته نظر و موضع خود را پیرامون مسئله مشروعیت بیان کردند و تصور می کنم این پایان انتقال صراحت فکری ایشان به زبان و سخنشان نباشد و از این فراتر هم بروند.

برای فهم بهینه موضوع، باید به تحول آهسته والبته آشکار سخنان و تفاسیر آقای خامنه ای در خطابه هاشان در رابطه با مسئله مشروعیت نظام اسلامی، مشخصا پس از جریان های انتخابات و شکل گیری غلیظ و کم سابقه تضاد مسبوق دولت- ملت در ایران پس از انقلاب دقت کنیم

با مروری بر اظهارات و خطابه های ایشان از پس از انتخابات و رویدادهای در پی آن، نکته مهمی نظرمان را به خود جلب می کند.

ایشان تا پیش از انتخابات، همه گاه در خطابه ها و سخنرانیها، علی ظاهر هم که شده با توسل به صورت بندی عناصر تاریخی شکل دهنده جمهوریت نظام از جمله انقلاب اسلامی، رفراندوم سال پنجاه و هشت و برگزاری بیش از سی انتخابات طی این دوران، از نقش مردم و وزن یافتن و اصالت پیدا کردن مشروعیت نظام از رای جمهور ملت، سخن می راندند و آن را امتیاز نظام به شمار می آوردند و البته کم هم با توسل زبانی و شعاری بدان، باک بنزین سیاست خارجی متهاجم و تندخوی خود را پر نمی کند.

( این نکته نیز بر اهل نظر پوشیده نیست که اعتقاد متضاد با جمهوریت ایشان، از همان گاهان هم هر چند مستتر در اشارت و اشاراتی و نه صریحا، بیان می شد)

پیش از آن علی الظاهر هم که شده آقای خامنه ای نه کم بل بسیار از نقش و حضور جمهور مردم در تصدیق و هدایت کشتی ادعایی ایشان، به نیکی یاد می نمود و آن را سند ثبات نظام بر می شمردند

اما چه شد، چه اتفاقی رخ داد که رفته رفته این اشارات نمادین و ظاهری هم از صورت کلام ایشان رخت بر بست و مشاهده می کنیم، از نخستین اجلاسیه مجلس خبرگان پس از انتخابات، که مباحثات پیرامون نقش این مجلس تا حدودی از پستوها بیرون آمد و روی برخی میزهای نیمه رسمی به بحث گزارده شد، نظریات ایشان رفته رفته بدون اغماض در مورد این مسئله صورت زبانی و شیوا هم پیدا کرد و ایشان اینبار با صراحت بیش تر و اکراه مختصرتر از گذشته، عنصر اصلی تنفیذ مشروعیت نظام و طبعا خود را نه میزان رای و اراده ملت بل یحتمل ذات اقدس الهی می پندارند.

بنابراین نکته مهم تحولیست که در گویش سیاسی افراد از صدر تا ذبل رخ هویدا نموده و از همراستای نظری و زبانی بی سابقه مسئولین در مصادر و مراتب مختلف، پیرامون مسئله مشروعیت در نظام اسلامی و جایگاه جمهور مردم حکایت می کند که نیک بختانه به شکل خاصی متاثر از فضای دگرگونش شده کشور پس از انتخابات و شکل گیری جنبش سبز است.

جمله آنکه باید به فال نیک گرفت این وزن عظیم تاثیر حرکت سبز را طی چند ماهه ماضی که توانسته باورها را از هر سو که باشد پیرامون موضوعات مهمی که بی تردید مسئله تببین عناصر اصالت بخش مشروعیت نظام و نقش جمهور مردم در رخداد و تعریف چنین مشروعیتی، مهمترین شان است، شفاف تر و صریح تر و بی پرده تر نموده، خطوط و فواصل نیروها و افکار را مشخص تر و تضادها را روشن تر و متعاقبا قدرت تشخیص سره از ناسره ، انقلابی و ضد انقلاب و دوست و دشمن را برای جامعه بیش از هر زمان دیگر افزایش داده و امکانش را تسهیل کند. در حقیقت جنبش سبز شفافیت را به نوعی به همه افراد و جریان های درون میدان تحمیل کرده است و این نکته مهمیست که باورمندان جنبش باید بدان توجه کنند و بیشتر تامل کنند چگونه این جنبش توانست زوایای تنگ و تاریک مسبوق را در فضای کشور در نوردد و شفافیت و صراحت را جایگزین آن نماید.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید