رفتن به محتوای اصلی

جامعه ي دموکراتیک و مدنی

جامعه ي دموکراتیک و مدنی

به عقیده ي بسیاري از صاحبنظران علوم سیاسی, جامعه ي مدنی یکی از پایه هاي اساسی و جدائی ناپذیر دموکراسی است. جامعه ي مدنی, جامعه اي است که داراي تشکلهاي اجتماعی غیر دولتی, داوطلبانه, مستقل و خودگردان است که با هدف پیشبرد منافع و علائق افراد عضو تشکیل می شود. این تشکیلات می تواند بصورت احزاب, اتحادیه, صنف, باشگاه, انجمن, سندیکا, مؤسسات مطبوعاتی و تشکلهاي دیگر باشند.

این تشکلها داراي سازماندهی اند و بر اساس قوانین مشخص اداره می شوند. قوانین مصوبه ي مجلس که عام و فراگیرند و بر اصل تشکیلات و رابطه ي تشکلهاي مختلف با هم و رابطه ي آنان با دولت و موضع قانونی آنان در جامعه نظارت دارند. اما هر تشکیلاتی داراي مقررات جزئی تري است که سازمان داخلی و روابط اعضاء و هدف و نحوه ي فعالیت آنانرا تعیین می کند که توسط اعضاء تصویب می شود.

ساختار داخلی تشکلها باید دموکراتیک باشد. تنها در این صورت است که می توانند براي دموکراسی مفید باشند و فرهنگ و شخصیت دموکراتیک را پرورش دهند. تشکلهاي اقتدارگرایانه که بر محور یک فرد و یا یک

ایدئولوژي دگماتیستی قرار دارند و اعضاء عادي حقی در انتخاب مسئولین و اظهار نظر جدي ندارند, کاملا به زیان دموکراسی و به زیان هر حکومت ملی هستند. نمونه ي این تشکلها, تشکلهاي فاشیستی, نازي و کمونیستی بودند که در درون خود اعضاي قدرت گرا و انحصارطلب را جمع کرده و پرورش دادند و در نهایت در مواردي توانستند با کسب قدرت, دموکراسی را نابود کنند.

تشکلها باید شفاف باشند. یعنی جزئیات آنچه در هر تشکل می گذرد, علنی و در دسترس اعضاء ومطبوعات باشد. تجربه نشان داده است که تشکلهاي پنهانکار, اهداف غیر قانونی و غیر ملی را دنبال می کنند و گرنه نیازي به پنهانکاري نیست. بدیهی است که تشکلهاي مافیا مانند موجب تضعیف دموکراسی می شوند.

رابطه ي بین تشکلها باید مبنی بر تساهل, برابري, قانونمندي و دموکراتیک باشد. تشکلهاي خشونت طلب, انحصارگرا و قانون شکن در جهت نابودي دموکراسی گام بر می دارند.

تشکلهاي جامعه ي مدنی باید اصول اخلاقی مورد پذیرش جامعه را رعایت کنند. تشکلهایی که با هدف انحراف اخلاقی و نابود کردن اخلاق جامعه گام می نهند براي هر ملتی زیانبارند.پایداري هر حکومتی از جمله دموکراسی به آزادي عقیده, احترام متقابل بین صاحبان عقاید مختلف وتساهل بستگی دارد. گروههائی که با بی احترامی و خشونت در پی براندازي عقائد یا ادیان دیگرند موجب ناپایداري دموکراسی می شوند. تجربه ي تاریخی نشان داده است که گروههاي ضدمذهبی, مانند گروههاي کمونیستی در کشور هاي اسلامی, موجب ناپایداري اجتماعی می شوند. همانند گروههاي ضدمذهبی, تشکلهاي مذهبی افراطی و مطلق گرا که معتقدند تنها روش آنان صحیح است و در پی تحمیل عقیده ي خود به هر قیمتی به جامعه هستند, نیز موجب تنشهاي شدید اجتماعی و ناپایداري ملی می شوند. القاعده مثال روشنی از این گروههاي افراطی است که نه تنها موجب تنشهاي شدید ملی بلکه موجب تنشهاي بین المللی شده اند. اصولا چون دموکراسی, منش تساهل و مدارا و همزیستی انسانی و مسالمت آمیز است, با هیچ روش و عقیده ي افراطی سازگار نیست, مانند نژادپرستی, ملی گرائی افراطی, راست افراطی, ضدمذهبی یا مذهبی افراطی. تشکلهاي جامعه ي مدنی باید هویت ملی یک کشور را بپذیرند, وابسته به بیگانه نباشند و در جهت فروپاشی ملی عمل نکنند. اصولا وجود ملت و هویت ملی مقدم بر هر نوع حکومتی از جمله دموکراسی است.

گروههایی که ملیت و استقلال جامعه را به مخاطره می اندازند پایه هاي اساسی هر نوع حکومتی را تخریب می کنند. بنابراین گروههاي تجزیه طلب و قومیت گراي افراطی موجب ناپایداري دموکراسی می شوند.

با توجه به آنچه گفته شد, مخصوصا براي کشورهائی که تازه وارد میدان دموکراسی شده اند, داشتن جامعه ي مدنی با تشکلهاي سالم امر آسانی نیست. در آغاز دموکراسی معمولا تشکلهاي ناسالم در جامعه ظهور پیدا

می کنند. راه حلهائی براي بهبود تدریجی تشکلها در بحث احزاب مطرح شد, اما بهر صورت مجاز دانستن تشکلهاي افراطی, بازي با آتش است. بنابراین تشکلهاي تجزیه طلب, نژادپرست, و تشکلهایی که در پی حاکم کردن یک ایدئولوژي بر کل جامعه هستند مثل کمونیستها و مذهبیونی که در پی حاکم کردن بلا منازع مذهبند, نباید اجازه ي فعالیت داشته باشند.

تشکلهاي اجتماعی سالم در جامعه ي مدنی دستآوردهاي مثبت متعددي براي جامعه دارند. از جمله:

اول: محدود کردن قدرت دولت, بنحویکه دولت قادر به کنترل کلیه ي فعالیتهاي اجتماعی و نفوذ در تمامی جنبه هاي زندگی مردم نباشد.

دوم: تشکلها موجب می شوند که مردم بتوانند براي حل مشکلات خود, در چهار چوب آنان دست به فعالیت گروهی بزنند. که این امر موجب همکاري وسیع مردمی و استفاده از توان وسیع مردم براي رفع مشکلات و پیشرفت و اصلاح امور جامعه می شود.

سوم: تشکلها بعنوان کانالی براي ابلاغ افکار عمومی به دولت عمل می کنند.

چهارم: تشکلها وسیله اي براي فشار به دولت براي انجام خواست مردمند و حصاري هستند در مقابل تعدیاتی که علیه مردم صورت می گیرد.

پنجم: مهمترین دستاورد جامعه ي مدنی, پرورش شخصیت دموکراتیک و تمرین دموکراسی در نهاد هاي دموکراتیک جامعه ي مدنی است. تشکلهایی مثل انجمنهاي دانش آموزي و دانشجوئی, تشکلهاي صنفی, شوراهاي محلی و امثالهم, این امکان را فراهم می کنند که مردم با روشها و منشهاي دموکراتیک آشنا شوند و طبعا توانائی و مسئولیت پذیري بهتري براي مشارکت در اداره ي اجتماع پیدا کنند.

نویسنده :

Saeidtorkaman@yahoo.de

مرجع : کارل کوهن،دمکراسی ،۱۹۷۴

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید