روزنامه فیگارو، امروز مقاله ای دارد بقلم "ایزابل لاسر"، درباره مذاکرات هسته ای میان ایران و کشورهای ١+٥ که قرار است سه روز دیگر، یعنی سه شنبه پانزده اکتبر، در ژنو آغاز گردد.
نویسنده، معتقد است که سرانجام پس از هشت سال، این مذاکرات در زمینهای امیدوار کننده شروع خواهند شد. او مینویسد حسن روحانی توسط رهبر جمهوری اسلامی- آیت الله علی خامنه ای، مأمور شده است که ایران را از شر تحریمها خلاص کند؛ از این روست که روحانی در دو سه هفته گذشته عملیاتی را به امید دلربائی غربیها آغاز کرده و هنوز هم ادامه میدهد. حتی علی لاریجانی- رئیس مجلس، نیز به این عملیات پیوسته و اینک از «یک فضای جدید» صحبت می کند که از نظر او می تواند پنجرهای بسوی فرصتها باشد و بحران اتمی را به سرانجام برساند.
ایزابل لاسر، با این حال یادآوری می کند که حتی جهنم را هم با نیت خوب سنگفرش کرده اند و پیش از آنکه به آن برسیم باید موانع متعددی را از سر راه بر داشت. بنظر نویسنده، پاریس این دور نهم مذاکرات را با «احتیاط» تلقی می کند؛ او از یک منبع دیپلماتیک بدون ذکر نام نقل می کند که هم اکنون تناقض میان قولهای بازگشائی و فقدان عمل مشخص از سوی ایران بچشم می خورد.
محمد جواد ظریف- وزیر خارجه جدید، همین اواخر تأکید کرد که غنی سازی اورانیوم حق مطلق ایران است.
مفسر فیگارو، سپس از نشریه "وال استریت جورنال" نقل می کند که ایران ممکن است بپذیرد که غنی سازی اورانیوم در حد ٢٠ در صد را قطع کند و اورانیوم های قبلاً غنی شده را هم به خارج از کشور بفرستد. ایران همچنین محتمل است سایت زیرزمینی "فردو" را هم تعطیل کند.
نشریه، یاد آوری کرده است که این تقاضاها قبلاً در نشست " آلماتی" از سوی ١+٥ پیشنهاد شده بود و تهران رد کرده بود. آیا در ژنو این تقاضا ها را ایران خواهد پذیرفت؟
در پاسخ به این سئوال فیگارو از یک کارشناس بنام "مارژوری بورد بییه" نقل می کند که با توجه به سرمایه گذاری عظیمی که ایران در زمینه تکنولوژی اتمی انجام داده است، توهمی بیش نیست که فکر کنیم این کشور از پروژه اتمی خود دست خواهد کشید.
بنظر فیگارو، اکنون سؤال اساسی ابین است که چگونه می توان بطور دستجمعی به توافق رسید که ایران در چه سطحی میتواند برنامه اتمی خود را عملی سازد؛ بعبارت دیگر مرز ممنوعیت فعالیتهای اتمی جمهوری اسلامی کجا خواهد بود؟
نویسنده برای مثال از اسرائیل نام می برد که بارها یادآوری کرده است که نخواهد گذاشت ایران به سلاح اتمی مجهز شود. اسرائیل می گوید اگر مجبور شود که به تنهائی واکنش نشان دهد در این کار تردید نخواهد کرد.
و اما لیبراسیون امروز صفحات متعددی از نشریهاش را به یک سوژه جذاب و پر اهمیت برای فرانسویها اختصاص داده است؛ رشد محبوبیت چشمگیر راست افراطی در کشور.
در شماره امروز این نشریه، علاوه بر گزارش های متعدی درباره این صعود غیرقابل انکار که در تمام نظر سنجیها خود را نشان می دهد و حتی در آستانه انتخابات پارلمان اروپا حزب راست افراطی "جبهه ملی" به پر طرفدارترین حزب در کشور تبدیل شده است، لیبراسیون مصاحبه بسیار جالبی هم دارد با "کاترین فیچی"- رئیس یک مؤسسه تحقیقاتی در انگلستان بنام "کانتر پوینت" که پژوهش هائی درباره رشد افراطیون راست در اروپا انجام داده است. این محقق انگلیسی که مایل است این جنبشها را "ناسیونال پوپولیست" بنامد، معتقد است که این احزاب در سراسر اروپا مشابهتهای شگفتی با هم دارند.
کاترین فیچی، بلافاصله حزب افراطی "طلوع طلائی " در یونان را از بقیه این احزاب جدا می کند و می گوید این حزب به تمام معنا راست افراطی و متمایل به نئونازی است و نباید آن را با احزاب "پوپولیست" یکی دانست؛ این حزب افراطی بعقیده پژوهشگر انگلیسی از فساد عمیق دولتی و نیز مهاجرت نابسامان و کنترل نشده در کشور بهرهبرداری کرد و قدرت گرفت.
بعقیده این پژوهشگر در کشورهای اروپائی آغاز رشد این احزاب "پوپولیستی" به قبل از بحران اقتصادی برمیگردد. مثلاً در نروژ، سوئد، هلند و فرانسه محبوبیت این احزاب قبل از بحران اغاز شد. البته بحران اقتصادی اکسیر جانبخشی بود که شکوفائی آنها را تضمین کرد.
خانم فیچی، در توضیح دیدگاه مشترک آنها می گوید: اینها همگی اعتقاد دارند که دولتها ناکارآمد، بیفایده و وابسته هستند. بویژه هر نوع تفاهم و هماهنگی میان دولت ها و اپوزیسیون در هرکدام از این کشورها، بیاری آنها می شتابد تا بگویند که احزاب حکومتگر سر و ته یک کرباسند و تفاوتی با هم ندارند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید