ناصر مستشار
من از خواندن مطالبي که شخصيت ها را کوچک وخورد مي کنند ،بسيار غمناک مي شوم ؛چراکه تک تک همه ما تا کنون از زندگي خود گذشته ايم تا به آزادي و سعادت مردم خدمت نمائيم اما انگار گاهي اوقات بجاي خدمت به آرمانها تنها خود را آزرده ايم وهدف را گم کرده ايم! آنچنان يک ديگر را در انظار عمومي خراب مي کنيم که ديگر جائي براي اينکه رژيم ما را کوچک و خوار نمايد نمي ماند. از همه نويسندگان ودست اندرکاران عاجزانه تمنا واستدعا مي نمايم که از اول سال نو ميلاي با احترام و دوري از خشونت در قلم و کلام به يک ديگر فعاليت هايمان را شروع کنيم.
سام قندچي
اطلاعيه درباره سايت آينده نگر
دوست عزيز آقاي توکلي،
ترور شخصيت را اينها ادامه خواهند داد همانطور که بحث هاي ديگر در جنبش ما همينگونه هست و من ديگر نميخواهم وقت روي اين بحث ها بگذارم.
عزيز تا آنجا که به تاريخ آينده نگري در ميان ايران و ايرانيان مربوط است آنچه شما شنيده ايد که مطئنم از روي صداقت هم بيان کرده ايد واقعيـ نيست. اين ها هم بحث هاي شخصي نيست و بحث نظر هاي سياسي در جامعه است که بعدها اگر اهميتي داشته باشند تاريخ نويسان خواهند نوشت و نقش هر کسي هم در آن را درج خواهند کرد و همه هم توافق روي آن نخواهند داشت من هم نميخواهم در اينجا تاريخ آن را بنويسم و فکر هم نميکنم اهميتي داشته باشد. ولي مثلاً نوشته ايد با آقاي محمد اميني در پايه گذاري آينده نگري بوده ام. اين حرف غلط است هر کسي به شما گفته. عزيز بنظر من حتي امروز هم نظرات آقاي محمد اميني ربطي به آينده نگري ندارد. بيشتر پان ايرانيسم است و البته نظرات ملي گرائي متنوع هستند از انواع جبهه ملي تا داريوش همايون. ضمناً من 20 سال است که نه تماسي با ايشان داشته ام و نه ميدانم در چه فعاليتي هستند. در جنبش ما افراد مختلف فعاليـ هاي خودشان را ميکنند و بخودشان مربوط است که چه کار ميخواهند بکنند و نيازي هم نيست که من نظر درباره کار و نظرات افراد مختلف بدهم. اصلاً هم نميدانم که چرا اين حرفها مرتب پيش ميآيد. آنها که دوست دارند با هم کار ميکنند. در رابطه با کار من با آقاي مولا هم صد دفعه نوشتم که از 1992 تا 1998 کار پايه گذاري ساتا *آينده نگر دات اورگ* را با هم کرديم. از بعد از 1999 هم با قع و وصل همانطور که توضيح دادم و نوشتم مثل مصاحبه ام با آن سايـ در 2002. باز يکي ديگر ميگويد من نوشتم 1998 تا 1999. بله دقيق نوشته ام و بقيه حرف ها را هم توضيح دادم. هزار بار ديگر هم بنويسم باز فايأه ندارد. آنکه بخواهد و توضيحات را دقيق بخواند روشن است آنهم که قصدش چرخاندن موضوع است هزار بار ديگر هم توضيح بدهم فايأه ندارد
ادامه دارد
دوست عزيز نظير همه نيروهاي سياسي ديگر بايأ بياموزيم با قبول وجود اختالافات ا هم کار کنيم. آينده نگري هم هيچ نوشدارو نيست.
تا آنجا که به آينده نگري در ميان ايرانيان و ايران مربوط است متأسفانه خيلي از افراد و فعاليت ها را نميشود به راحتي گفت. مثلاً من نميدانم اين کسي که مرتب از کومله از من ميپرسد مأمور است يا نيست. در کومله هم مانند نيروهاي سياسي ديگر ايران جريانات متمايل به آينده نگري وجود دارند. برخي از افرادي هم که در آن ها هستند دانششان از آينده نگري از بسياري از دوستاني که شما ذکر کرديد بيشتر است. دوباره من نميتوانم از قول کسي بگويم. بنظر من در کومله افراد بيشتري با گرايش آينده نگري هستند تا در چريکهاي اکثريت يا در حزب مشروطه. ايراد من به کومله اين است که چرا حزب بر مبناي مليت ساخته اند و نه برمبناي پلاتفرم سياسي. ولي تا آنجا که به آينده نگري مربوط است تعداد افرادي که درک آن را دارند در ميانشان بيشتر است. اقلاً اين برداشت من بعنوان يک نويسنده است و همين قدر هم در نشريات نوشته ام. کسانيکه در چارچوب هاي ديگر ميپرسند اگر مأمور نيستند نميدانم هدفشان چيست. نظرات سازمان ها و افراد بر مبناي آنچيزي که در مصاحبه هايشان و نوشته هايشان است براي يک نويسنده مثل من مطرح است.
به هر حال تا آنجا که امروز به سايـت آينده نگر مرتبط است نظير هر سايت عمومي مثل ايران امروز يا اخبار روز خوب است خط مشي خود را اعلام کند. من از يک سايـت شخصي مثل وبلاگ آقاي حسين درخشان انتظار ندارم که خط مشي اعلام کند و روش قبول يا رد مقالات را توضيح دهد ولي از يک سايـ عمومي چنين انتظاري دارم. اي« هم سايـ آقاي حسين درخشان بعنوان نمونه براي روشن شدن بحث
آقاي بشير يکي از هم فکران شما به من گفت که من نوکر بي مزد و مواجب کرد ها هستم. درست گفت من نوکر بي مزد و مواجب نه تنها کردها بلکه خيلي هاي ديگر هستم. چون همانطور که بارها گفته ام نه دنبال رهبري سياسي تشکيلاتي هستم نه چيز ديگر. بار ها هم گفته ام اگر فردا خمير دنداني درست شد که براي مردم مفيد بود و کار من تأثير ناچيزي در ساختن آن داشته است خوشحالم. نه چاخان پاخان و غلو دوست دارم و نه ...
شما ميگوئيد من را از رياست سايت آينده نگر راندند. فردا هم يک پلميک ديگر مينويسيد. پس فردا هم همه اهانت ها و *اطلاعات* خصوصي مثل آقاي آرمان 2000 مي«ويسيد. ولي آخر سر از من طلبکار ميشويد که بد اخلاقم و غيره.
آقا هر چه شما ميگوئيد درست. من کاک سام قندچي هستم. تجزيه طلب هستم. خوب است. ول کن آقا. من اصلاً در سايت آينده نگر نميخواهم مطلب چاپ کنم. در بسياري از سايتهاي ديگر هم خواستم که مطالبم را نگذارند. اين بحث خط مشي سايت هاي عمومي هم يک چيز براي عموم است که مطرح کردم. براي من امروز روز که ديگر مطرح نيست کجا چاپ کنم. بر عکس مطرح است. اين مسأله آن نويسنده جواني است که به اين سايتها ميفرستد و نميداند چرا چاپ نکردند. اگر روشن سايتي سايت لابي ايست ها باشد آن فرد ميداند و نميفرستد. اشکالي هم ندارد جنبش همه گونه ساتي با همه نوع خظ مشي اي لازم دارد.
عجب حکايتي است نميشود آدم يکبار بيايد نظرش درباره يک موضوع را بدهد که مخالف با نظر عده اي ديگر باشد و مرتب حمله شخي نشنود. آقا شما را به راه خود و ما را به راه خود.
نظر خواننده
آقاي محمد اميني با نام آرمان 2000،
يادتان رفت آدرس خانه من را هم اعلام کنيد. خوب است که اينترنت براي شما امکان بوجود آوردن اسم مستعار راحت را ساخت تا نشان دهيد که با درگوشي حرف زدن هايتان چگونه با زندگي آدم ها بازي کرده ايد. صدها نفري را مه با اتهام هاي درگوشي مشکوک و امثالهم طي سالها زندگي شان را نابود کرديد. شما نه مسأله تان آينده نگري است نه آمريکا نه تماميست ارضي ايران نه مردم ايران همانطور که در گذشته هم مسأله تان نه کمونيسم بود نه کارگر و دهقان. مسأله شما رهبر ر رئيس بودن است و حالا که دوباره ياد جنبش افتاده ايد مسأله تان رهبر جنش بودن است دنبال رياست هستيد به هر قيمت. من کجا نوشتم آقاي مولا در اداره پست سؤئد کار ميکرد که آن را بهانه کرديد تا حرف هاي خصوصي نوشتنتان را توجيه کنيد. آن يک مسأله خصوصي است. آنچه من نوشتم پاي] گذاري يک سايـ *عمومي* بود که شما هم در آن نقشي نداشته ايأ و ميخواهيد از مسأله سؤو اتفاده کنيد. شما خيلي در ظاهر مؤدب هستيد ولي در واقعيت همان چيزي است که در اينجا نشان داديد. بله بازي کردن با زندگي ديگران براي رسيدن به هدف خود.
سام قندچي
آيت الله منتظرى: نظارت استصوابی یعنی شش نفر از میلیونها نفر بیشتر می فهمند تیتر مقاله
دوست عزيز آقاي مزدک،
شما ميگوئيد هيچ مسلماني در جنايات اسلامگرايان بي تقصير نيست.
اگر اينطوري کلي بخواهيد بگوئيد ميشود گفت هيچ کسي چه مسلمان و چه غير مسلمان بي تقصير نيست.
ببينيد در قبل از انقلاب درک مردم ايران از اسلام يک چيزي بود بدون خشونت مثل تذکيه نفس چيزي عرفاني. من با صوفيگري و عرفان مخالفم ولي منظورم درک مردم قبل از انقلاب است:
http://www.ghandchi.com/354-Sufism.htm
و نه فقط درک مسلمانان بلکه حتي درک مسيحيان ايران از اسلام اينطور بود که بعدها جوک درست کرده بودند که بعد از انقلاب يک ارمني درباره خميني گفته بود اگر امام حسين تان اين است واي به حال شمرتان.
امروز درک هم مسلمان ها و هم غير مسلمانها از اسلام تغيير کرده است. نميدانم اين تفاوت برداشت مردم از اسلام پيش و بعد از انقلاب را شما هم ميبينيد يا نه.
نکته بین
اطلاعيه درباره سايت آينده نگر
آقای کیانوش سلام
شما یک بار دیگر نوشته آقای قندچی را با دقت بخوانید و پس از آن کا منت های ایشان را هم با دقت بخوانید
متوجه خواهید شد آشفیه و پریشان هستند . فقط تاریخ های همکاری و ایحاد سایت آینده نگر و صدای آزادی
رادیو آینده نگر را در نوشته ایشان و کامنتهای که نوشته اند مقایسه فرمائید . چرا دروغ
شما از ایشان خواهش کنید جواب آقای بشیر را که از ایشان میخواهد بنویسند " آیا کومله حزب آینده نگر است؟"
بدهند ، شاید این جواب آغاز بحثی سالم و مفید برای تمامی آینده نگران باشد .
باید گفت اگر سال 1999 شما از مقام رئیسی آینده نگر رانده شدید . چرا پس از 8 سال حالا این داستان را می نویسید ؟
MAZDAK2
اسلامگرائي ميکشد؟
شما پان ترکها وپان اسلامیستهاعجب معجونی هستید
تمام رفرانسهای دنیا یهود ساخت است ودروغ وفقط زور پیرار درست میگوید که تنها رفرانسش تورات است. نظرت راجع به مطا لب سراسر تناقض زیر از او چیست؟مستقیم و بی روضه خوانی کوتاه بگو و به صحرای کربلا هم نزن:
مقدمه کتاب پرفسور "هایدماری کخ" تحت عنوان "از زبان داریوش" که او به تعریف وتمجید داریوش وهخامنشیان پرداخته است وانرا معجزه سده‌ی ششم پ.م. وایران را مبشر راستی، برابری، آزادی و عدالت دانسته است
احساس غرور ایرانی بودن را دراو دامن زده است
تحریف در کتاب تورات و پوریم
( ناصر پورپیرار / مقاله اسلام و شمشیر (۱۳) یکشنبه هفدهم اردیبهشت 1385). از طرف دیگر برای اثبات وقوع پوریم به تورا ت تحریف شده همان یهودیان جاعل استناد می کند
صفویه شاهنامه فردوسی
قبول وجود فردوسی وشاهنامه وقلم بمزدی فردوسی ( ناصر پورپیرار / مقاله ردیه ای بر شاهنامه و" پلی بر گذشته " ) و بناگه نه تنها فردوسی یکسره منکر وجود هر مورخ و شاعر و طبیب و منجم و .... در این سرزمین ظرف ۲۰۰۰ سال فاصله میان پوریم تا صفویه می شود !!!!
بشیر / سقز
اطلاعيه درباره سايت آينده نگر
کاک قندچی سلام
شما فراموش کردید جواب من که نه کار پلیسی است و نه شخصی را بدهید
اتفاقا سئول تئوریک است : آیا کومله حزب آینده نگر است ؟ شاید اختلا ف
دیگران با شما بر سر اینگونه نظرات باشد .
لطفا جواب بدهید
عباس محمودی
اطلاعيه درباره سايت آينده نگر
نو شته آقای سام قندچي
يادداشت بيوگرافيک
اولين شماره مجله آينده نگر را آقاي مولا در ژانويه 1998 روي اينترنت منتشر کردند و با هم بنياد آينده نگري ايران را اعلام کرديم که تا اواخر سال 1999 هم آن کوشش ادامه داشت، وليکن پس از آن تاريخ آقاي مولا کار مجله آينده نگر را ادامه دادند، هر چند گاه به گاه مقالاتي از من هم در آنجا چاپ ميشد.
*شروع و پایان کار( ژانویه 1998 تا اواخر 1999)
آقای قندچی چه راست باشد و چه دروغ این خود شما در سایت « قندچی دت کم " نوشته اید
بهزاد
نوع تکامل اجتماعی انسان ایرانی به گونه ای است که استبدادی فکر و زندگی می کند. او تنها هنگامی به نظم در می آید که یک قدرت قوی بالای سرش باشد و هنگامی هم که به قدرت نزدیک باشد همه قدرت را میخواهد نه بخشی از آنرا. این رویه در زندگی خانوادگی، در محل کار، در احزاب سیاسی حضور دارد. یک نگاه به نویسندگان همین سایت بیاندازید. چقدر با هم کلنجار رفته اند؟ چقدر پاچه یکدیگر را گرفته اند؟ و این تفاوت دارد با پیدا کردن راه حل. یک نویسنده باید نظرش را بنویسد و نظر دیگری را رد کند. اما نوشتن حرفهایی نظیر اینکه تو سواد نداری تو شعور نداری و تو وابسته هستی همه تهمتهایی است که یک وزیر کشور می تواند به یک سردبیر رسانه بزند و او را روانه زندان کند. مشت نمونه این عمل را ما در همین سایت و سایر سایتهای آزاد ایرانی شاهد هستیم. مشت نمونه خرواد فردای ما. ایران ما تا نسلها فهمی از آزادی به مفهوم غربی ان نخواهد داشت. ایکاش یک دیکتاتور مثل بیسمارک یا آتاتورک بر ما حکومت میکرد تا حالمون بعد از دهه ها بهتر بشه.
حبیب تبریزیان
سرنوشت ۵۰ میلیارد دلار ناپدیدشده از درآمد نفتی ایران
و دقیقا! به دلیل این قبیل کثافتکاری های اقتصادی و مشابه آن در عرصه سیاسی و هراس از رو شدن آنهاست که واگذار کردن قدرت از طرف باند مافیائی چه بصورتِ ریس جمهوری از تباری دیگر و یا مجلسی ناگوش به فرمان از محالات به نظر میرسد.
باند حاکم به انتخاباتی که نتیجه اش گزارش خواهی از دولت احمدی نژاد در این قبیل زمینه ها باشد تن نخواهد داد. مگر اینکه بگوئیم:
چاقو دسته خودش را نمی ُبرد!!
کیانوش توکلی
با سلام
نمی دانم نام شما واقعی است و یا مستعار ولی مهم نیست؛ شما موضوع را بدور از بر افروختگی و خاک پاشی از زاویه حقوقی مطرح کرده اید اینکه این افراد حق دارند که چاپ بکنند و یا نه !
بهر حال بایستی یک روزی وضیعت سایت های سیاسی شخصی و عمومی نه تنها روشن شود بلکه جنبه حقوقی هم بیابد .
ببیند 3 سال پیش یک بحثی ما بین محسن کردی و سام قندچی در سایت ایران گلوبال در گرفت بگونه ای که تمام سایت شده بود مقالات این دو نفر بعد تصمیم گرفتم به این موضوع خاتمه بدهم بناچاراخرین مقاله سام قندچی را چاپ نکردم یعنی سانسور کردم (این اولین و اخرین مورد سانسور در ایران گلوبال بود)
سام قندچی به حق از من رنجید مطلبی غیر مستقیم علیه سایت ایران گلوبال نوشت و مولا آن را در سایت اینده نگر چاپ کرد ولی دوست و همکارم جناب اقای حسین مولا از درج جوابیه من خودداری کرد حتی هیج پاسخی به من نداد؛ ایابنظر شما این حق فردی اقای مولا صاحب سایت آینده نگر است از پاسخ ام چاپ نکند ؟
ادامه دارد
سال 2004 با انجمن آینده وسایت آینده نگر اشنا شدم (قبل از ان هیج آشنایی نه با سام داشتم ونه اعضای انجمن را می شناختم و نه از وجود سایت اینده نگرخبر داشتم ) و در کنفرانس آن با علاقه شرکت کردم و کلیه مباحث این کنفرانس را از طریق اتاق فرهنگ و گفتگو پخش کردم پس از بازگشت از کنفرانس همکاری سه جانبه ای مابین من ؛ سایت اینده نگر و احمد تقوایی و محمد امینی برگزار می شد اواخر 2004 سایت ایران گلوبال را راه اندازی کردم و مولا لوگو ایران گلوبال را بطور رایگان در اینده نگر گذاشت این همکاری خوب پیش می رفت و مولا هر برخی مواقع هر روز به من زنگ می زد و با هم کار ها ردیف می کردیم تا اینکه یک روز اطلاعیه ای انجمن اینده بدستم رسید و...
دقیقا نمی دانم فکر کنم یک سالی از همکاری ما بین ما می گذشتکه روزی اطلاعیه انجمن بدستم رسید ؛ فکر کردم هنوز انتشار بیرونی نیافته و برای نظر خواهی برایم ارسال کرده اند نظرم را بدون خود سانسوری با رنگ قرمز نوشتم وبه ادرس انجمن ارسال کردم!
می دانی آقای گودرزی چه اتفاقی افتاد ؟ بلافاصله لوگو ایران گلوبال از سایت اینده نگر برداشته شد ؛ تماس ها قطح شد تا اینکه مقاله سام قندچی را زدند و ازدرج جوابیه ام خودداری کردند .
با رابطه خوبی که با احمد ا تقوایی داشتم موضوع را پی گرفتم و متوجه شدم این تصمیم فردی نبوده بلکه این انجمن اینده بود که چنین کرده است راستش دلم شکست" با خودم گفتم صد رحمت به توده ایسم و استالین اینها دیگه کیند!!" ولی ذره ای از احترام به تقوایی و انجمن اینده و حسین مولا کم نشد و این همکاری کم بیش وجود دارد و اعضای این انجمن مقالتشان بدون کم و کسر در ایران گلوبال انتشار می یابد؛ دراتاق پال تاکی همین طور و.. مشکل این نیست این نامش اینده نگر و دیگری فدایی و توده ای! مشکل استبدادی است که خمیر مایش در دوران جوانی در کشور استبداد زده ای چون ایران و تحت تعالیم لنینی آموختیم
ادامه دارد
بهتر است ماسک را از صورت برداریم, اگر خواهان دمکراسی هستیم از همین امروز درپی آن باشیم که رابطه با همکاران و با همسر و فرزندان و دور برهای خودمان را منصفانه کنیم و دست از خشم؛ قیچی کردن مطالب هم ؛ تهمت زدن ؛ خراب کردن هم بر داریم .دمکراسی در حرف و نوشته نیست!!! اقایان نام خود را هر چه می گذارید بگذارید ؛من روزگاری طرفدار راه رشد غیر سرمایه داری بودم امروز به آینده نگری رسیدم در این مسیر طولانی متوجه شدم فقط در این وسط این اسامی ادم هاست که عوض می شوند : کیانوری ؛ فرخ ؛ محمد و احمد حسین و کیا و.... شکل و محتوای میکروب استبداد عوض نشده است !
براین اساس است که ما اعضای کمون اینترنتی؛ " فرهنگ گفتگو" را در عمل یتجربه می کنیم ومن کیانوش توکلی در این سایت بجز هماهنگی ؛ هیج کاره ام واز اول یک تیپایی به سر دبیر ؛ ادیتور زده ایم .... امروز خوشبختانه همه باور دارند که کسی در این سایت نمی شود ما چاپ نکنیم تو , اون و دیگری در قسمت دیدگاها ، بخش اظهار نظر چاپ خواهد شد امید وارم از این خاطره نویسی نرنجیده باشید و..
پس مشکل ما عمومی است ونه تنها ربطی به حقوق فرد ندارد بلکه دقیقا این مشکل علیه حقوق افراد است!!! ببیند شما ها :سام قندجی؛ محمد امینی؛ احمد تقوایی و حسین مولا دوستان و رفیقان 40 ساله هستید با هم از مرز گذشتید با هم در جریانان کنفدراسیون دانشجویی زمان شاه فعال بودید دوران جوانی را در یک جریان چپ با هم فعال یودید ؛ اینده نگری را با هم بنیان گذاشتید و سایت اینده نگر را با ساپورت هم بر پا کردید .... دیگه همه شما قبول دارید که سام قندچی در ساخت سایت کمک کرد انهم در دهسال پیش که سایت سازی به این راحتی امروز نبود و چرا به اینجا کشید که ....
یکی روز در باره تاریخچه اینده نگری در ایران از حسین مولا سئوال می کردم.....از سام قندچی چه تعریف هایی که نمی کرد وقصه می کرد که همو بود که مستقیما با دانیل بل رابطه داشت و....چه شد حالا چرا مقالات سام قندچی را درسایتی که با همکاری هم با مولا ایجاد شده چاپ نمی شود و این وضع را می بینند و....وای بحال ما که تا همین دیروز طرفدار کمونیست و دیکتاتوری پرولتاریا بودیم (حداقل من بودم)
تا چند ساعت دیگر به پیایان سال 2007 نمانده است بنابراین مباحث آینده نگری و اینکه چگونه کسانی یافت می شوند که مثل مسلمانان و کمونیستها قرائت دلخواه خود را از این مقوله ارائه نمایند و دیگران را گذشته گرا بنامند و بزور به تن دمکراسی لباس سیاست بپوشانند و دیگران را سانسور نمایند و خود را محور عالم بدانند!!!
اساسا" اینده نگری" چیست؟ ایا به سیاست تحول یافته است؟ و یا " آینده نگران " به مانند سایر جهان بینی ها در عرصه سیاست می توانند متفاوت فکر کنند و هر کدام بنا بر تمایلات فکری و شخصی؛ عضو حزبی باشند و یا نباشند؟ و سرانجام اینکه در اینده تنها یک حزب سیاسی اینده نگر نیاز خواهد بود و یا احزاب متعدد اینده نگر خواهیم داشت ویا اساسا اینده نگر ان نبایستی وارد میدان سیاست شوند و بهتر است به ترویج درک و شناخت خود از پارادایم ها عصر گلوبال ؛در بین احزاب و فعالان سیاسی موجود بسنده نمایند ...
سر انجام اینکه با این ارزو که سال اتی در کنار خواسته های شخصی مثل پائین اوردن وزن ؛ ترک سیگار و... در بخش اظهار نظرهم واقعا نظر بدهیم و از پرداختن به مسایل خصوصی و زدن تهمت و بر چسب های گوناگون در چشم نقد خاک بپاشیم و یا با کپی کردن از نوشتهای دیگران و با پاپلیش کردن ان در بخش نظر مانع خواندن نظرات دیگران شویم
برای آنانی که در خارج از ایران بسر می برند سال خوبی را آرزو می کنم
اقای احمد تقوایی در امیلی که برایم ارسال داشت ؛ از من گله کرد که ایشان را توده ای و استالین خوانده ام واز من سئوال کرد سخن از کدام اطلاعیه انجمن اینده بود ؟
بدون اینکه برای خوش ایند شما گفته باشم ؛ شخصا برایتان جناب تقوایی احترام زیادی قائلم هستم و از نوشته و سخن شما زیاد بهر برده ام .
متاسفانه در کامنت ها نمی شود دقیق و همه جانبه نظرت را بنویسی ! منظورم از نوشته قبلی ؛کلی بود اینکه مرز دمکراسی برای ما ایرانی ها چه اینده نگر و چه توده ای و فدایی و... تا انجا است که مخالف انان صحبت نکرد ه باشی وگرنه اگر صاحب قیچی باشی ؛سانسور می کنیم و اگر نباشی تمهت و انگ می چسبانیم .... این یک روش عمومی در جنبش سیاسی ایران است بطور مثال : در مورد اطلاعیه انجمن اینده( موضوع رفراندم بود و اینکه نمی شود با غیر جمهوریخوهان کاری پیش برد....) مربطو به 2 سال پیش بود که وقتی نظرم را نوشته و با امیل مربوطه دگمه برگشت را زدم بلافاصله مقالاتم از ارشیو سایت اینده نگر حذف شدو همچنین لوگو ایران گلوبال نا پیدشد ؛ چنین تفکری قطعا پس از گرفتن قدرت سیاسی مخالفان خود را سر کوب می کند . دمکراسی خواهی را بایستی در همان عرصه های کوچک زندگی روز مره اجتماعی و سیاسی امروز مورد بررسی قرار داد
بعدا هم نقدی بر نظر سام قندچی که در سایت اینده نگر درج شده بود (نوشته قندچی در باره سایت ایران گلوبال بود) نوشتم که انهم چاپ نشد . بهر حال بین انجمن اینده و سایت اینده نگر رابطه تنگاتگی وجود دارد و شما هم در تصمیمات این سایت نقش دارید در همان زمان تلفنی در این باره گله کردم که شما وانمود کردید که این مشکل من (کیانوش) و حسین مولا است!!!! بهر حال در مورد دمکراسی می شود خیلی زیبا و شاعرانه نوشت آنچه برایم محک است ؛عمل ادم هاست . . با احترام
کیانوش توکلی
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.
توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید