رفتن به محتوای اصلی

زبان مادری برای افغانستان آری، برای ایران نه!؟

زبان مادری برای افغانستان آری، برای ایران نه!؟

آیدین تبریزی

زبانهای بومی افغانستان در «معرض خطر» اند

زبان مادری برای افغانستان آری، برای ایران نه!؟ سایت فارسی بی بی سی بار دیگر درست مشابه سال قبل، در روز جهانی زبانی مادری فقط در مورد افغانستان خبری را منتشر کرده است و هیچ اشاره ای به زبانهای در «معرض خطر نابودی» در ایران نکرده است؟! این در حالی است که همانطور که در خبر آمده است «قانون اساسی افغانستان زبانهای فارسی دری و پشتو را زبانهای «رسمی» خوانده و همچنین چند زبان دیگر، از جمله ازبکی، ترکمنی، پشه ای، نورستانی، بلوچی و پامیری را در مناطقی که اکثریت مردم به آنها سخن می گویند به عنوان "زبان سوم رسمی" شناخته است.»

سایت فارسی بی بی سی بار دیگر درست مشابه سال قبل، در روز جهانی زبانی مادری فقط در مورد افغانستان خبری را منتشر کرده است و هیچ اشاره ای به زبانهای در «معرض خطر نابودی» در ایران نکرده است؟! این در حالی است که همانطور که در خبر آمده است «قانون اساسی افغانستان زبانهای فارسی دری و پشتو را زبانهای «رسمی» خوانده و همچنین چند زبان دیگر، از جمله ازبکی، ترکمنی، پشه ای، نورستانی، بلوچی و پامیری را در مناطقی که اکثریت مردم به آنها سخن می گویند به عنوان "زبان سوم رسمی" شناخته است.»

http://www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/2009/02/090221_a-afg-mother-la…

یعنی قانون اساسی افغانستان در اعطای حق به سایر زبانهایی که حتی تعداد گویشوارنشان بسیار کمتر از مثلا گویشوران ترکی آذربایجانی، کردی، بلوچی و ... در ایران هم هست؛ بسیار بهتر عمل کرده است و دو زبان فارسی دری و پشتو را در سطح ملی «رسمی» اعلام کرده و بقیه زبانهای با تعداد متکلمین کم را هم در مناطق خودشان به عنوان زبان رسمی سوم شناخته است.

با این حال، بی بی سی فارسی نگران نابودی زبانها در افغانستان است ولی هیچ نگرانی در این زمینه در مورد نابودی زبانها در ایران ندارد؟! نکته جالب توجه دیگر این است که این سایت برای اینکه این خبر را از دید بیینده ایرانی پنهان نگه دارد، برخلاف روال معمول این خبر را صرفا در بخش افغانستان منتشر کرده است و این خبر در صفحه نخست سایت دیده نمی شود؟! در حالیکه این خبر فقط 4 ساعت پیش منتشر شده و جدیدترین خبر در مورد افغانستان است، در صفحه اول و زیر تیترهای خبری افغانستان نیامده است؟! جدیدترین خبر در صفحه اول بی بی سی مربوط به افغانستان مربوط به دو روز پیش است:

صفحه اول بی بی سی:

http://www.bbc.co.uk/persian/

جدیدترین خبر در مورد افغانستان، منتشر شده در صفحه اول:

http://www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/2009/02/090219_sh_afghan_aid.s…

بی بی سی می داند که خواننده ایرانی معمولا فقط صفحه اول و بخش ایران و جهان را می خواند و کمتر کسی بخش افغانستان را هم نگاه می کند. حال چرا بی بی سی این خبر را از مردم ایران پنهان می کند؟! چون نمی خواهد آنها بدانند که در افغانستان این همه زبان رسمی وجود دارد و با آنکه افغانستان کشوری فقیر است، زبانهایی مثل بلوچی را با فقط حدود 600 هزار نفر جمعیت به رسمیت می شناسد و در قانون اساسی دولت را موظف به آموزش زبان مادری در مناطق بلوچ نشین کرده است.

وقتی ما می گوییم زبان ترکی باید در سرتاسر ایران رسمی شود، عده ای دادشان به هوا بلند می شود! در افغانستان زبان فارسی دری که فقط زبان 27 درصد جمعیت 32 میلیون نفری افغانستان است و در کل حدود 10 میلیون نفر بیشتر جمعیت ندارند، در سرتاسر افغانستان در کنار زبان پشتو با 13.5 میلیون گویشور، زبان رسمی است. اطلاعات جمعیتی در مورد افغانستان را از فاکت بوک سازمان سیا در لینک زیر ببینید:

https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/print/af.ht…

آزاده سپهری

azadeh_sepehri@hotmail.com

مصاحبه با مسعود امینی

خوب بود منبع این مصاحبه را ذکر میکردید. ترانه ای که در اینجا نقل کرده اید، بیش از اینکه نمایانگر "معترض" بودن آقای امینی باشد، نمایانگر احساسات و طرز تفکر شدیدا ناسیونالیستی و خشن ایشان است.

داریوش حاجبی

مصاحبه با مسعود امینی

با درود به خانم سپهری! مصاحبه مجله موسیقی با مسعود امینی در وبلاگ ایران امید انتشار یافته است. شما میتوانید به آدرس :http://1iran1omid.blogfa.com/post-22.aspx مراجعه نمایید.

بهروز ستوده

دانای گمنامی که برای ورود«فرشته» بوق نزد !

جناب تقی، برای اطلاع شما 1 - داستان و شخصیت ها حقیقی اند و برای تبلیغ ایدئولوژی و یا گروه و دسته ای شاخ وبرگی به آن اضافه نشده است . فردای روزی که ما شاهد این داستان بودیم چند خیابان آنطرف تر ، یک فروشگاه لوازم خانگی که صاحب آن توسط "انقلابیون" به ساواکی بودن متهم شده بود غارت شد و البته در آن غارتگری قانون جنگل نیز که هرکس زورش بیش سهم اش بیش رعایت شد !! باور نمی کنید بروید از اهالی محله ی عروسی آبادان که شاهد آن وقایع بوده اند سئوال کنید . 2 - واژه هائی از قبیل عقل و خرد جوئی و شعر و شعار که این نوشته به آن اشاره شده اگر نخواهیم مته به خشخاش بگذاریم و وارد مباحث فلسفی بشویم ، در حوزه سیاسی معانی اش روشن است یعنی اینکه به اندیشه زنده و پویا و داده های علمی و تجربی تکیه کردن نه مرید و مقلد یک سیستم فکری از پیش تنظیم شده بودن و خود را در سطح "العوام کلعنام" قرار دادن . موفق باشید

ایرانی

تعداد بسیار کمی از ترک‌ها خواستار جدایی هستند

از هویت طلب تا تجزیه طلبی با واسطه ای به نام زبان مادری! ترکی نوشته: "یاشار-ق" ویرایش جدید( چهره گانی کیست؟) در حال حاضر تجزیه طلبان ترک گرا، بیشتر از گذشته، پشت عنوان "هویت طلبی" پنهان شده اند. اینان با تحلیل شرایط کنونی دریافتند، تجزیه طلبی و پانترکیسم هزینه های فراوانی دربرداشته و منجر به سرکوبی قاطعانه آنها خواهد شد، لذا با اتخاذ ِ سیاستی میانه، تنها بر طبل مطالباتی می کوبند

فرهاد کوهی

آیا نظر سنجی« گالوپ» حقیقت دارد؟

بر خلاف نظر اقای توکلی حملهء رژیم به مراکز و حسینیهء دراویش گنابادی به علت ترس رژیم از توسعه خرافات نیست خود این دستگاه حکومت روحانیت مرکز و ننشأ ویروس خرافات بوده است و هست.

خرافات در نفس و وجود و معنای این رژیم آخوندی ولایت فقیه است که سی سال است کشوری و ملتی را به نام نماینده امام زمان به گروگان گرفته و فعلا ایشان(امام زمان ) را از چاهی که طبق روایات گویا پیش از این در سامره بوده و حضرت در آن غیبت کبری اختیار کرده بوده به نزدیکی قم منتقل کرده و ایشان را در چاهی در روستای جمکران نگاه داشته و حتی چاه دیگری هم در کنار آن حفر کرده تا دسترسی ملا ها و نواب امام به هدا یایی که عوام جهل زده و بی پناه اما بی عقل و خرافاتی در چاه می ریزند آسان تر باشد.

درحالی که دراویش از هر فرقه ای که باشند به هرحال کم یا بیش میراث دار تصوف و عرفان ایران هستند و اهل تولرانس و رواداری و بی آزاری هستند ازینرو به لحاظ عقیدتی در مقابل روحانیت آدمخوار شیعی که سی سال ا ست به نام دین پدر ملت ایران را سوزانده قرار می گیرند. و از آنجا که خود مسلمان و اهل دین هستند اخوند ها نمی توانند آنها را به آسانی به کفر و ملحد و غیره متهم کنند.

معمولاً سلسله های درویشی اهل ذوق و هنر و ادبیات و موسیقی و نقاشی هستند و آدم های با فرهنگند به خصوص با خشونت و مردم آزاری میانه ای ندارند و خرافات آنها هم به مراتب کمتر از آخوند های حاکم است و عمیقاَ با کشورشان ایران پیوند عاطفی و تاریخی و فرهنگی عمیق دارند (برخلاف ملا های حوزه های علمیه که غالباَجهان وطن و اسلام پناهند)

پس دور از انصاف است اگر بگوییم که رژیم ملا ها از ترس ترویخ خرافات دراویش گنابادی و دیگر سلسله ها را سرکوب می کند

ترس ملا ها از دراویش به واسطه دید ئ نگاه و جهان بینی آنها نسبت به خدا ف انسان ، اجتماع و هنر و ذوق و فرهنگ است که صد در صد با د ید و نگاه روحانیت به خصوص تخم و ترکهء خمینی منافات دارد.

ایرانی

آیا نظر سنجی« گالوپ» حقیقت دارد؟

1) خوب است از خودتان آمار نسازید: http://shahrbaraz.blogspot.com/2009/02/blog-post_21.html (2 باز مذهب از قومپرستی و نژادپرستی بهتر است. در ترکیه اغلب افراد مذهبی ضد نژادپرستان/پان ترکیستها هستند. جمهوری آذربایجان در واقع یک کشور فاشیست قومی است. یعنی ایدولوجی فاشیسم قومی جایگاه ایدولوجی مذهب را گرفته است. وگرنه از لحاظ سیاسی آنجا هم یک دیکتاتوری است و هیچ شباهتی به نروژ و دانماک ندارد. به علاوه 80 سال کمونیست-گری اغلب کشورهای شوروی را بی دین کرده است.

فرهاد

shirinlove@yahoo.com

آژیر خطر آمریکا علیه جمهوری اسلامی

اقای کامران حمله نظامی به ايران توده های مردم را به طرف حکومت خواهد کشاند . چه ما را خوش ايد يا نيايد. تحريم هم کارساز نيست. اينها ارزوهای ابلهانه رهبری بی خرد و قدرت طلب مجاهدين خلق و يک مشت تجزيه طلب تهی مغز است که در سودای کشتار و جنگ داخلی در ايران و بين خلقها لحظه شماری ميکنند ( همانطور که در کامنت جمال ميخوانيد)

ازادی و سعادت مردم ايران در حمايت از جنبشهای ازاديبخش دانشجوئئ و کارگری و فعالين حقوق زنان در داخل ايران است. از اپوزيسيون حراف نشسته در خارج که عادت به مفت خوری کرده هيچ ابی برای مردم گرم نميشود.

ایرانی

زبانهای بومی افغانستان در «معرض خطر» اند

یک نکته دیگر به آقای خدمت...

جناب ماشالله رزمی که در پان ترکیسم مقام استادی نیز دارند مینویسند:

"اما چرا زبان فارسی بعد از مشروطیت زبان رسمی شده و رو در روی سایر زبان های رایج در ایران قرار می‌گیرد"

http://azer-online.com/siasat/more/m%20razmi.htm

البته بقیه مقاله توهم است ولی این بخش را آوردم.

2) جناب امیر حسنپور (استاد یکی از دانشگاه های کانادا و زاده مهاباد و البته چپگرا و قومگرا):

The first constitution (1906) depicted Iran as a nation state with one official language and, Persian and a centralized political structure.

Even before the fall of fledgling Qajar dynasty, the prime minister issued a decree in 1923 proscribing the use of non-Persian languages.

3)

تمامی آثار ثبت شده در مجلس پس از انقلاب مشروطه به فارسی است. یکی از قوانین انقلاب مشروطه نیز دانستن زبان فارسی بود.

Janet Afary

he Iranian Constitutional Revolution, 1906-1911

صفحه 87

به دانستن زبان فارسی برای منتخب شد به مجلس اشاره میکند.

4)

البته شما بگویید که چرا این قانون به ترکی یا زبان دیگر نوشته نشده است؟ او موقع که دیگر پهلویها در کار نبودند. زبان اداره و رسمی دولت پس فارسی بوه است؟

در همان سندی که آوردم به سال 1923 اشاره میکند:

n 1923, Government offices were instructed to use Persian in all written and oral communications. A Circular sent by the Central Office of Education of Azerbaijan province to the education offices of the region, including that of the Kurdish city of Mahabad, provided that:”On orders of the Prime Minister it has been prescribed to introduce the Persian language in all provinces especially in schools. You may therefore notify all the schools under your jurisdiction to fully abide by this and conduct all their affairs in Persian language..and the members of your office must follow the same while talking’’(Kerim Yildiz, Georgina Fryer, Kurdish Human Rights Project, ‘’The Kurds: Culture and Language Rights’’, Kurdish Human Rights Project, 2004, pg 72)

کتاب دیگر:

Fāliḥ ʻAbd al-Jabbār, Faleh A. Jabar, Hosham Dawod

The Kurds

Published by Saqi, 2006

بنابراین تمامی این اسناد نشان میدهد که زبان فارسی همان زبان ادارگی کشور و مشترک کشور بود و متن مشروطه هم البته به زبان رسمی دولت نوشته میشود. اینکه چرا منشور مشروطه را نیز تنها به فارسی نوشتند همگی نشان میدهد که در آن دوران دغدغه قومی وجود نداشت و امروز برخی میخواهند دغدغه قومی بتراشند.

چرا قاجاریه برای نمونه زبان اداری را فارسی کردند و نه ترکی؟ اینها که دیگر خودشان را از تبار مغول میدانستند چرا این کار را کردند؟

پاسخ همگی این حرفها اینست که زبان فارسی به طور طبیعی زبان مشترک و اداره دولتی (رسمی) ایران بوده است.

در ضمن اگر بحث رفتار است شما تنها خوب است به قتل عام ارمنیان و آسوریان و یونیان در کشور ترکیه نگاه کنید تا ببینید چه کسانی چماقدار (بقول خودتان) هستند.

آلپر آتاسی1

زبانهای بومی افغانستان در «معرض خطر» اند

جناب آقای ایرانی زبان فارسی زبان بومی ایران نیست

1- زبان دری که به غلط فارسی نامیده می شود زبان بومی هیچ یک از ملتهای ساکن ایران نیست. زبان پارسی و پهلوی زبان بومی ساکنان سرزمین پارس بوده است که منقرض شده و یا درحال انقراض است و فقط در برخی نقاط مانند سیوند می توان آثاری از آن پیدا کرد. زبان دری زبان مردم شمال افغانستان(تخارستان ) است و ربطی به زبان فارسی ندارد. چند دلیل ساده برای این امر عبارتند از :

الف- زبان دری از صدها سال قبل از اسلام در تخاستان رایج بوده و همزمان با رواج آن در تخارستان (بشی ازافغانستان) در سرزمین پارس هم زبان پارسی و پهلوی رایج بوده و این دو زبان به موازات هم بوده اند و زبان دری ادامه زبان پارسی یا پهلوی نیست.

ب- اکثر شاعران و نویسندگانی که به غلط فارسی گو نامیده می شوند به صراحت زبان خود را دری نامیده اند و زبان مردمان سرزمین پارس را پارسی یا پهلوی نامیده اند. از فردوسی و نظامی بگیر تا به حافظ و سعدی زبان خود را دری نامیده اند و زبان مردم پارس را پارسی نامیده اند. در نوشته های همه آن افراد هر کجا کلمه فارس یا پارس دیده می شود یا منظور سرزمین پارس است و یا زبان مردم سرزمین پارس که زبان خودشان نمی باشد برای نمونه چند بیت :

حافظ :

ز من به حضرت آصف که می‌برد پیغام که یاد گیر دو مصرع ز من به نظم دری

یا

چو عندلیب فصاحت فروشد ای حافظ تو قدر او به سخن گفتن دری بشکن

یعنی زبان خود را دری میداند ولی در مورد افراد دیگری که پارسی گو هستند هم صحبت کرده است :

خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت رندان پارسا را

سعدی :

همه می دانند که سعدی زبان دری(آنچه که امروزه به غلط فارسی نامیده می شود) را در نظمیه آموخته است.

هزار بلبل دستان سرای عاشق را بباید از تو سخن گفتن دری آموخت

سعدی پارس و پارسی را فقط به معنای جغرافیایی آن به کاربرده است

نظامی :

به پایان شد این داستان دری به فیروز فالی و نیک اختری

چو نام شهش فال مسعود باد وزین داستان شاه محمود باد

دری بود ناسفته من سفتمش به فرخ‌ترین طالعی گفتمش

این در حالی است که نظامی دری را متفاوت از پهلوی می داند :

سخن را نشان جست بر رهبری ز یونانی و پهلوی و دری

و فارسی را زبان مردمان دیگر می داند و هیچ وقت زبانی که به آن شعر گفته است را فارسی نمی داند :

سخن گوینده پیر پارسی خوان چنین گفت از ملوک پارسی دان

دهقان فصیح پارسی زاد از حال عرب چنین کند یاد

پهلوی خوان پارسی فرهنگ پهلوی خواند بر نوازش چنگ

فردوسی :

کجا بیور از پهلوانی شمار بود بر زبان دری ده‌هزار

فردوسی در همه شعرهای خود زبان فارسی را زبان افراد دیگر ذکر کرده :

ز پنجاه بازآوریدند سی ز ایرانی و رومی و پارسی

یعنی از نظر فردوسی ایرانی و پارس جداگانه اند(البته ایران شاهنامه ایران داستانی است و کشوری که در صده اخیر به نام ایران نامگذاری شده است با ایران شاهنامه کاملا متفاوتند و امروزه پارسی ها ایرانی محسوب می شوند).

ویا فردوسی در جاهای دیگر از وجود فارسها و ملت فارس خبر داده است ولی خود را فارس نمی داند :

سپاهی ز رومی و از قادسی ز بحرین و از کرد وز پارسی

چنین گفت روشن دل پارسی که بگذاشت با کام دل چارسی

حتی همان شعری که ایشان نوشته اند و من از شاعر آن و جعلی بودن یا نبودن آن و ابیاتش خبر ندارم، به ظاهر از زبان تازی و پارسی خبر داده ولی در نهایت زبان خود را دری نامیده است.

ج- سنت کتابت به زبان درِی در سرزمین پارس بسیار متاخر است. نوشتن به زبان دری در هند و پاکستان و آذربایجان و ازبکستان و عثمانی و ... سابقه بسیار طولانی تری نسبت به سرزمین پارس دارد. پارسی ها به قول شهریار " گوزللرین آخیرا قالمیشیدی" هستند. یعنی زمانی که شمال افغانستان و ماورائ النهر قدرت علمی و فرهنگی خود را از دست داد و در نتیجه زبان دری هم سلطه فرهنگی خود را از دست داد، کشورهای مختلف حیات فرهنگی خود را احیا کردند و زبان دری را کنار گذاشتند، تازه فارسها به آن چسبیدند و ادعای تصاحب بر این جنس بنجل شده را دارند.

دلایل دیگری هم می توان برای اثبات یکی نبودن فارسی و دری بیان کرد که در اینجا از ذکر آنها صرف نظر می کنم.

2- در مورد سراسری بودن زبان ترکی هم فقط قشقایی ها ترک نیستند. شما هر استانی که ذکر کنید من می توانم روستا یا شهرهایی را برای شما در آن استان ذکر کنم که مردم بومی آن ترک هستند.

3- ما در ایران زبان مشترک نداریم حداقل سی درصد مردم ایران بیسواد هستند و اکثریت آنها فارسی(یعنی دری) بلد نیستند بیشتر با سوادان هم نمی توانند مطالب زبان دری را به درستی درک بکنند و یا افکار خود را به این زبان بیان بکنند و اصلا لزومی هم به اینکار نیست یک کشور باید بر اساس حقوق و برابری شهروندانش قوام بگیرد نه زبان مشترک یا موسیقی مشترک و غیره. چنین ایده هایی متعلق به عهد بوغ است. زبان دری(آنچه که امروزه به غلط فارسی نامیده می شود) مال مردم شمال افغانستان است و برای مردم آن سرزمی قابل احترام است در ایران و هر نقطه ای از جهان هم هر کسی که دوست داشته باشد می تواند این زبان را استفاده بکند. همچنی با توجه به این که بسیاری از مردم ایران به هر دلیل این زبان را یاد گرفته اند به نظر من در ایران دموکراتیک آینده، زبان فارسی حتما باید به عنوان یکی از زبانهای رسمی ایران بماند ولی نه بیش از آن.

مطالب دیگرتان ادامه همان عنادورزی ها است که در پست قلی جوابشان داده شده است.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید