رفتن به محتوای اصلی

مستند پرويز ثابتي از دو نگاه ؛ خلاصه دو هزار صفحه خاطرات و شكاف هاي جدید كه در اپوزيسيون ايجاد خواهد شد
29.11.2023 - 20:31

گفتگوی رامین پیرامون با کیانوش توکلی : مستند پرويز ثابتي از دو نگاه ؛ و خلاصه دو هزار صفحه خاطرات  و شكاف هايي كه  در اپوزيسيون ايجاد خواهد شد

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

انتشار از:

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

دیدگاه‌ها

نظرات رسیده

 پرویز ثابتی و چرایی سقوط/ سید هاشم فیروزی - آنچه در فرامتن سخنان پرویز ثابتی بعنوان «مقام امنیتی» موثر در دوره شاه نسبت به چرایی سقوط از منظر درون ساختاری وجود داشت. برای من چند مورد بود.

 

اول

اتوریتی و کاریزما کاذب حاکم بر تاریخ ایران همواره «شاه» و «نفر اول» را در مقام خدایی و شبه خدایی می نشاند و اجازه نزدیک شدن به او را بسیار سخت می کند.
از همین رو اساسا شاه خیلی «گوشی» برای «شنیدن» نداشت.یا بعبارت بهتر مبتنی بر برداشت از کلام پرویز ثابتی لب و دهان بیان کننده واقعیات و هادیان دلسوز درون ساختاری هم بسیار کم بودند.چون ترس از چشم افتادن داشتند.
چون بقدری این هاله روی سر «شاه» در تاریخ ایران بزرگ بوده که کسی جرأت سخن گفتن نداشته است.

🔸دوم

رخنه و شیوع رقابتهای حذفی درون ساختاری بجهت نزدیکتر شدن به شاه و همزمان دیگران را از چشم شاه انداختن یکی دیگر از آفات مراد و مریدی و سفله پروری حاکم بر تاریخ ایران است.

هنگامی که تمامی قدرت متمرکز در ید یکنفر شد.بدیهیست که رقابت سختی در بدنه بجهت اتصال «مونوپلی» با آن یکنفر در خواهد گرفت!

این اتصال چنان قدرت عظیم و لایزالی خلق می کند که هر چاکر و نوکری را شیفته مونوپل شدن می کند.


در چنین سیستمهایی که دکتر علی رضاقلی بدرستی آنها را در کتاب (جامعه شناسی خودکامگی) نظام های قبیله ای می خواند، «قرابت» جایگزین «ضابطه مندی» می شود.فلذا فرآیند و مکانیسم رشد و رقابت منطقی درون سیستمی هیچگاه تعریف نمی شود.

از همین رو خدعه،دروغ و حسادت وجوه جدایی ناپذیر الگوهای حکمرانی قبیله ای می شوند.

📌آنچه من از سخنان پرویز ثابتی برداشت کردم،وقوع رقابتی حذفی در درون دربار بود که هیچکس هیچکس را بصورت ضمنی قبول نداشته!

چرا؟

چون فرآیند شایسته گزینی و ارتقاء ضابطه مند نبوده است.

بنابراین ثابتی و نصیری با تیمسار مقدم و آموزگار و شریف امامی و قطبی وارد بازی حذفی درون درباری می شوند.

اینجاست که سیستم در سال ۵۶_۵۷ از درون شروع به اضمحلال می کند!

📌ذهن دقیق و منسجم و البته اطلاعاتی پرویز ثابتی با آن هوشمندی که توانسته بود خود را از معرکه و مهلکه نجات دهد بنظرم مقداری Misinformation هم برای جمهوری اسلامی داشت.
پ., 30.11.2023 - 23:09 پیوند ثابت
شازده اسدالله میرزا

شازده.اسدالله.میرزا..با..درود... مش قاسم با در نظر گرفتن سوابق درخشان شما و دایی جان ناپلئون در جنگ های ممسنی و کازرون با انگلیسا و تامین امنیت جنوب به ما بگو.... آقای پرویز ثابتی چه گفت که همه ی ۵۷ تی از ملا... چپی... مجاهد به هم ریختند؟
مش قاسم دروغ چرا... ما خودمون یه همشهری از جماعت ۵۷ تی ها داشتیم که بقدری پرونده تاریک و سرشار از جنایت و خیانت و خودزنی و خودکشی و جاسوسی و تروریستی و بیگانه پرستی داشت که هیچ نیازی نیست که برایتان بگویم که چرا این پیرمرها و پیرزن ها چپفارسی بافیمانده از ان بزرگ ترین سازمان چپ خاوره میانه که در غرب زندگی میکنه به هم ریختند...؟ به یقین که در این مستند ِ پنج قسمتی آقای پرویز ثابتی ماهیت خیانت و جنایت بار ِ تمامی گروه های تروریستی از فدائیان گرفته تا مجاهدین خلق و گروه فلسطین بی اصل و نسب گرفته تا گروه مائوئیستی ِ سازمان انقلابی حزب توده را به روشنی نشان داد.
ثابتی روشن کرد که وجود و نفس کشیدنشان فقط جنایت و خیانت و جاسوسی و بیگانه پرستی و ترور بوده است.
و نیز نشان داد که همگی این ۵۷ تی ها ابلهانی بودند که خود را به اصطلاح روشنفکر میدانستند اما به یقین از هر عابر پیاده ای... پیاده تر بودند.
و چون بعد از آن غائله شوم بهمن ۵۷ همگی ِ این جماعت برای گرفتن تکه استخوانی زیر عبای روح الله خمینی و شکوفایی جمهوری تبهکاران اسلامی خزیده بودند
پرویز ثابتی در این مستند ِ پنج قسمتی فقط این دروغ های جنایتکارانه و خیانتکارانه را در حد رفع تشنگی مردم افشا کرده است....آآآآ دروغ چرا

پ., 30.11.2023 - 20:37 پیوند ثابت
همایون

در آن سالها چریکها ضربه های شدیدی خورده بودند و چهره های کریسماتک آنها و شاید بتوان گفت چهره های باقی مانده آنها هنوز در زندان بودند. هرگاه جزنی در حیاط بند پهلویی همراه با دیگر چهره های دیگر به هواخوری میآمدند زندانیهای بندهای همسایه فوری روی تختهای دوطبقه راهرو بالا میرفتند تا بتوانند این گنده چهره ها تماشا کنند. گزارشگرهای ساواک در زندان این رخدادها را ببیرون میفرستادند. در نتیجه ساواک نقشه از بین بردنشان را کشید. این نقشه بوسیله آقای ثابتی تنظیم شد و به اجرا درآمد.

پ., 30.11.2023 - 12:25 پیوند ثابت
کیانوش توکلی

جناب محسن  کردی می نویسد:"ثابتی همچنین در مورد شایعه کشتار بر تپه های اوین سکوت کرد که بنظر من باید در این مورد سخن میگفت و این جای سوال است که چرا در این مورد حرفی نزد در حالی که یک مقوله بسیار مورد بحث جامعه سیاسی ایران است. البته سکوت او دال بر تایید شایعه نیست ...."

اگر آن 9 نفر تیرباران نمی شدند ؛ حتمن جناب ثابتی بجای داستان پنکه رضا براهنی  این یکی  را علم  می کرد  و به قول خودت حداقل یکی از آن 9 نفر  حداقل زخمی می شد.دلیل اش کاملا روشن است . او نخواست  دروغ بگوید و کل خاطراتش را زیر سئوال ببرد . از این رو ترجیح داد که راستش را نگوئید همانطور که در رابطه با شکنجه راستش را نگفت.

 

پ., 30.11.2023 - 12:06 پیوند ثابت
محسن کردی

 ایراداتی که به نحوه گرفتن مصاحبه میشود را ناوارد میدانم. حبیب لاجوردی پروژه تاریخ شفاهی ایران را با دهها فرد سرشناس مصاحبه کرد و هیچکس.. هیچکس معترض نشد که چرا نظرات مخالف در آن گنجانده نشد یا بجای تعریف خاطرات و تفسیرهای مصاحبه شونده نظرات مخالفان او را نیز بلافاصله انشتار دهند. با هرکس مصاحبه میشود و خاطره برای شنیدن خاطرات او و نظرات او پیرامون مسائل است نه دیگری. پرویز ثابتی هم مستثنا نیست. این که مصاحبه را خود ثابتی کارگردانی کرده بود بازهم ایراد واردی نیست برعکس کار خوبی کرد چرا که مصاحبه کننده به اندازه ثابتی به زیر و بم کار آگاه نیست از کجا بداند چه سوالاتی را باید بپرسد. همه کسانی که من دیدم در این مورد مقاله نوشتند بخصوص رفقای چپ  که از ثابتی ایراد گرفتند از نوشته ها و ایرادات شان  مشخص است که  توقع داشتند  ثابتی بازجویی شود نه مصاحبه.  ثاببتی میگوید که بیست سال پیش خاطراتش را نوشته بوده.  اما من ترجیح میدادم که خاطرات او در زمان حیات داریوش همایون و اردشیر زاهدی و نهاوندی پخش میشد. ثابتی همچنین در مورد شایعه کشتار بر تپه های اوین سکوت کرد که بنظر من باید در این مورد سخن میگفت و این جای سوال است که چرا در این مورد حرفی نزد در حالی که یک مقوله بسیار مورد بحث جامعه سیاسی ایران است. البته سکوت او دال بر تایید شایعه نیست اما .. حتا اگر روایت ساواک در مورد فرار را بپذیریم و همه چیز واقعا در خیابان رخ داده باشد هنوز این شبهه میتواند وجود داشته باشد که آیا نمیشد یکی از این نه نفر مثلا کشته نمیشد و زخمی میشد؟ آیا خشم ماموران ساواک به تلافی ترور هموندان شان آنها را وادار کرده  که برای جلوگیری از فرار زندنیان به قصد کشت شلیک کرده باشند؟  چرا ثابتی در این مورد حرفی نزد؟ 

پ., 30.11.2023 - 11:42 پیوند ثابت
حیدربابا

- آیا عباس میلانی میتواند یک کتاب تحلیلی مفید در باره این 5 مصاحبه پرویز ثابتی بنویسد ؟
- ثابتی گویا مدعی است که اوخطر آخوند ها و اسلام سیاسی را متوجه شده بود ولی شاه و سایرین منکر این خطر بودند.
--آیا ثابتی بدلیل تربیت بهایی که داشته، تماما از نظر سیاسی، ضد ایرانی و ضد مسلمان بوده ؟ و همیشه در مواضع سرکوب مخالفان، حالت خشن و افراطی و رادیکال را ، پیشنهاد می کرده.؟
-- از سخنان ثابتی چنین بر می آید که در بین مسئولین اطراف شاه ،چقدر اختلاف وجود داشته و غیر از خود ثابتی، سایرین بسیار ببو و بی سواد و غیر متخصص و بی فرهنگ بودند ، و باند بازی و پست و مقام طلبی بین آنها چقدر ملموس و آشکار و گسترده بوده.
-- از اینکه وی جان سالم بدر برد ،و در زمان مناسب فرار کرد، این احتمال قبلا داده شد، که وی برای سازمانهای جاسوسی موساد و سیا نیز کار میکرده، چون بعد از فرار از ایران، او گویا به این دو سازمان ،مشاوره امنیتی و اطلاعاتی در مورد ساواک و دولت و جامعه و محالفین ایران میداده.
-- اگر آنطور که وی در این 5 مصاحبه مدعی است، باید آدم شجاع و رکی باشد که همیشه حتی در مقابل مقامات بالاتر از خود، انتقاد ونظر و حرفش را میزده !
-- گرچه وی رشته حقوق خوانده بود و در غالب جریانات امنیتی و سازمانی ساواک، یکی از مغزهای متفکر است، ولی در مصاحبه ها غالبا لغات لازم سخنوری را فراموش میکند یا نمیداند و دهها بار از لغت مجهول و خنثی "چیز "! استفاده میکند.
-- در حین پاسخگویی چندین بار می خواهد در باره افرادی یا تصمیماتی یا اتفاقاتی صحبت کند، و بعد از بیان 3-2 کلمه، پشیمان میشود و موضوع را ادامه نمیدهد! این خود نشان میدهد که وی نابغه ساواک نبود، وگرنه موضوعی را شروع نمیکرد، و بعد پشیمان شود، یا ملاحظه و احتیاط

کند . و شنونده را با لب تشنه از کنار آب حوض کوثر برگرداند.
-- اشاره ای به نقش رسوایش در دستگیری گروه گلسرخی و اعدام گروه جزنی نمیکند چون بعدها ادعا شد که او این نمایشنامه مخوف و ناجوانمردنه و ضد ملی و ضد ایرانی را یکنفره نوشت و اجرا کرد تا برای ارتقاء شغلی و کسب امتیازات و جذب توجه شاه و فرح، رقص روی دهانه قله آتشفشان را به معرض نمایش بگذارد.
-- در جوامع و کشورهای دمکرات و اخلاق مدار ، با وجود رسانه های آزاد ، و کنترل ارگانهای مردمی ، اینگونه فاجعه های مافیایی ضد انسانی، برای فرصت طلبان بی وجدان، پیش نمی آیند.
پ., 30.11.2023 - 00:28 پیوند ثابت
نظرات رسیده

ناصر دربا دل:

جناب توکلی،،،،

دستگاه شاه و ساواک خطر واقعی را خوب تشخیص داده بودند،
خطر اتفاقاً مجاهدین و چریکهای فدایی بودند، چون نبض جریان روشنفکری جامعه و قشر وسیعی از دانشجویان را همراه خود داشتند،
حمایت از خمینی حاصل این شناخت ساواک از وضعیت جامعه و تاثیر گذاری مجاهدین و چریکهای فدایی بود، جامعه آگاه و پویا قابل تامل نبود شاه چون خمینی از دانشگاه و روشنفکری می ترسید، ساواک فکر میکرد لانسه کرده خمینی و پروش قشری گری سرنگونی شاه را به عقب می اندازد، چنانکه خوب می دانید، ادبیات ،سینما ،شعر و ترانه در دهه ۵٠ تحت تاثیر این مبارزات این دو جریان بود،شما به هیچ وجه نمی توانید آن را نادیده بگیرید،،خواندن کتاب جرم بود، و سیاست چنان در عمق جامعه جاری شده بود که جامعه با شنیدن هر ترانه آیی یا شعری یا فیلمی خود را در برابر شاه می دید،،،
حمایت از خمینی در این فضا قابل تحلیل است،
و عجیب است شما به عنوان یک عنصر سیاسی که ادعا دارید آن دوران را تجربه کردید،متوجه تغیرات و آگاهی جامعه تحت تاثیر این مبارزات نیستید،و مبارزه آنها را جدا از توده ها ارزیابی می کنید....
ثابتی آخرین تیر ترکش شاه وشیخ بود که هدف نخورد.
چ., 29.11.2023 - 22:43 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.