- نویسنده,فرج بالافکن
خبر درگذشت فرامرز اصلانی، ترانهسرا و خواننده موسیقی پاپ ایران، بهسرعت در شبکههای اجتماعی پیچید و بهرغم آگاهی از اینکه سیزدهم اسفند ۱۴۰۲ اعلام کرده بود «من نیز سایه لمس سرطان را ملاقات کردهام»، جامعه هنر و هوادارانش را در بهت و اندوه فراوانی فرو برد.
اردلان سرفراز، ترانهسرای برجسته ایران در شبکههای اجتماعی نوشت: «آنچنان از خبر سفر به جاودانگی اصلانی نازنین، هنرمند متعهد، مبتکر و صمیمی شوکه شدهام که مات و مبهوت گوشهای نشسته و نمیدانم به کجا خیره شده، نمیدانم چه بگویم و چه بنویسم!؟»
توماج صالحی، رپر مخالف حکومت ایران نیز که در حال گذراندن حکم حبس خود در زندان دستگرد اصفهان است، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «در عصر ابتذال هنر، شما تا لحظه آخر شریف ماندید و ما این را هرگز فراموش نخواهیم کرد. یاد شیرینتان گرامی و روح بزرگتان شاد باد.»
یاسمین لوی، ترانهسرا و خواننده اسرائیلی-اسپانیایی ضمن تسلیت به مرجان، همسر فرامرز اصلانی نوشت: «آه... قلب من شکست... قلب ما شکست... فرامرز اصلانی عزیزم این جهان را ترک کرد و تکهای از قلب ما را با خود برد😔»
آرمان نوروزی، موسیقیدان در سوگ او نوشت: «عصر جنتلمنهایی که تکرار شدنشان در این روزها آرزوی بسیاری از ماست، موسیقیدانانی حقیقی و ناب که موسیقیشان بخش بزرگی از فرهنگ شنیداری ما را در بر گرفته است. فرامرز اصلانی اگر در تاریخ موسیقی پاپ ما نبود قطعاً چیزی کم داشتیم. بدرود آقای جنتلمن موسیقی ما، ترانههایت ابدی هستند در دل مردم ایران.»
حمید تابان، خواننده پاپ افغانستان نیز در ذیل خبر درگذشت فرامرز اصلانی در صفحه اینستاگرام بیبیسی فارسی نوشت: «پیام تسلیت خویش را به نمایندگی شبکه هنرمندان موسيقي افغانستان برای از دستدادن هنرمند بزرگ ایران و جامعه فارسی زبان، فرامرز اصلانی ابراز میدارم.»
از همنشینی با بنان تا رسیدن به قله موسیقی پاپ
فرامرز اصلانی ۷۹ سال پیش در ۲۲ تیر ۱۳۲۳ در تهران، دیده به جهان گشود. پدرش تحصیلکرده حقوق بود اما منزل آنها در خیابان امیریه یکی از محافلی بود که استادان موسیقی به آن رفتوآمد داشتند.
از همنشینی با رهی معیری، شاعر و ترانهسرا و غلامحسین بنان، خواننده مشهور برنامه گلها گرفته تا آرشه سحرانگیز پرویز یاحقی که به گفته خودش: «اگر من به جای این که زنده یاد بنان رو یا زنده یاد یاحقی را در منزلمون ببینم، یک استاد نقاشی را دیده بودم، لابد نقاش میشدم. ولی من از همان موقع در قالب ترانه قرار گرفتم.»
آقای اصلانی ۱۰ سال پیش میهمان برنامه «به عبارت دیگر» بیبیسی فارسی بود و در این باره به عنایت فانی، مجری آن برنامه گفت: «از کودکی با صدای بنان بزرگ شدم. ارزش صدا و واژه را که چطور میشد به این زیبایی بیان شود را از او شنیدم و به دلم نشست.»
پدرش اصرار داشت که موسیقی باید بخش جانبی زندگی پسرش باشد از همین رو پس از اخذ دیپلم در ۱۸ سالگی فرامرز را راهی دانشگاه لندن کرد تا حقوق بخواند. اما او به جای حقوق در رشته روزنامهنگاری فارغالتحصیل شد.
میگفت: «چون دلم جای دیگری بود و چون دلم میخواست با واژهها سر و کار داشته باشم، روزنامهنگاری را انتخاب کردم.»
در سال ۱۳۵۰ خورشیدی از لندن به لسآنجلس در آمریکا رفت و سه سال بعد به ایران بازگشت و فعالیتش را در «تهران ژورنال»، یکی از روزنامههای انگلیسی زبان موسسه اطلاعات آغاز کرد.
اما او پیش از آنکه روزنامهنگار شود به کار سرودن ترانه مشغول شده بود و در یک شب بارانی در ترافیک لسآنجلس گرفتار مانده بود که با خیره شدن به حرکات برف پاک کن ماشینش، این اشعار آهنگین از ذهنش خطور کرد:
اگه یه روز بری سفر... بری زپیشم بیخبر... اسیر رویاها میشم... دوباره باز تنها میشم... به شب میگم پیشم بمونه... به باد میگم تا صبح بخونه... بخونه از دیار یاری... چرا میری تنهام میذاری...
آن موقع شرکت ضبط موسیقی «سیبیاس» آمریکا تازه شعبه اصلی خاورمیانه خود را در تهران راهاندازی کرده بود و فرامرز جوان با گیتاری در دست برای این شرکت فرصت مغتنمی بود.
آقای اصلانی در این باره گفته بود: «کارم را با سیبیاس شروع کردم. یکی از دلایلی که به ایران برگشتم همین آهنگها بود که ساخته بودم. آن موقع "اگه یه روز"، "دیوار" و "دل اسیره" را ساخته بودم و دلم میخواست آنها را در ایران ضبط کنم.»
به این ترتیب نخستین آلبوم فرامرز اصلانی به نام «دلمشغولیها» با ده ترانه منتشر شد و دیری نگذشت که در صدر پرفروشترین کاستهای نوار موسیقی ایران قرار گرفت.
یک سال بعد آلبوم «به یاد حافظ» را با هشت آهنگ منتشر کرد ولی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷و ممنوعیت موسیقی موجب شد که به همراه خانوادهاش ایران را ترک کند و به قول او در موطن دومش یعنی انگلستان ساکن شود. او در سال ۱۳۷۵ به لسآنجلس کوچ کرد و دو سال بعد آلبوم «روزهای ترانه و اندوه» را با ۹ ترانه راهی بازار کرد.
«معشوق همینجاست» بر روی اشعار مولانا (۱۳۸۰)، «خط سوم» (۱۳۸۸) و «نیمهشب تا بامداد» (۱۳۹۵)، دیگر آلبومهای موسیقی فرامرز اصلانی است که از او به یادگار مانده است.
فرامرز اصلانی در صف مقدم مخالفان حکومت اسلامی
اردلان سرفراز، شاعر بزرگ ترانه همچنین در سوگ فرامرز اصلانی به نکته دیگری اشاره کرد که از نظر بسیاری دور نمانده است:
«بیهوده نیست که در این سالهای لعنتی که همیشه برایم خبرهای ناخوش و درد آور به همراه داشتند، از زنگ تلفن، از گشودن تارنماهای شبکههای اینترنتی و بطور کلی همه رسانهها میترسیدم و هنوز هم میترسم. و اکنون فقط میتوان غمگینانه به خانواده، همسر، فرزند و نوه ایشان و همچنین دوستان و دوستدارانشان و هنر تبعیدی ایران که روز به روز تهی دستتر و تهیتر میشود، تسلیت گفت و در تحمل بار سنگین این فقدان برایشان آرزوی صبر و تحمل داشت.»
مهدی تدینی، مترجم، پژوهشگر در صفحه اینستاگرام نوشت: «فرامرز اصلانی هم دور از وطن درگذشت؛ مرگ آشنایی دیگر در غربت. مرگ در غربت غمانگیز است، اما زندگی تحمیلی در غربت غمانگیزتر است. پایۀ آزادی، بنیاد و شالودۀ آزادی، آزادی در سبک زندگی است... اما غمانگیزترین قسمت زندگی ما این است که ممنوعیت بسیاری از سبکهای زندگی مانند سبک یک خواننده، عادیسازی شد.»
اما فرامرز اصلانی به پشتوانه این که میتواند آزادانه به هنر موسیقی بپردازد، زندگی در غربت را تحمل کرد. او همزمان با انتخابات جنجالبرانگیز ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و جنبش سبز با انتشار ترانه «ندا» به یاد ندا آقاسلطان با مردم معترض ایران ابراز همدردی کرد.
میگفت: «در جنبش سبز دستبند سبز به دستم کردم فقط به خاطر حمایت از جوانان و مردمی که رفتند در خیابان و خواستهشون رو مطرح کردند.»
در اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ و جنبش زن، زندگی، آزادی نیز یکی از فعالان تظاهرات مردمی بود که در آمریکا و اروپا برگزار شد.
میگفت: «وقتی شما کار هنری می کنید در زمانه خود قرار دارید و مردم زمانه روی شما تاثیرگذارند و نمیتوانید از آنها جدا باشید. من هم در ارتباط با مردم هستم و میدانم که جوانان چه میخواهند، آنها آزادی میخواهند. من وقتی ترانه مینویسم، از زبان آنها می نویسم که درد دارند ولی نمیتوانند آن را بیان کنند.»
معتقد بود که «موجودیت من آن آدمی است که خودش را با یک گیتار و با آهنگ و شعرهای خودش بیان می کند.»
بدون تردید فرامرز اصلانی یکی از پیشآهنگان ترانه نوین در موسیقی پاپ ایران است که نمیتوان در میراث موسیقایی ایران آثارش را نادیده گرفت.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید