اصغر جیلو : اول اینکه فقدان اپوزیسیون متحد به نفع ادامه جمهوری اسلامی در ایران است، و اگر چنین است نمیشود و نمیتوان بدون یک پلاتفرم یا منشوری حداقلی که بخش عمده ای از اپوزیسیون دموکرات رئوس آن را پذیرفته باشد اپوزیسیون متخد را شکل داد. بنا براین نفی ضرورت این برنامه حداقلی و یا کم رنگ کردن اهمیت آن راه به بیراهه میبرود. نکته بعد این است که کلان از خرد بر میخیزد و هر شروعی که با وسع نظر همراه باشد یک گام در این مسیر است حتی اگر شکست بخورد، چون درسهایش برای بر داشتن گام بعدی کمک حواهد کرد. نکته دیگر این است که شورای همبستگی در شروع خود قصدی جز هم افزایی صداهای پراکنده در دفاع از جنبش مهسا و جلب وجذب حمایت بین المللی برای آن نداشت و منهم کردن آن به اینکه ادعای رهبری جنبش در داخل را داشت و به این خاطر هم شکست خورد، درست نیست. محالفت با افراد تشکیل دهنده آن نه بعد از تدوین منشور مهسا بلکه درست از ابتدای توئیت 8 نفره آنها در دفاع از جنبش مهسا شروع شده بود. این که شورای همبستگس مهسا یک اقدام واکنشی بود وبه همین خاطر هم شکست خورد هم جندان موجه به نظر نمیرسد، مگر جریانات مختلفی که با هم وارد همکاری شده و آن را به اصطلاخ در پاسخ به یک ضرورت از نظر خودشان تشکیل داه اند توانسته اند کاری از پیش ببرند که ما نتیجه بگیریم که این جمع همبستگی چون واکنشی تشکیل شده بود شکست خورد. سخن آخرم این است اپوزیسیو ایران نمیتواند بدون اصلاح دید و درک ماهیت جنبشهای جاری در درون کشور به جای بار خاطر، یار شاطر آنها باشد:
“بگذارید در باره چیستی جنبش اجتماعی جدی باشیم؛ این پدیده، به طور سازماندهی شده و با استراتژی طراحی شده در صحنه پدیدار نمیشود. این جنبش، با نمایندگی شسته و رفته روزنامهنگاران، و بر اساس احکام مجریان قانون […] و با دستورات رسمی و با پیشینهای از تجربه نمودار نمیشود. این جنبش در حکم یک روزنامه رسمی نیست. این جنبش پدیدهای درهم و آنارشیک است که چهره خود را در خیابان آشکار میکند و به مثابه یک پدیده انسانی […] گسترده و منبسط شده و جمع گشته و درخود میرود و با تخیلات جمعی اوج میگیرد […] به طور تاریخی، افکار نوآورانه جمعیِ جنبش توسط جوانان هدایت و رهبری میشود و این جایی است که ما اکنون در آن ایستادهایم: مرحلهای دشوار، [...] که به حساب خواهد آمد.”
این سطور، که پنج سال قبل از جنبش “زن، زندگی، آزادی” در ایران، در مورد کارزار جهانی”من هم - Me Too”، توسط یکی از مفسرین این حرکت به قلم در آمد، بطور شگفتانگیزی توصیفی گویا از جنبش های جاری در ایران بوده است. این جنبشها هم خود جوش و حارج از اراده وتاثیر احزاب پدیدار میشوند و هم خود رهبران خود را میآفرینند و هم عموما از هیچ حزب و سازمان سیاسی قدیم وجدید فرمان نمیبرند و نیز سازمانهای حامی متصل به خود را، مستقل از احزاب موجود ایجاد میکنند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید