رفتن به محتوای اصلی

کردهای ترکیه، میراث بر جای مانده

کردهای ترکیه، میراث بر جای مانده

 ترکیه پس از ظهور و به قدرت رسیدن احزاب اسلام­گرا  به ویژه حزب عدالت و توسعه شاهد دگرگونی­های گستردۀ  اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسیِ داخلی و چرخشی روشن در سیاست­های منطقه­ای و بین­المللی بوده است. نمونۀ بارز این وضعیت را می­توان در سیاست­های اخیر ترکیه در رابطه با آنچه «بهار عربی» خوانده می­شود، ملاحظه کرد. ارسال کمک­های انسانی با تبلیغات گستردة رسانه­ای به غزه محاصره شده و تیره شدن روابط آن کشور با دولت اسرائیل نیز نمونه­ای دیگر از دگرگونی­های اخیر است. برخی ناظران وضعیت حاضر و استمرار آن را در چارچوب تمایل ترکیه برای احیای صورت نوینی از امپراطوری عثمانی ارزیابی می­کنند. رویکردی که لااقل با بخش مهمی از میراث کمالیست­ها در تعارض قرار دارد. ثبات نسبی در کسب آرای اکثریت مردم ترکیه در چند انتخابات اخیر نیز نشانی از همراهی و تمایل افکار عمومی به استمرار برنامه­های این حزب قدرتمند ترکیه­ای است. هرچند، به زعم گروهی از تحلیل­گران، نتایج دو انتخابات اخیر در ترکیه نشانه­های روشنی از سه شقّه شدن جامعه ترکیه را نمایان ساخته است، آرای کمِ حزب عدالت و توسعه در بخش­های اروپایی ترکیه و نیز در مناطق کردنشین و آرای بالای آن در آناتولی مرکزی مستند این دسته از تحلیل­گران برای اثبات  فرضیۀ مزبور است. اوج این وضعیت را در انتخابات اخیر مجلس ترکیه می­توان نشان داد که نامزدهای علی­الظاهر مستقلِ کُرد اما وابسته به حزب صلح و دموکراسی توانستند با فرستادن 36 نماینده (که صلاحیت یکی از آنها رد شد) بخش مهمی از آرای مناطق کردنشین ترکیه را به خود اختصاص دهند. بررسی حاضر، برخی از تحولات حوزۀ کُردنشین ترکیه را مورد توجه قرار می­دهد.

 

کردهای ترکیه

در ترکیه گروه­های قومی متنوعی همچون اکثریت ترک کُرد، لاز، آذری، ترکمن، گرجی، زازا، چرکس، عرب، یونانی، ارمنی،آشوری­ها، کلدانی و یهودی و ایزدی (یزیدی) وجود دارد.[1] البته در میان گروه­های قومی موجود در ترکیه به چند دلیل جایگاه کُردها اهمیت ویژه­ای دارد. جمعیت بسیار زیاد کُردها، به نحوی که پس از اکثریت ترک، کردها دومین گروه قومی پرجمعیت ترکیه محسوب می­شوند یکی از دلایل این اهمیت است. همچنین درگیری­های قومی چند دهه­ای در حوزة کُردنشین ترکیه که تلفات بسیار سنگین انسانی و اقتصادی بر جای گذارده، نیز از دیگر سو بر اهمیت این مناطق افزوده است.

در خصوص جمعیت کُردهای ترکیه آمار دقیق و متقنی در اختیار نیست. برخی برآوردها از جمعیت ده تا سی درصدی کُردها اعم از کرمانج­ها و زازاها در ترکیه خبر می­دهند.[2] دایره­العارف بریتانیکا در سال 2009 جمعیت کردهای ترکیه را حدود 5/18 درصد کل جمعیت ترکیه اعلام کرده است.[3]  

بر طبق قانون اساسی ترکیه،کشور به هشت ناحیه یا استانداری کل تقسیم و هر ناحیه خود متشکل از استانداری­هایی است. هر استانداری هم به چند شهرستان و روستاهای تابعه تقسیم می­شود. کُردها در مناطق مرکزی، شرقی و جنوب شرقی کشور ساکن هستند و بر طبق برخی برآوردها اکثریت جمعیت  25 استان ترکیه را در نواحی آناتولی شرقی، مرکزی و جنوب­شرقی به خود اختصاص داده­اند. گروه بسیار زیادی از کردهای ترکیه در دیگر استان­های مرکزی، شمالی و غربی همچون استانبول و دیگر کلان شهرهای ترکیه زندگی می­کنند. روند بسیار گستردة مهاجرت در حوزه کردنشین یکی از دلایل گسترش جمعیت کرد ترکیه در جای جای این کشور است.

زبان­های کُردی مجموعه­ای به هم پیوسته از زبان­ها و گویش­هایی است که در مجموعۀ زبان­های ایرانی جای می­گیرند و دارای تنوعی از زبان­ها و گویش­ها است.[4] از نظر زبانی کردهای ترکیه به زبان­های کُردی کرمانجی و زازا سخن می­گویند. اگر چه اکثر کردهای ترکیه به کرمانجی سخن می­گویند اما برخی منابع جمعیت زازا­های ترکیه یا دیملی­ها را حدود چهار الی پنج میلیون نفر بر آورد کرده­اند.[5]

از نظر مذهبی اکثر کُردها، همچون دیگر شهروندان ترکیه مسلمان و سُنی مذهب هستند. اما برخلاف اکثریت ترک­ها که حنفی مذهب­اند،کردهای سُنی مذهب عموماً پیرو فقه امام شافعی هستند و فقط اقلیتی از کردها حنفی­اند. گروه زیادی از شهروندان ترکیه علوی مذهب­اند. علوی­های ترکیه شامل ترک­ها، کردها و اقلیت عرب این کشور نیز می­شوند. برآوردها از جمعیت 15 میلیونی علوی­های ترکیه سخن می­گویند. تمرکز و محل استقرار اکثریت علوی­ها در آناتولی مرکزی است. اقلیت بسیار کمی کرد ایزدی در ترکیه امروز سکونت دارند که عموماً به دلیل نگرانی از مواجهه با تعصبات مذهبی به پنهان کردن آیین خود روی آورده­اند. بخش زیادی از پیروان این آئین در سدۀ گذشته از ترکیه مهاجرت کرده­اند و عموماً در آلمان مستقر شده­اند.

 

تحولات تاریخی در حوزۀ کردنشین ترکیه

الحاق بخش­های زیادی از حوزۀ کُردنشین به دولت عثمانی و در خلال جنگ­های شاه اسماعیل صفوی با سلطان سلیم عثمانی، موجب انضمام آن بخش­هایی از ایران به عثمانی شد که پیوندهای فرهنگی و اجتماعی گسترده با دیگر ساکنان ایران داشتند و تا سده­ها بعد پیامدهای زیادی برای مردم ساکن در این مناطق و نیز دو کشور ایران و عثمانی (و بعدها ترکیه) در پی داشت.[6] کشته شدن چهل هزار تن از علویان به ویژه کودکان، زنان و سالمندان آن حوزة بخشی از این پیامدها است.[7] در دو سدۀ پایانی امپراطوری عثمانی موجی از نابسامانی­های سیاسی در حوزه کردنشین این امپراطوری روی داد. شورش عبدالرحمن پاشا در سلیمانیه (1786 میلادی) بلباس­ها، (1818) بدرخان بیگ (1846-1843) یزدانشیر (1855-1853) شیخ عبیدالله (1880) پسران بدرخان، امیر این عالی بیگ و امیر مدحت بیگ (1889) و... نمونه­ای از این نابسامانی سیاسی است. انتشار نخستین نشریة کردی در قاهره توسط بدرخان­ها در (1898) به تدریج می­رفت که این خیزش­ها را عنوانی قومی بخشد. در اوایل سدۀ نوزدهم سلاطین عثمانی که نخستین آنها سلطان محمود دوّم بود (1839-1808) یک رشته اصلاحات نظامی و اداری را در پیش گرفتند که نتیجة بخشی از این اصلاحات در هم شکسته شدن قدرت خاندان­های محلی بود[8]. افسران آلمانی در این اصلاحات که منجر به کاهش قدرت خاندان­ها و امرای محلی کُرد شد نقش مهمی ایفا کردند.[9]

فروپاشی عثمانی و شکل­گیری ترکیة نوین از همان ابتدا و در بطن خود مسئلۀ کردهای ترکیه را بیش از گذشته حساس کرد. طبق قراردادهای پس از ترک مخاصمه و از جمله قرارداد سرو و لوزان مسئلة کردهای عثمانی سابق، یعنی ترکیه و عراق نوین، مورد توجه محافل بین­المللی و دولت های پیروز جنگ اوّل قرار گرفت و وعده­هایی برای تأسیس یک کشور مستقل کُرد در بقایای عثمانی سابق داده شد.[10]هرچند در دوران پایانی امپراطوری عثمانی پاکسازی قومی گسترده­ای علیه ارامنه، یونانی­های ساکن در امپراطوری، آشوری­ها و کلدانی­ها[11]صورت می­پذیرد و در بخشی از این تحرک گروهی از نخبگان کُرد نقش اساسی ایفا کردند اما بخش­هایی از حوزة سکونت کُردها هم از این برخوردهای خشن بی­بهره نبودند.

 

جنبش های سیاسی در حوزه کُردنشین ترکیه

فروپاشی امپراطوری عثمانی به پیدایش ده­ها کشور و دولت منجر شد. ابتدا در کنفرانس سرو قرار شد برای کردهای عثمانی نیز قلمروی تعریف شود. در مادة 62 و 63 این پیمان به صراحت دربارة حقوق کردهای این حوزه سخن به میان آمد. شریف پاشا یکی از نخبگان کُرد که به نمایندگی از ترکیه در کنفرانس شرکت کرده بود در میانة راه خود را نمایندة کردهای ترکیه اعلام کرد. در برخی منابع از گفتگوی شریف پاشا با وزیر امورخارجة ایران دربارة اعلام استقلال بخش­های کردنشین  ترکیه در زیر قیمومیت ایران سخن گفته­اند.[12]در پی مقاومت ترک­ها به رهبری مصطفی کمال در برابر تحمیلات متفقین در 1923 و با یک گام عقب­نشینی نسبت به پیمان سرو، پیمان تازه­ای عقد شد که به لوزان معروف شد. در این پیمان بر زندگی آزاد همة شهروندان ترکیه صرفنظر از زبان، نژاد و یا مذهب تأکید شد.[13]

الغای خلافت در 1924موجب شد تا مهمترین نماد برادری ترک و کرد در ترکیه[14] از بین برود و دولت آتاتورک سیاست­های سخت و خشنی علیه همة گروه­های قومی و به ویژه کُردها در پیش گرفت. با آن که مصطفی کمال  به دلیل وضعیت خاص ترکیه در مراحل نخست جنگ استقلال و درگیری نظامی با یونان ابتدا با کردها پیمان بست و حقوق آنها را به رسمیت شناخت. اما به محض اتمام جنگ و به عقب راندن یونانی­ها برنامه­های خود را برای نفی تفاوت­های فرهنگی در ترکیه و ترک­سازی شهروندان غیر ترک آغاز کرد.

 

کُردها وسیاست های قومی در ترکیه

قانون اساسی جدید ترکیه در اکتبر سال 1924 در مجلس کبیر تصویب و بر اساس آن ترکیه جمهوری اعلام شد. در قانون اساسی جدید استفاده از زبان کردی در اماکن عمومی ممنوع شد. در ادامه املاک زمینداران بزرگ کُرد مصادره و در اختیار ترک­هایی قرار گرفت که بنا بود در حوزه­های کُردنشین ساکن شوند.[15] این سیاست­های فرهنگی و اجتماعی که بر کمرنگ شدن هویت فرهنگی مردم کُرد گرایش داشت به تدریج تا جایی پیش می­رود که حتی استفاده از واژة کُرد چه در گفتار یا در نوشتار ممنوع و معادل تبلیغات جدایی­خواهانه تروریستی تلقی شد.[16] در مقابل، واژۀ «ترک کوهی» رسم شد و حاصل کار نیز اعتراضات چند ده سالة فعالان کُرد.[17] در این دوران سخت حتی انجام پژوهش­های علمی و آکادمیک در زمینه کُردشناسی جرم محسوب شده و منع قانونی داشت.[18]

این روند که با سکولارسازی جامعه سنتی ترکیه نیز توأم شد با مقاومت چندین شیخ اعم از ترک و کُرد روبرو گردید.[19]و به این ترتیب رشته­ای از شورش­های محلی در مقابل این سیاست­ها در حوزة کردنشین ترکیه و دیگر نقاط ترکیه آغاز شد. شورش کوچگیری پیش از این روی داده بود اما شورش شیخ سعید پیران (1925)، شورش کمیتۀ خوی بوون یا شورش احسان نوری پاشا در آرارات (1930)، شورش شیخ رضا درسیم(1937)، هر یک نمونه­ای از این وضعیت تازه است. از 19 جنگ و درگیری نظامی که ارتش و نیروهای مسلح ترکیه از 1924 تا 1938 در آن مشارکت داشته­اند 17 مورد در حوزة کردنشین ترکیه روی داده است[20]قیام شیخ سعید پیران جنبة مذهبی داشت.

 

 

وی یکی از رهبران سُنی مذهب و از رهبران طریقت نقشبندی بودکه مصطفی کمال را متهم به نابودی دین کرد. تلاش شیخ سعید برای جلب همکاری جامعة علوی کُرد به جایی نرسید و نهایتاً این شورش با اعدام شیخ سعید پیران خاتمه یافت.[21] منازعات و رقابت­های قبیله­ای و عشیره­ای نیز مزید بر شکست این جنبش بود. حرکت آرارات یا قیام کمیتۀ خوی بوون نیز به همین دلایل شکست خورد. این قیام البته ماهیتی ایران­دوستانه داشت. رهبری قیام یعنی احسان نوری پاشا جنگ نیروهایش با ارتش ترکیه را پرده­ای از تاریخ جنگ­های ایران و توران تشبیه  و تأکید داشت که در روح سلحشوری و در خون نجیب ایرانی آنان (نیروهایش) تغییر حاصل نشده و نقصی پدید نیامده است.[22] شورش شیخ­رضا درسیمی شورش علویان کرد منطقة آناتولی مرکزی علیه سیاست­های کمالی بود. این شورش هم به دلیل ساختار عشیره­ای منطقه و نیز عدم همراهی مجدّانه جامعۀ کُرد سنی مذهب از آن نتوانست مقاومت زیادی از خود نشان دهد و به شکست انجامید.

 

شاخص­های توسعه اقتصادی و اجتماعی حوزة کُردنشین ترکیه

مردم کُرد در بخش های مختلف کشور ترکیه پراکنده هستند[23] اما حوزۀ کردنشین ترکیه شامل 23 استان واقع در مناطق شرق و جنوب شرق ترکیه می­شود که در آنها حدود 13 میلیون نفر سکونت دارند.[24] این عدد 8/18 درصد جمعیت ترکیه در سال 2000 میلادی (حدود 48 میلیون نفر) را شامل می­شود. مساحت این استان­ها نیز 92/28 درصد مساحت کل کشور ترکیه را در برمی­گیرد. نرخ رشد بالای جمعیت این استان­ها یکی از ویژگی­های جمعیت­شناختی این حوزه است. نرخ رشد سالانة جمعیت ترکیه 83/1 است. اما در حوزة کردنشین ترکیه این نرخ بالاتر از معدل کشوری است. به عنوان نمونه، نرخ رشد جمعیت در استان شانلی اورفه 65/3، حکاری 18/3، وان 2/3، شرناق 98/2، دیاربکر 17/2، ماردین 33/2 و باتمان83/2 است. بُعد خانوار در مناطق کُردنشین نیز از معدل کشوری بالاتر است. در برخی استان­های کردنشین ترکیه بعد خانوار دو برابر میانگین کشوری است. به عنوان نمونه در شرناق بعد خانوار 25/8 و در استان موش نیز 25/8 است. میانگین بعد خانوار در استان­های 23 گانه 40/6 است. نرخ مهاجرت در استان­های مورد توجه این مقاله نسبت به وضعیت سایر مناطق ترکیه متفاوت و حاکی از گسترده­تر بودن مهاجرت است. در برخی استان­ها نرخ مهاجرت به حدود 10 درصد رسیده است. به عنوان نمونه، تنها در تا 3,600,000 نفر مرد و سه میلیون نفر زن در این استان­ها 23 گانه مهاجرت کرده­اند.

در سال 2007 نرخ بیکاری در ترکیه 3/10 درصد گزارش شده است اما نرخ بیکاری در برخی از استان­های کردنشین، علیرغم نرخ بالای مهاجرت، بالاتر از معدل کشوری است. در گروه استان­های وان، موش، بتلیس و حکاری 4/12 درصد و در استان­های شانلی اورفه و دیاربکر 2/13 درصد است. در گروه استانی ماردین، باتمان، شرناق و سعرد نرخ بیکاری نزدیک به دو برابر نرخ کشوری یعنی 9/19 درصد گزارش شده است. 3/25درصد از کل شاغلین ترکیه در بخش صنعت مشغول به کار هستند اما در مناطق کردنشین این نسبت بسیار کمتر است. به عنوان مثال در استان­های دیاربکر و شانلی اورفه 6/15 درصد در بخش صنعت شاغلند و در استان­های وان، موش، بتلیس و حکاری حدود 9/12 درصد در بخش صنعت اشتغال دارند. سهم ارزش افزودة 24 استان کردنشین از  ارزش افزوده بخش  صنعت در سال 2006 حدود 5/6 درصد از 100 درصد کشوری است.

سرانۀ ارزش افزوده ناخالص برای هر شهروند ترکیه­ای در سال 2004 حدود 5102 دلار امریکا است. این سهم در استان­های کردنشین گاه کمتر از نصف معدل و گاه یک چهارم معدل کشوری است. در استان­های ماردین، باتمان، شرناق و سعرد درآمد سرانه حدود 1886 دلار است. در استان­های شانلی اورفه و دیاربکر این رقم معادل 2395 دلار است. این نرخ در سال 2006 در استان­های کردنشین روند نزولی داشته و از آن کاسته شده است.

این ارقام و سایر شاخص­های توسعه­ای از آن حکایت دارند که روند توسعۀ اقتصادی و اجتماعی حوزه­های کردنشین نسبت به سایر نقاط ترکیه نامطلوب­تر است. تفاوت این شاخص­ها از سویی فقر عمومی را در این استان­های کردنشین به تصویر می­کشد و از دیگر سو بیانگر زمینۀ ابراز نارضایتی گسترده­تر عمومی نسبت به سیاست­های اقتصادی و اجتماعی دولت ترکیه می­باشد.[25] برخی از تحلیل­گران از این وضعیت به عنوان اساس و پایة اقتصادی تجزیه­طلبی در ترکیه یاد می­کنند و سازمان­هایی مانند پ­ک­ک مدعی هستند کردهای ترکیه در وضعیت استعمار داخلی قرار گرفته­اند.[26]

 

ظهور پ­.ک.­ک و چالش­های پیش­روی دولت ترکیه

در حوزة کردنشین ترکیه احزاب سیاسی مختلفی در تلاشند تا افکار عمومی را به خود جلب نمایند احزاب فعال در صحنة ملی بدون در نظر گرفتن وجوه قومی و نیز احزاب اسلام­گرای منطقه­ای[27]  فعال در مناطق کردنشین ترکیه از جمله این احزابند. اما شواهد حاکی از آن است که در دو دهۀ اخیر بر نفوذ حزب کارگران کرد ترکیه یا پ.­ک­.ک­. در مناطق کردنشین افزوده شده است. از زمان اعلام فعالیت این حزب یعنی از اواخر سال­های دهة 70 میلادی تا کنون ده­ها هزار تن از نیروهای دولتی، چریک­های کرد و نیز شهروندان عادی قربانی درگیری این گروه و نیروهای دولتی شده­اند. برخی معتقدند قصور ورزیدن دولت­های نوین ترکیه از تقویت گروه­های میانه­رو و دموکراتیک کُرد موجب شده است که اوجالان به صورت یگانه شخصیتی بروز کند که کردهای ترکیه بتوانند او را رهبر واقعی خود قلمداد کنند[28]. چراکه در ترکیه طرح هر پیشنهادی دایر بر این که دولت آنکارا از طریق اجرای یک رشته اصلاحات به منظور بر آورده ساختن آرزوهای کردها در زمینه تکلم به زبان کردی و سایر حقوق فرهنگی آنان درصدد تأمین صلح درازمدت برآید، سازش با تروریسم و به خطر افکندن کشور تلقی می­شود.[29]

اوجالان تا پیش از 1978 در قالب احزاب چپ و مارکسیست ترکیه فعالیت می­کرد و در سال 1978 سازمان پ.ک.ک را با طرح نوعی روایت ابتدایی مارکسیستی ـ لنینیستی که رنگ و رویی دهقانی و روشنفکرستیز داشت با تعدادی از همفکران کرد و تعدادی ترک ترکیه­ای تأسیس کرد. هدف از تشکیل حزب در ابتدا اعلام استقلال حوزة کردنشین از ترکیه بود. این حزب نیم­نگاهی نیز به دیگر حوزه­های کردنشین در کشورهای همسایه داشت. پ.ک.ک در سال 1984 با دولت وارد درگیری شد. این درگیری­های گستردة نظامی که در جنوب شرقی ترکیه ده­ها هزار نفر تلفات در پی  داشت در سال­های 1991 تا 1993 به اوج رسید.[30] در دهة 90 میلادی به تدریج این حزب از ایدة استقلال حوزة کردنشین فاصله گرفت و دستیابی به فدرالیسم را جایگزین شعارهای پیشین کرد. اما در روش این حزب یعنی جنگ مسلحانه تغییری روی نداد. با اعمال فشار ترکیه به سوریه، که در آن روزگار لبنان را در اشغال خود داشت، اوجالان مجبور شد از قرارگاهش در بقاع لبنان خارج شود و پس از مدتی به چنگ نیروهای امنیتی ترکیه افتاد. اوجالان از سال 1999 میلادی در زندان به سر می­برد. مراد کاریلان جانشین وی در رهبری حزب است که با استقرار در کوهستان­های قندیل در شمال منطقه کردنشین عراق، فعالیت­های خود را از این منطقه هدایت می­کند.

با دستگیری اوجالان پ.ک.ک برای کاستن از فشار ترکیه و نیز فشار امریکا و اروپا تاکتیک­های خود را تغییر داد، از جمله آن که با تأسیس شعبه­های تازه­ای لبة تیز حملات خود را افزون بر ترکیه متوجه دیگر کشورهای همسایه نمود. این اقدام هرچند مورد استقبال برخی دولت­های غربی قرار گرفت اما نتوانست در وضعیت حزب و موازنة قوای موجود تغییری ایجاد کند. درگیری همزمان در چند جبهه برای پ.ک.ک هزینه­های سنگینی در پی داشت.

 

حزب حاکم عدالت و توسعه و مسئلة کردهای جنوب شرقی ترکیه

اقبال عمومی به حزب عدالت و توسعه و نیز برخی وعده­های انتخاباتی آن این خوشبینی را در میان گروه­هایی از مردم ایجاد کرده بود تا بتوان برای حل مسائل مرتبط با کردهای ترکیه امیدوار بود. اما پیچیدگی وضعیت سیاسی ترکیه، سنت سخت کمالیسم که در لایه­های پیچ در پیچ ساختار سیاسی و نظامی ترکیه نفوذ عمیقی داشته و عوامل متعدد دیگر موجب شده تا حزب حاکم خود را چندان درگیر یافتن راه­حلی برای حل و فصل مشکلات موجود نکند. این در حالی است که مسئلة کردهای ترکیه به عنوان یکی از موانع ورود آن کشور به اتحادیه اروپا از اهمیت بیشتری برخوردار شده است.[31] افزون بر مسائل سیاسی و نیز ورود نیروهای کرد در شوراهای محلی و انتخاب شهرداران محلی برای شهرهای جنوب شرقی ترکیه و همچنین اجازة نشر برخی نشریات و کتاب­ها به زبان کردی در ترکیه، که در نوع خود اقدامی کم سابقه است؛ فعالیت  گسترده­ای نیز در این مناطق آغاز شده است. تأسیس دانشگاه در دیاربکر و نیز چند نقطه دیگر، اصلاحاتی چون توسعه زیربناهای ارتباطی و احداث مراکز صنعتی و اقداماتی از این دست، اگر چه با اقبال نسبی شهروندان روبرو شده است اما فعلاً نتوانسته رضایت تام و تمام منتقدین را فراهم سازد.

از دیگرسو در سال­های اخیر افزون بر جنگ و درگیری نظامی در بخش­هایی از ترکیه، برخوردهای حکومت با اپوزسیون کُرد شدت بیشتری یافته است. بر اساس گزارش حزب صلح و دموکراسی در دو سال اخیر حدود هشت هزار نفر از فعالین کُرد توسط دستگاه­های امنیتی دستگیر و بازداشت شده و از آن میان حدود چهار هزار تن از آنان به زندان محکوم شده­اند. اعتراض 106 نفر از شهرداران و اعضای شوراهای محلی به وضعیت رهبر زندانی پ­ک­ک  نیز موجب صدور کیفر خواست دادستان برای محاکمة این افراد به اتهام حمایت از تروریسم شد.کیفرخواستی که اگر به نتیجه برسد می­تواند 2120 سال زندان برای این شهرداران در پی داشته باشد.

برگزاری انتخابات اخیر و  پیروزی 36 نامزد حزب صلح و دموکراسی یعنی حزب نزدیک به پ­ک­ک موجب شد تا مسئلۀ کُردها دوباره در سطح افکار عمومی ترکیه جایگاه تازه­ای به خود اختصاص دهد. هرچند گروهی از تحلیل­گران این وضعیت تازه را موفقیتی بزرگ برای کُردهای جنوب شرقی ترکیه قلمداد می­کنند اما در همان حال اذعان دارند که با توجه به جمعیت لااقل بیست و پنج درصدی کردها در ترکیه باید سهم آرای نامزدهای کرد بسیار بالاتر از  این رقم می­بود. این مسئله از آن حکایت دارد که بخش مهمی از کردهای ترکیه با پشتیبانی از نامزدهای حزب عدالت و توسعه و سایر احزاب عملاً مسیر دیگر و متفاوتی نسبت به احزاب کرد در پیش گرفته­اند. مسئله کردهای ترکیه یکی از اساسی­ترین مشکلات پیش­روی نظام سیاسی ترکیه است. مشکلی که علیرغم اهمیت روز افزون آن و تأثیر بسیار زیادش بر مناسبات سیاسی داخلی و حتی روابط خارجی ترکیه، به نظر می­رسد در کوتاه­مدت راه­حلی برای آن در پیش­رو نیست. این پرسش پیش می­آید که آیا مسئلة کُردهای جنوب شرقی ترکیه پاشنه آشیل سیاست­های نو عثمانی­گری دولت اسلام­گرای توسعه و عدالت خواهد بود؟

یادداشت­ها:

 

 




[1] - T . Evered Kyle, "Regionalism in the Middle East and the Case of Turkey"Geographical Review, Vol. 95, No. 3, New Geographies of the Middle East (Jul., 2005),pp. 463-477

[2] - Secor Anna There Is an Istanbul That Belongs to Me": Citizenship, Space, and Identity in the City: Annals of the Association of American Geographers, Vol. 94, No. 2 (Jun., 2004), pp.352-368

[3] -Encyclopedia Britanica 2009  BOOK OF THE YEAR printed in USA 2009,p:718

[4]  - احسان، هوشمند «کرد یا کردها، مدخلی جامعه­شناختی بر کُردشناسی» فصلنامه گفتگو شماره 40 شهریور سال 1383 :9

[5]  - Victoria  Arakelova  The Zaza People as a New Ethno-Political Factor in the Region): Iran & the Caucasus, Vol. 3/4 (1999/2000), pp. 397-408

[6] - غلام  سرور، تاریخ شاه اسماعیل صفوی ترجمه محمدباقر آرام و عباسقلی غفاری فرد، مرکز نشر دانشگاهی، 1374 20 ؛  و همچنین  بنگرید به عبدالحسین نوائی،روابط اقتصادی و سیاسی ایران در دوره صفویهانتشارات سمت 1377 صفحه 9 به بعد

[7] - در دوره معاصر نیز با علویان ترکیه گاه و بی گاه برخوردهایی صورت پذیرفته است. تبعید انبوه علویان در دوره جمهوری کمالیستی ترکیه یعنی در سال های 1937 و 1938 نمونه ای از این وضعیت است. جاناتان رندل،با این رسوایی چه بخشایشی مترجم ابراهیم یونسی نشر  پانیز 1378 :37

8. مارتین وان برویینسن، جامعه شناسی مردم کُرد( آغا، شیخ و دولت)، ترجمه ابراهیم یونسی، پانیز 1378: 329

9. پیشین

[10] .با استقرار مصطفی کمال در مسند قدرت جمهوری نوپای ترکیه و شکل گیری الگوی نوینی از کشور داری و حکمرانی در آن سرزمین ،که بعدها به کمالیسم تعبیر شد، و تلاش برای حذف هر نوع تمایز فرهنگی و زبانی رشته اقداماتی صورت گرفت که آن ها نیز به نوبت خود به برخی مقاومت ها ی جدّی در میان کُردهای منجر شد

[11]  - خوبروی پاک،محمد رضا،  اقلیت­ها، نشر شیرازه 1380:29

- [12] آکوپوف (هاکوپیان) و م.ا حصارُف کردان گوران و مسئله کرد در ترکیه ترجمه ایزدی انتشارات هیرمند 1376 : 105.

13. پیشین :129- 130 ؛ و در ماده39 پیمان لوزان چنین تصریح شد: هر شهروند ترکیه می­تواند هر زبانی را که بخواهد، خواه در مناسبات خصوصی یا بازرگانی، خواه در حوزه مذهب، مطبوعات و یا آثار چاپی از هرگونه و خواه در نشست­های همگانی، بی هیچ مرز و بندی آزادانه بکار رود.

[14] - مارتین وان برویینسنجامعه شناسی مردم کُرد( آغا، شیخ و دولت) مترجم ابراهیم یونسی پانیز 1378: 61 در همین خصوص حسن ارفع در کتاب کردها یک بررسی تاریخی و سیاسیمنتشر شده در 1966  با گزارشی از سفر 50 روزه خود از ترکیه می­نویسد که متوجه احساسات عمیق آنها نسبت به سلسله عثمانی شده است.چرا که به گفته ارفع کردها بدلایل مذهبی تمایل شدیدی به  سلاطین عثمانی به عنوان خلفای اسلامی داشتند ارفع در صفحه 38 کتاب خود تاکید می کند که کردها می خواستند که لااقل مقام خلافت محفوظ و پایدار بماند.

[15] - رابرت اولسن،  قیام شیخ سعید پیران، ترجمه ابراهیم یونسی انتشارات نگاه 1377:142

[16] -اقلیت­ها :9

[17] -نوری پاشا ،احسان جنبش ملی کرد در ترکیه، انتشارات توکلی، 1380: 21

[18] - عبدالله اوجالان ، راه انقلاب کردستان«مانیفست»، انتشاراتERNK 1999: 135

مارتین وان برویینسنجامعه شناسی مردم کُرد( آغا، شیخ و دولت):359 15.

16. اولسن,رابرت قیام شیخ سعید پیران، ترجمه ابراهیم یونسی، نشر نگاه 1377: 191

17. پیشین :144

[22] - در این خصوص  به کتاب زیر مراجعه شود: احسان  نوری پاشا وقایع آرارات خاطرات احسان نوری پاشا، به کوشش کاوه بیات انتشارات شیرازه چاپ اول 1378

[23] . توان به منبع زیر مراجعه کرد- در باره جمعیت کردهای ترکیه

Mutlu Servet  Ethnic Kurds in Turkey: A Demographic Study

International Journal of Middle East Studies, Vol. 28, No. 4 (Nov., 1996), pp. 517-541

[24]  - تعداد این مناطق اینک به25 استان رسیده است. دو استان از استان­های یادشده در چند سال اخیر به استان تبدیل شده لذا امارهای مربوط به این مناطق در امارنامه­ها در خلال 23استان ارائه شده است که پیش از این در ان چارپوب قرار داشتند

[25].کلیه داده­ها و آمارهای این بخش از سالنامه­های آماری مرکز آمار ترکیه استفاده شده است برای نمونه می­توان به کتاب زیر مراجعه کرد

TURKIYE ISTATISTIK KURUMU(TURKISH STATISTICAL INSTITUTE ) TURKIYE ISTATIK YILLIGAL (TURKEYS STATISTICAL YEARBOOK)2009

[26] -Mutlu Servet  Economic Bases of Ethnic Separatism in Turkey: An Evaluation of Claims and Counterclaims: Middle Eastern Studies, Vol. 37, No. 4 (Oct., 2001), pp. 101-135

[27] - Atacan Fulya  A Kurdish Islamist Group in Modern Turkey: Shifting Identities: Middle Eastern Studies, Vol. 37, No. 3 (Jul., 2001), pp. 111-144

. [28]  به عنوان نمونه می­توان به تایمز انگلستان مورخه 30/6/1999 با مطلبی با عنوان عدالت در پای چوبه­دار مراجعه کرد.

29. بنگرید کریس موریس  حکم صادره درباره اوجالان عواطف خشم آلود خطرناک را شعله­ور می­سازد،گاردین انگلستان 30/6/99

[30] . حسن جودی، پ.ک.ک از انقلاب رستاخیز تا انقلاب دموکراتیک گفتگویی با عثمان اوجالان 1380 مرکز انتشاراتی جنبش خلق

[31] - Michael M Gunter The Continuing Kurdish Problem in Turkey after Öcalan's Capture:Third World Quarterly, Vol. 21, No. 5 (Oct., 2000), pp. 849-869

 

 

این جستار پیش‌تر در فصل‌نامه “گفتگو” شماره ۵۹ صفحات۴۳ تا ۵۵ منتشر شده است.

 

 

 

آیا مسئله کُردهای جنوب شرقی ترکیه پاشنه آشیل سیاستهای نوعثمانیگری دولت اسلام‌گرای توسعه و عدالت خواهد بود؟

 

حرکت آرارات یا قیام کمیته‌ی خوی بوون، ماهیتی ایراندوستانه داشت. رهبری قیام یعنی احسان نوری پاشا جنگ نیروهایش با ارتش ترکیه را پرده‌ای از تاریخ جنگهای ایران و توران تشبیه کرد و تأکید داشت که در روح سلحشوری و در خون نجیب ایرانی آنان (نیروهایش) تغییر حاصل نشده و نقصی پدید نیامده است.

قانون اساسی جدید ترکیه در اکتبر سال ۱۹۲۴ در مجلس کبیر تصویب و بر اساس آن نظام سیاسی ترکیه، جمهوری اعلام شد. در قانون اساسی جدید استفاده از زبان کردی در اماکن عمومی ممنوع شد. در ادامه، املاکِ زمینداران بزرگ کُرد مصادره شد و در اختیار ترکهایی قرار گرفت که بنا بود در حوزههای کُردنشین ساکن شوند. این سیاستهای فرهنگی و اجتماعی که بر کم‌رنگ‌شدن هویت فرهنگی مردم کُرد گرایش داشت به‌تدریج تا جایی پیش میرود که حتی استفاده از واژه کُرد چه در گفتار یا در نوشتار ممنوع و معادل تبلیغات جداییخواهانه تروریستی تلقی شد. در مقابل، واژه‌ی «تُرکِ کوهی» رسم شد و حاصل کار نیز اعتراضات چند ده ساله فعالان کُرد شد. در این دوران سخت، حتی انجام پژوهشهای علمی و دانشگاهی در زمینه کُردشناسی جرم محسوب می‌شد و منع قانونی داشت

 

 

احسان هوشمند (عضو انجمن دانشوران انجمن پژوهشی ایرانشهر)

http://iranshahr.org/?p=16123

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید