رفتن به محتوای اصلی

● جهان

رضا پرچی زاده
تجزیه طلبی، در راستای استعمار خارجی و به علاوه استبداد داخلی، از دشمنانِ درجه اولِ تبلورِ اراده ملی و در نتیجه پا گرفتن دموکراسی در ایران است؛ چرا که با خُرد کردن کشورِ بزرگِ ایران به قطعات کوچک، خرده ریزهای آن را تحتِ هژمونیِ قدرتهای منطقه ای و جهانی قرار می دهد.
ناصر ایرانپور
تلويزيون بی‌بی‌سی با هنرمند، پژوهشگر و مبارز کرد ناصر رزازی مصاحبه‌ای ترتيب داد. بعد از آن بحثهايی در محافل خصوصی کردی در ارتباط با ارزيابی از اين مصاحبه‌ و گفته‌های آقای رزازی درگرفت. همچنين حکومت اسلامی ايران گزارش اين مصاحبه‌ را در ارگانهای رسانه‌ايی خود مندرج نمود که‌ سراسر جعل بود. آنچه‌ می‌خوانيد نخست ارزيابی راقم سطور از مضمون اين مصاحبه‌ است، سپس جعليات و تحريفات جمهوری اسلامی نشان داده‌ شده‌اند و بالاخره‌ در پايان خود مصاحبه‌ را که‌ از سايت مزبور گرفته‌ شده‌ ملاحظه‌ می‌فرمائيد.
م.ع حسینی
حسن اوغلونون «حروفی» لیگینه گلدیکده، سؤزسوز که بودا «محترم عالمین» دیگر کشف لریندن حساب اولور! او، یوخاریداکی جمله نین آردیندا معترضه ده یازیر: « ( بانیِ دین – مذهبِ آزربایجانی حروفی، فضل الله نعیمی تبریزی است)». البته سؤز یوخ که حروفی مسلکینین بانیسی نعیمی دیر. تاریخی منبعلر گؤره، نعیمی «تقریباً ۱۳۳۹ – نجی ایلده آنادان اولموش و ۴ -۱۳۹۳ – نجی ایلده » (۸) ده قتله یئتریلمیشدیر. مهران جنابلاریندان سئوال اولونورر:
علاءالدین فتح راضی
این میان شاملی دلیلی برای ادعایش ندارد جز اینکه مسئلۀ زبان را علم بکند و بگوید: “فارس” عنوان اتنیکی جامعه ایست که زبانش فارسی است و حتی عنوان سرزمین اش هم “فارس” (یا پارس) است، دین اش عمدتا شیعه و تاریخ اش آن تاریخی است که در هشتاد سال اخیر آن را در مدارس برایمان تدریس کرده اند. در کنار این اتنیسیتیت، اتنیک های دیگر نیز در این سرزمین ساکن هستند مثل ترکها، کردها، بلوچ ها، ترکمن ها، اعراب و…. دقیقا به همین دلیل است که نمیتوان اسم خاص “فارس” را معادل اسم خاص “ایران” دانست.
لیلا مجتهدی
امری که باید در نظر گرفته شود این است که تعریف احمد کسروی و دیگر نژادپرستان آریایی از "آذری" تنها و تنها یک "روایت" است. ما آذربایجانی ها می توانیم و باید تعاریف و راویت های خودمان را از ترم های آذر، آذری و آذربایجان داشته باشیم. این همان روایتی است که خلف تبریزی ها، فریدون آغاسی اوغلو ها، حسین محمدزاده صدیق و ده ها آذربایجانی فرهیخته ی دیگر در میان گذاشته اند.
ابومحمد المحمراوی
خانم کار،وقت آن رسیده که همه مدعیان دفاع از حقوق بشرو بدون فوت وقت، صریح وبدون اغماض و ملاحظه کاریهای سیاسی ، بطور شفاف وصادقانه هرگونه حرکت وگفت ونوشت نژادپرستانه را افشاء کرده، آنچه در توان دارند هزینه ترسیخ وگسترش حقوق بشر نمایند، بسترفرهنگ بشردوستانه واحترام به حقوق وحق تعیین سرنوشت متقابل رابسط داده، از تراکمات کراهت وکینه برای باز ماندن کانال دیالوگ بکاهند. به امید روزی که گفته آقای عماد الدین باقی جامه عمل پوشدوعلامیه جهانی حقوق بشر، قانون زمین وزمان گردد.وسلام
یونس شاملی
نوشته اخیر آقای ناصر کرمی بسیار بهت برانگیز است. وی در نوشته قبلی خود به روشنی عنوان کرده بودند که: "اصلا زبانی بنام ترکی وجود ندارد" و حالا در کامئنت اخیرشان شناگری کرده و حرف خود را تغییر داده و نوشته اند، "زبان نوشتاری و الفبایی بنام تُرکی وجود نداشت". ایشان با بی پروایی می نویسند، "اگر زبان ترکی نوشتاری وجود میداشت در زمان اوج قدرت ترک تباران (عثمانی) زبان درباری آنها فارسی و یا پارسی نبود
جناب بهنام،نوشته آقای انصافعلی هدایت نشان میدهد که باحادشدن مبارزه ملل مختلف غیرفارس زبان باحاکمیت فارسی/اسلامی،متاسفانه هرروز ازتعدادطرفداران فدرالیسم ملی کاسته شده وبتعدادطرفداران جدائی و استقلال افزوده میشود. همانطریکه آقا ی بهنام خودبیان میکنیدامروزه حتی رادیکال ترین پان فارس ها نیزمشکلات ملی(گرچه باتحقیرقومی مینامند)راقبول میکنندواگرتا دیروزبیان میکردند درایران خبری نیست وگویا چندروشنفکرتجزیه طلب خارج نشین این مسائل راعمده میکنندو...ا
تأکید میشود که زبان تُرکی یک زبان نوشتاری و الفبایی نبوده و نیست. زبان تُرکی یک زبان منفرد طبیعی گفتاری شفاهی بود که اگر بر پایهءِ زبانهای الفبایی دیگر مانند فارسی و عربی استوار نمیشد مانند هزاران زبان منفرد طبیعی در قارهء آفریقا منقرض میشد. این برداشتِ پژوهشگران تُرکولگی (تُرک شناسی) میباشد. چنانکه در عهد باستان چندی از زبانهای شش گانه تمدن بین النهرین از جمله سومری منقرض شد و از بین رفت. اصولأ واژه تُرک و زبان تُرکی از سال 1925 میلادی پدید آمده است.
اژدر بهنام
با شرایطی که آقا هدایت توصیف می‌کنند، روند تجزیه ایران از کانال جنگی بس مهیب خواهد گذشت. جنگی که حتا ثروت نفتی مناطق نفت‌خیز نیز در طول سالهای متمادی قادر نخواهد بود خرابی‌های آنرا جبران کند
انصافعلی هدایت
آخرین باری که در مقاله ای به زبان انگلیسی به ایرانیان هشدار دادم که ایران سرزمین خون و خون ریزی خواهد شد، درست 48 ساعت بعد از آن که رئیس ایرانیم آن مقاله را دید، از کارم اخراجم کرد. به نظر او، من، تجزیه طلب بودم. این آخرین سودی بود که من از ایرانی بودنم و از ایرانی های خیلی وطن پرست کسب کردم و دیگر به من کاری داده نشد و نمی دهند. همان طور که از سال 1375 تا 1384 در ایران اسلامی، کاری در رسانه ها به من داده نشد و هر کجا کار کردم، حقوقم را پرداخت نکردند و شکایت هایم هم به جایی نرسیدند
یونس شاملی
به نظر میرسد که مناسب ترین شعار برای جنبش های ملی-دمکراتیک متعلق به ملیتهای غیرفارس، تاکید به تحقق حق تعیین سرنوشت با حفظ استقلال این جنبش ها و حمایت جدی از جنبش دمکراسی خواهی در مناطق مرکزی ایران است. اما این شعار و این خیز تا زمانیکه رهبران و احزاب متعلق به جنبش دمکراسی خواهی در مرکز، ملیتهای غیرفارس و جنبشهای ملی- دمکراتیک آنان را به رسمیت نشناخته و صمیمانه با آن به گفتگو ننشیند، پروژه اتحاد نیروهای سیاسی در کل ایران عقیم خواهد ماند و زمینه سازاستمرار حیات نگین جمهوری اسلامی خواهد شد.
علی سلیمانی
کشوری که در آن به سر می بریم، ترکیبی نامتجانسی از ملل مختلفی است که در کنار هم در جغرافیایی به نام ایران زندگی می کنند
ابومحمد المحمراوی
اندازه ومقداریکی بود،زیراظلمی راکه برغیرفارسها روا شده ومی شود،نه تنها فراتر ازمضاعف، بلکه باید بتوان هندسی محاسبه گردد،ظلمی که نه تنها دورژیم علیه غیرفارسها مرتکب گردید،بلکه عده کثیری باانگیزه ای برتری طلبانه فکرواندیشه نژادپرستی راگسترش داده،نه تنهازمینه ظلم وجنایت بتوان هندسی را برای رژیمهای حاکم مهیاکردند، بلکه هرکدام بنوبه خود شریک جرمند،روحانی واستاد،شاعروقلم بدست،احزاب وگروها،درعرب ستیزی گوی سبقت ازهم برده،چنین اندیشه ضدبشری را چون ارث ثمین به وارثان خودمنتقل وبه چنین صفتی مباهات میکنند.
مهرانگیز کار
بازمی گردم به جمعی که به هم در پیچیده اند به بهانه های جغرافیائی و تاریخی. از الاحواز می گویند و از عربستان به جای خوزستان یاد می کنند. یک دسته چاره را در جدائی می جوید و یک دسته در حفظ یکپارچگی به هر قیمت که اقوام هزینه اش را پرداخت کنند اصرار می ورزد.
م. ائینالی
اگر ما واقعیت تدارکات دخالت نظامی (خارجی) در عرصۀ بین المللی (خصوصاً زمزمه های تکرار آن در ایران و لزوماً آذربایجان) را در کنار تجدید نظر در بارۀ چهره و ماهیت اساسی مقولۀ " امپریالیسم" قرار دهیم و سپس " تئوری رهایی" را نیز بدان اضافه کنیم خود بخود مجبور به این نتیجه گیری منطقی در حرکت ملی خواهیم شد که دیگر امپریالیسم و یا استعماری وجود ندارد که ما از آن بترسیم و یا با آن مبارزه کنیم بلکه کشورهای دخالت کننده یا همان "جامعۀ جهانی" برای "برقراری دموکراسی" و " تأمین حقوق بشر" به منطقۀ ما...
احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مسائل حقوق بشر در نشست اقلیت‌های ملی و قومی ایران در ژنو شرکت کرده است. دکتر حسن نایب هاشم، فعال حقوق بشر و یکی از برگزارکنندگان نشست "حقوق اقلیت ها در ایران" با اعلام این خبر به دویچه‌وله گفت:«احمد شهید قبل از حضور در این مراسم با نمایندگان وهیاتی که از ایران آمده بود دیدار کرد و بعد به جلسه ما آمد. وی تلاش می‌کند با جمهوری اسلامی تعامل داشته باشد.»
رضا مرادی غیاث آبادی
ما عادت داریم هر ناتوانی و کوتاهی و عادت ناپسند خود را به گردن دشمنان وهمی تاریخی بیندازیم تا مبادا گزندی بر «بزرگی‌امان» وارد آید. در حالیکه بسیاری از معضلاتی که امروزه با آنها دست به گریبانیم و آنها را دستاورد اسکندر و عرب و مغول می‌دانیم، از صفات اصیل خودمان هستند. از آن جمله است: کوبیدن انواع چماق‌ها و انگ‌ها بر سر و پیشانی هر کسی که آینه‌ای در برابر ما بگیرد.
من برای صحبت در خصوص آذربایجانیها که یکی از این اقلیتها است و از ابتدایی ترین حقوق انسانی اش محروم نگه داشته شده اینجا هستم.
آذربایجانیها بیشتر در شمال غربی ایران ساکنند و بزرگترین جامعه غیر فارس کشور را تشکیل میدهند. پس از روی کار آمدن حکومت پهلوی در سال ۱۹۲۵ آذربایجانیها به همراه دیگر اتنیکهای غیرفارس در ایران٬ در قانون و عمل مورد نژادپرستی و تبعیضهای فرهنگی، زبانی و اقتصادی قرار گرفته اند. در کشور چندزبانه ایران٬ فارسی همچنان تنها زبان سیستم آموزشی کشور است.
کامنت های جالب و خواندنی
میخواستم نشان دهم که تصور کارآمدی ناسیونالیسم ایرانی در برابر رژیم، یک توهم و ضعف محاسبه است چرا که ناسیونالیسم تبلیغ شده بلافاصله و به نحو خارج از کنترلی رادیکال شده، خود را در برابر ناسیونالیسم رادیکال شده ترک و کرد و عرب قرار میدهد. همچنین قصد داشتم این ایده را در میان بگذارم که تنها و یگانه چسب و ملاتی که قادر است مبارزات پولاریزه شده ملیتهای مختلف ایران را به هم متصل کرده، آنها را در یک جبهه واحد گرد آورد، سوسیالیسم و ایدوئولوژی چپ سوسیالیستی است.
کریم عبدیان بنی سعید
سخنان روز چهارشنبه آقای کریم عبدیان در اجلاس سازمان ملل در ژنو
تبریزلی سیامک
در نبود یک اوپوزوسیون قدرتمند و مطرح داخلی (که از نظر من فقط و فقط میتواند یک اوپوزوسیون متشکل از گروههای چپ باشد)، تنها گزینه باقی مانده تهاجم و اشغال خارجی و تسلط دوباره امپریالیسم بر این مملکت است. خوشبختانه به نظر میرسد که برخی تشکلهای ملی آذربایجان به ضرورت ایفای این رسالت تاریخی پی برده باشند. تحولات اخیر در جنبش فدرال دموکرات آذربایجان نشان میدهد که این تشکیلات دیگر صرفاً یک تشکل سیاسی نیست، بلکه در عین حال یک تشکل با گرایشات چپ است.
سازمان ملت‌های بدون نماینده و سازمان بین‌المللی دفاع از حقوق اقلیت‌ها در کنار نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل، سمینار "حقوق اقلیت‌ها در ایران" را برگزار کردند.
ناصر ایرانپور
در روزهاي هفتم و هشتم ژانويه‌ي امسال نشستي تحت عنوان "اجلاس همبستگي براي دمکراسي و حقوق بشر" در شهر کلن آلمان برگزار گرديد. پس از آن مقالاتي از سوي تني چند از شرکت‌کنندگان منفرد اين اجلاس با مضمون انتقاد از سازمانهاي سياسي کردستان حاضر در جلسه‌ انتشار يافت، مبني بر اينکه گويا‌ اين جريانات "براي رضايت چند ناسيوناليست پان‌ايرانيست" از استراتژي استقرار فدراليسم در ايران عدول کرده‌اند.
ایران همچون بسیاری از کشورهای منطقه خارومیانه از گوناگونی قومی، زبانی و مذهبی برخوردار است .
سازمان های گروهای اتنیکی می گویند از زمان تاسیس دولت نوین ایران افزون بر سرکوب سیاسی و نقض آزادی های عمومی به آنان ستم ملی نیز اعمال می شود.
آلب ارسلان صرافی
نقدی بر یادداشت اول سایت ایران گلوبال بر نمونه انشاءهای دانش آموزان آذربایجانی در عهد مشروطه:اشاره‌ای به "تفکر به اصطلاح ترک بودن یا ترک انگاری" نکرده‌ام، بلکه برعکس گفته‌ام حال و هوای این انشاءها نشان می‌دهد که اذهان عمومی مردم آن زمان آذربایجان ترک بودنشان را (یا به قول ایشان نه ترک بودن بلکه به ترکی آذربایجانی نوشتنشان را!) در تعارض با ایرانی بودن خود نمی‌انگاشتند. چیزی که خود ایشان نیز در ماده پنج بدان اشاره نموده‌اند که...
اخیرا مقاله ای درسایت شما تحت عنوان – بازهم درباره شبکه تلویزیونی « گوناذ تی وی » - با نام مستعار م.ائینالی چاپ شده که چندین مساله مختلف وحتی متضاد را بهم دیگروصل کرده وبا توسل به تئوری توطئه خواسته است با یک تیرچندین نشان بزند . ما با باورهای شخصی نویسنده کاری نداریم اما چون درنوشته ایشان اطلاعات نادرستی درباره جبهه آزادی ملی آذربایجان جنوبی «گاماج» داده شده است لذا هیئت دبیران « گاماج » توضیحاتی را ضروری می داند تا نوشته م. ائینالی باعث اغتشاش اذهان خوانندگان مقاله نشود .
پس از اعتراضات گسترده در سال ۲۰۰۹ بدنبال اختلاف نظرها نسبت به نتایح انتخابات ریاست جمهوری، دولت ایران حجم سرکوب ها را نسبت به مخالفان اش افزایش داده است. در حالی که فشارها بر علیه فعالان، روزنامه نگاران، و مخالفان سیاسی مستند و مورد بحث، قرار می گیرد اما علیرغم اینکه یطور مشابه سرکوب های اعمال شده نسبت به جمعیت های اقلیتها در ایران از طرف سازمان های غیر دولتی و ارگان های حقوق یشری سازمان ملل متحد به طور گسترده ای گردآوری و ثبت شده است ولی از دفت و توجه کمتر افکار عمومی برخوردار می باشد.
به نظر من پيش از هر چيز نياز به تغيير رويكرد نسبت به الگوي ساختن دولت ملي وجود دارد كه الگويي بيروني و همان‌گونه كه گفتم فرانسوي است. ما بايد درك كنيم كه اولا ما در شرايط فرانسه قرن نوزده نيستيم كه بتوانيم زبان‌هاي قومي و محلي را از ميان ببريم، يا با الزام خواسته باشيم كه افراد راه و رسم زندگي خود و باورهايشان را كه در سطح محلي شكل گرفته كنار بگذارند. براي اين كار بايد با گسترش مطالعات درباره الگوهاي شكل‌گيري دولت و ملت در جهان و به ويژه در كشورهاي جهان سوم شروع كنيم.
آلب ارسلان صرافی
دو نمونه انشایی که ذیلاً ملاحظه خواهید کرد، توسط محصلان مدرسه ‌ی "سعادت و نوبر" و مدرسه ی "پرورش" تبریز به مناسبت پیروزی انقلاب مشروطیت نوشته شده و در ساحت انجمن ایالتی آذربایجان قرائت گردیده است.
عین متن انشاءها در شماره‌ی 116 جریده‌ی انجمن به تاریخ 25 جمادی‌الثانی 1325، برابر با 13 مرداد ماه 1286 شمسی و 5 آگوست 1907 (یعنی یکصد و پنج سال پیش) به چاپ رسیده است.
مازیار تپوری
حضرت استادی! ملت نژادپرست، تنها به جوک گفتن رضایت نمی‌دهد. ملت نژادپرست، ممکن است با جوک گفتن آغاز کند، اما، یقین بدانید که آتش زدن خانه‌ها و قتل و نسل کشی نیز به دنبالش خواهد آمد. من ، در جایی نخوانده‌ام و نشنیده‌ام که در این مملکت، قتل نژادی رخ داده باشد. شما را نمی‌دانم!
حسام دست پیش
مهاباد که در حال حاضر در استان آذربایجان غربی قرار گرفته یکی از شهرهای کردنشین است که تاثیر قابل ملاحظه ای در تاریخ کردها داشته و فراز و فرودهای این شهر به نوعی بیانگر مبارزه کردهای ایران برای به دست آوردن حقوق خود بوده است.
بهزاد خوشحالی و سوران سلیمی
«نسل کشی» به نوبه خود دارای مراتب متعدد و اشکال گوناگون بوده و تنها به امحای فیزیکی (حالت اولیه ژینوساید) محدود نمی گردد بلکه به حذف هویت و شناسه های آنان شامل زبان، لباس، آئین و مذهب و دین، تاریخ، فرهنگ و آداب و رسوم و … را نیز در بر می گیرد که از آن میتوان به «جنوساید سفید» نام برد و دارای اثرات مخرب قوی تر از جمله ضایعات روحی و روانی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و محیط زیست می باشد
نمونه ای از فعالیت های ماموران امنیتی رژیم جمهوری اسلامی در عرصه تحلیل گری برای به کجراهه بردن فعالین آذربایجان مطلبی است که تحت عنوان « بی ثباتی در تصمیم گیری فعالان حرکت ملی در انتخابات به نفع کیست؟» نوشته امیرهوشنگ تبریزی به ایمیلها ها فرستاده شده است. در این نوشته قید شده:«مردم آذربایجان همانند گذشته هوادار نظام بوده اند و خواهند بود.مردم آذربایجان ... در عرصه انتخابات حضور به هم خواهند رساند. مردم آذربایجان و سایر نقاط ایران، حاضر به تغییر ساختار سیاسی حاکم نبوده و نیستند.
م. ائینالی
همین تئوری ها در گذشته با این مضمون معرفی می شد که گویا "هدف اصلی جنبش ملی آذربایجان نه تحقق و برقراری دموکراسی بلکه ایجاد دولت خود" است!
لیکن همین تئوری اخیراً با تغییر لباس (همگام با تحولات منطقه ای) تحت عنوان تئوری " رهائی" و تأکید بر" تقدم رهائی ملی بر برقراری دمکراسی" ارائه شده است. اهداف این تئوریها و پوشاندن لباسهای گوناگون بدان در واقع جهت آماده سازی و اقناع "فکری" فعالین حرکت ملی آذربایجان و جا اندازی تحقق ایدۀ ایجاد "دولت" و کسب "استقلال" (با هر نتایجی)...