رفتن به محتوای اصلی

جنگ نقده دیگری

جنگ نقده دیگری
ناشناس

جنگ نقده دیگری

جنگ نقده دیگری:
سرمایه داری جهانی دچار بحران عمیقی است.این بحران ،نه تنها بحرانی ناشی از معضلات اقتصادی درونی ، بلکه ناشی از تشدید این معضلات به علت برآمد رقبای تازه نفسی چون سرمایه داری دولتی در چین وقطب های نوین اقتصادی در هندوستان وامریکای لاتین ، نیز هست.از طرف دیگر روسیه ، با پشتوانه قدرت نظامی خویش ، در رویای بازگشت به دوران استیلای تزاران سرخ و یا سفید ، است.در چنین معرکه ای ، وجود مناطق بی طرف ، و یا حلقه های ضعیفی چون سوریه و یا ایران ، که میتوانند به علت فعال مایشاء بودن زمامداران خودکامه انها ، به اردوگاه رقیب ، متمایل شوند ، تحمل نمی گردند. بنابراین ، این مناطق را باید در اسرع وقت تحت کنترل کامل ، درآورد. ولی بحران سرمایه داری ، در عین حال با عصیان توده های کشور های غربی همزمان شده است.این عصیانگری ، ریسک و هزینه عملیات نظامی تمام عیار ، مثل حمله به عراق و افغانستان را بالا برده وعملا این گزینه را از دستور کار خارج کرده است.‍تجربه لیبی نیز نشان داد که هجوم صرفا هوایی و به اصطلاح از راه دور ، در صورت مقاومت دولت محلی ، فقط در شرایط حضور نیروی محلی مسلح متمایل به غرب ، میتواند موفق باشد.در مورد ایران ، وسعت ، جمعیت ، پایگاه اجتماعی و نیروی نظامی قابل ملاحظه حکومت ، معضل را دوچندان کرده است.بدینسان ، تنها راه علاج غربی ها به اصطلاح ویتنامیزه کردن هجوم برای کنترل کامل این منطقه است.بدین معنی که بتوانند نیرو و یا نیروهای محلی منسجمی با پایگاه توده ای بزرگ ،و بر اساس تضاد های درون اجتماع ایرانیان ، فراهم کنند تا به جای سربازان ناتو ، در بارگاه سود ، قربانی شوند و بهترین گزینه نیز ، خشم تلنبار شده ایرانیانی است که به دلیل زبان و یا دین ویا نژاد ویا ترکیبی از این ها سالهاست که نقش شهروند درجه دو به انها محول شده است.بنابراین در زمانه ای که احمدی نژاد شیفته کورش شده است و نواده رضاخان مدافع فدرالیسم ، میبایست در بهترین حالت ، از نادانی به اصطلاح متخصصین تاریخ شناس استفاده کرد تا بر سر ماهیت قومی دولت ماد مجادله کرده ویکدیگر را جن زاده ویا گرگ زاده بنامند تا اتش کینه ای که به دلیل حماقت های دولت مرکزی افروخته شده است ، فروزان تر شود.این تاریخ نگاران بر سر مهاجر بودن ویا بومی بودن کرد ها و یا ترک ها ، و تبار های متفاوت انها مجادله میکنند ، ولی این حقیقت را که همه انسانها در واقع مهاجرین افریقایی هستند وهیچکس هیچ جا صاحب خانه نیست ، وتبار همه ما یکی است ، مسکوت میگذارند.در جنایت پیشه بودن کورش ، شکی نیست ، ولی چون نیک بنگریم هوخشتر نیز دست کمی از او نداشته است.جنایت ، هزاران سال است که رسم همه فرمانروایان بوده است و هرگاه اعلامیه حقوق بشر صادر کرده اند از سر ناچاری ومانوری سیاسی ومقطعی بوده است..در فاجعه بار بودن وضع دریاچه اورومیه تردیدی نیست ، ولی مگردریاچه خزر به زباله دانی تبدیل نشده است؟ مگر مسئولیتی متوجه ترک هایی که هوای اذر بایجان را ، رودهای ازربایجان را از بین برده باغات تبریز را سوزانده وجنگل سیمان بجای ان میکارند نیست .از طرف دیگر اگر معترضین به وضع این دریاچه ، انرا بهانه تجزیه طلبی کرده اند ، راه مقابله ،فحش دادن به تبار انها است یا اعتراضی جانانه تر در برابر این فاجعه؟من نمیدانم اقای طالبی اهل کدام شهر هستند و ایا در نزاع های جوانان ارمنی مسلمان محله بارون اواک تبریز شرکت داشته اند و یا نه؟ ویا نزاع ملکان بناب را بیاد میاورند یا نه؟ویا نظر تبریزی ها را راجع به اردبیلی ها جویا شده اند یا نه ؟از این قبیل داستانها در بین اکراد هم میتوان یافت.ایا اقای کرمی از جنایت های عمال کرد طرفدار حکومت در جنگ کردستان مطلع هست یا نه؟غرض اینکه سابقه هیچ قومی از این زنگار ها پاک نیست ، و اینکه فارسهایی که جوک رشتی میسازند ، بر خر مراد سوارند ، سایر اقوام را مظلومین بیگناه نمینماید.آنچه از این مباحثه ، که بین شما جریان دارد وبیشتر شبیه ناسزا گویی است ، حاصل میشود ، جنگ نقده دیگری است که برنده آن ملا حسنی خواهد بود.شب ابستن است-تا چه زاید سحر.برزویه طبیب