رفتن به محتوای اصلی

ولی این نظر که جمهوری خواهان

ولی این نظر که جمهوری خواهان
ناشناس

ولی این نظر که جمهوری خواهان گروهی بدون برنامه، ولی سلطنت طلبان گروهی منسجم هستند، حداقل بطورنسبی درست است!
بنظر من، این، غیر از اینکه مرتبط است با سابقه سازماندهی در این گروهها، و نیز اینکه بالاخره سلطنت طلبان کم و بیش با رضا پهلوی موافقتی دارند (گرچه بین آنها هم چندگروهی و چنددستگی وجود دارد)، به این داستان قدیمی هم برمی گردد که ایرانیها ذاتا بدنبال قدرت متمرکز هستند، حالا چه شاه باشد چه عظما و چه اینکه بدنبال "رهبران مردمی" باشند.
و علیرغم تمام دگرگونیهای سالهای اخیر، هنوز هم، در این قرن بیست و یکم، این گزاره صادق است.
بنابراین یا باید مردم را عوض کرد، که ممکنست دهها و صدها سال دیگر طول بکشد؛ یا این حقیقت ساده را بپذیریم و با لجبازی عمر خودمان و سرنوشت ملتمان را بیش از این تباه نکنیم، و دنبال یک قدرت متمرکز باشیم یا حداقل - برای جلوگیری از دیکتاتوری - دنبال یک نماد متمرکز قدرت باشیم.

حالا اگر این نماد متمرکز قدرت می تواند چیزی بغیر از سلطنت باشد، چه بهتر؛ بگویید که چیست. ولی لطفا نگویید "جمهور مردم" می تواند باشد (چیزی شبیه به آمریکا)، که دراینصورت جز یک خنده تلخ نصیبی نخواهیم برد.
اینکه اینقدر واقع بین باشیم که بپذیریم "یک وضعیت ایده آل (حتی بعد از جمهوری اسلامی؛ اساسا اگر "بعدی" هم درکار باشد!) برای کشور آنقدرها که خوابش را می بینیم نزدیک نیست"، چندان هم چیز بد و غیرقابل تحملی نیست.