بازهم در مقوله اقتصادی که برای خران میپنداشتند ( ضیاء مصباح )
بالارفتن نرخ ارز و فلزات گران بها آینده اقتصادی ایرانمان را دچار ایستائی کامل نموده زیرا به میزانی که ارز گران میشود، ارزش پول داخلی و متعاقب آن قدرت خرید مردم کاهش پیدا میکند.
در ایجاد چنین فضایی در عرصه اقتصادی کشور کدامین عوامل مؤثرند و حکومت برای ساماندادن به شرایط نا بود کننده اخلاق و ارزشها ی مردم ساکن این دیار فلک زده و مهمتر از آن اعتبار کشورمان چه اقداماتی میتواند انجام دهد که البته بصورت فهرست وار مورد دقت این مکتوب :
دولت در شرایط کنونی کسری بودجه قابل توجهی دارد و درگیر هزینههای کرونانیز میباشد .
درآمد حاصل از فروش نفت در پی دشمن پنداری ، قطع روابط بین المللی و ادامه حکومت شعارو ......بالتبع درآمد ارزی بهشدت کاهش یافته است .
حکومت برای تأمین مخارج روزانه از بانک مرکزی بناچارقرض میکندو چاپ پول بدون پشتوانه افزونتر .
این گونه عوامل دستبهدست میدهند تا تورم بالایی را ایرانیان «در این دنیای علم و تکنولژی اما گرفتار ایدئولژی » تجربه کنیم و قدرت خرید مردم پایین و همزمان نرخ ارز و سکه بالا برو د.
اعلام « تولید منفی 6درصد توسط صندوق بینالمللی پول » برای سال جاری میهنمان و تامین هزینههای سنگین بهداشتی ناشی از هجوم کرونا ویروس ..... باعث شده دولت در جستوجوی منابع درآمدبرای تامین کسری بودجه 180هزار میلیارد تومانی خود براید ،
نظام فاقد نظم و برنامه میخواهد اعتماد مردم را به بازار سرمایه جلب کند؛ بازار ی که به تولید منجر نمیشود.
تحریمهای آمریکا و قطعنامه اخیر شورای حکام علیه ایران هم فارغ از اینکه رئیس جمهور بعدی امریکا کدامین باشند ....مزید برعلت شده است .
وقتی مردم چنین وقایعی را میبینند،نگران میشوند و به سرعت پول خود را از بانکها بیرون میکشند و به بازارهای دیگر فکر میکنندتا ارزش پولشان از بین نرود،
تبلیغات وسیع دولت درباره بازار سرمایه و سهام عدالت در دو ماه اخیر این بازار را از رشد قابل توجهی برخوردار کرده است .
شواهد بسیار عریانی در دست است که مردمان این دیار نسبت به بورس هم بیاعتماد شده و تمایل دار ند در بازارهای سکه و ارز سرمایهگذاری کنند .
بههمین دلایل تقاضا برای ارز و سکه و بتبع ان قیمت افزایش یافته است .
اگر تولید ناخالص ملی بالایی داشتیم و نقدینگی به میزان کافی وجود داشت، مشکل اشتغال و درآمد رفع و پول ارزش پیدا میکردو چنین گسیختگی در همه امور اقتصادی حادث نمیشد .
زمانیکه در تمامی حوزههای اقتصادی دچار مشکل هستیم نمیتوان به ارزشمند شدن ریال خوشبین بود .
شرکتهای دولتی بخشی از سهام خود را همزمان با سهام عدالت واردبورس کرده و ضمنا سفتهبازی هم انگیزه کاذبی برای سودآوری ایجاد کرده است .
حکومت بیمیل نیست که بورس به صورت حبابی رشد کند زیرا از این منظر دولت کارپرداز ، درآمدهای مالیاتیاش را وصول خواهد کرد.
سرمایهای که وارد بورس شده منجر به تولید ارزش افزوده نمیشود وبا رشد منفی بدینگونه حباب بورس میشکند.
میتوان ادعا نمود در مقطع کنونی بخشی از جامعه به جای بورس در حوزه طلا و ارز سرمایهگذاری میکنند.
حفظ ارزش سرمایه مردمان در دست دولت است وحکومت موظف ولازمست با تغییر سیاستاقتصادی به وضعیت سامان دهد.
کاهش کمکهای ارزی در خارج از مرزها وصرفهجویی در هزینهها .....کسری بودجه را تا حدودی تأمین میکند.
تنها راه نجات تکیه به اقتصاد آزاد میباشد .
نمیتوان در این شرایط برای ارز قیمت تعیین کرد و بازار ارز با دستور کنترل شدنی نیست .
هر گونه امر و نهی و دستور فاقد پشتوانه علمی و اصولی ،به اقتصاد نا توان فعلی بیشتر آسیب میزند.
نمیشود اصول اقتصاد را زیرپا گذاشت و هرکاری را بدون توجه به الزامات این علم و بر مبنای تصمیمات خلق الساعه انجام داد.
باید مشکلات اقتصادی در ابعاد کلان حل شود که به تحقق آن در آینده نزدیک امیدی نیست .
تیم اندیشمند و خبره اطاق فکر اقتصادی باید بازنشسته شوند و بدانند که به خیر آنان امیدی نمانده و بیش از این عرض خود را نبرند ......
هر چند بفر موده مقام عالی ریاست جمهوری همین امروز البته برای چندمین با ر آنهم با غرور تمام «دهها با ر از ایشان برای مذاکره سران کشورها «در راس انان اقای ترامپ » تقاضای تعین وقت ملاقات نموده اند » : باش تا صبح دولتش بدمد کاین هنوز از نتایج سحر است
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید