رفتن به محتوای اصلی

صمد در ادبیات یک مارکسیست نیست بلکه یک ملی گرای ترک است !

صمد در ادبیات یک مارکسیست نیست بلکه یک ملی گرای ترک است !

این روزها همه از خشونت موجود در ادبیات صمد بهرنگی حرف می زنند و ائله و بئله می کنند. صمد در ادبیات یک مارکسیست نیست بلکه یک ملی گرای ترک است. ماهی سیاه کوچولوی او قصۀ هویت است و بازگشت و رجعت و بازیابی دریای هویت و معرفت خویشتن. رمزها و نشانه ها و قهرمانان موجود در داستانهای صمد هیچ اثر و نشانی از تفکرات مارکسیستی ندارند و همه شان از زبان و بطن اندیشه و فلسفۀ ترکی ما ریشه گرفته اند. از ماهی سیاه گرفته  تا اولدوز و کلاغها همه چیز روایت نوعی خویشتن یابی و هویت پردازی است. مجموعه کتابهای  افسانه‌های آذربایجان 1و 2 ،تاپما جالار ، قوشما جالار ، پاره پاره (مجموعه شعر از چند شاعر ترک) ، کوراوغلو و کچل حمزه و ...علامت های هویتی صمد هستند. نمی خواهم بگویم که صمد یک ناسیونالیست رادیکال دو آتشه بود بلکه می خواهم بگویم او در قالب افسانه های آزربایجانی خویش جهان وطنی و عدالت پروری و دموکراسی و آزادی را جستجو می کرد. حالا اگر خنجری بر دستان ماهی نهاده است که رواج خشونت در ادبیات کودکانه نیست و دقیقا متناسب با حال و روز ادبیات و اندیشۀ موجود در ذهن جوامع اسلامی است. آیا حدیت جبهه و جنگ و روایت و چاپ مداوم قصه های امامانی که شمشیر می کشند و مبارزه می کنند نشانۀ خشونت نیست؟ سری بزنید به قصه های جنگ برای بچه های جنگ. با نارنجک به زیر تانک رفتن بچه ها و این داستانها. آنهایی که صمد را به خاطر خنجر ماهیش متهم می کنند خودشان سالهاست کلاشینکف بر دستان کودکان قصه ها نهاده اند و خبر ندارند که همین ادبیات را امثال داعش و کردها نیز دارند کپی برداری می کنند و از متن ادبی به سطح جامعه و خشونت و جنگ واقعی کشانده اند. چرا وقتی یک کودک فلسطینی سنگ بر دست گرفته و به سوی اشغالگر می اندازد مقدس می شود اما وقتی ماهی صمد خنجر می کشد می شود خشن و ضد ادبیات؟ من مخالف مبارزۀ به حق ملت ها نیستم اما مخالف تئوریزه کردن خشونت در ذهن کودکان هستم. کودکانی که هنوز به مرحلۀ عقل نرسیده از کشتن دشمن و پیروزی و شهادت حرف می زنند. شهادت در راه آرمان و وطن خوب است اما به شرط تعقل و درایت نه احساس و ناپختگی. در ذهنتان تجسم کنید کودکانی را که داعش کلاشینکف به دستشان داده و مجبورشان کرده است که صف مقابل را به رگبار ببندند و از ثواب کشتن کافرین لذت ببرند، و یا تجسم کنید کردهای پ ک ک را که کودکان را با همین شیوه تعلیم می دهند. این تصاویر در منطقۀ ما واقعی اند. و همین تصاویر در لابلای کتابهای درسی به اشکال گوناگون بارها و بارها آموزش داده می شوند. دنیای کودک اقالیم ما پر از آموزه های خشونت بار است. همین داستان رستم و اسفندیار و ...را در نظر بگیرید که دارند کارتونش می کنند تا بچه ها بهتر درک کنند! در ایام عاشورا شبیه سازان دینی مدام شهادت علی اکبر و پسران مسلم و غیره را به نمایش می گذارند. خود من که بچه بودم با دیدن نحوۀ بریده شدن سر طفلان مسلم ماهها نتوانستم بخوابم و مدام خواب آن صحنه را می دیدم. شیوۀ آموزش و تربیت در مناطق ما به طرز شگفت آوری  سطحش پایین است و ادبیاتش نیز از همین سطوح پایین آب می خورد.  بچۀ امروزی چه چیزی از شمشیر رستم و کشت وکشتارهای او اخذ خواهد کرد؟ بچه هایی که اکثر ساعات عمرشان را پای بازیهای خشونت بار کامپیوتری و کشت وکشتارهای مجازی صرف می کنند لزوما چه چیزی برای گهربار شدن مغز و درایتشان دارند؟ چاقوی صمد حداقلش برای رسیدن ماهی به دریای خویشتنش بود اما در ادبیات امروزین سر یک لیوان آب و یک روستای هیچ و پوچ بچه ها دارند با بمب و موشک و نارنجک به جان یکدیگر می افتند و سر آخر بازی که تمام شد ذهن بچه ها نیز تمام می شود. در سرزمین هایی که پای بچه ها را از زمین کنده اند و مدام دارند از قصه های آسمانی برای بچه های آسمانی می نویسند خوبی امثال صمد در این است که بچه ها را به خاک و زمین و آب و دریا پیوند می زنند.     

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید