دولت آمریکا در اقدامی نادر و قابل توجه تحریمهایی را صرفاً به خاطر نقض حقوق بشر و سرکوب معترضان در ایران وضع کرد. تحریمها علیه هشت تن از مقامات امنیتی ایران است که پس از انتخابات مسئولیتهایی بالایی در دولت و حکومت داشتهاند. اگرچه برخی از مقامات و خبرگزاریهای رسمی این تحریمها را «جهالت»، «بازی کودکانه» و «جوک» خواندهاند، اما واقعیت این است که این اقدام نقطه عطفی در سیاستهای آمریکا در قبال ایران است.
تا پیش از اعلام این دسته تحریمهای جدید، اغلب فعالان سیاسی در ایران، راهی جز مخالفت با تحریمهای خارجی به بهانه برنامه هستهای ایران نداشتند. واقعیت این است که برنامهی هستهای ایران موضوع مناقشه میان دولت و مخالفان آن نیست و این مخالفان دلیلی نمیدیدند و نمیبینند که به صرف مخالفت با دولت، بر سر هر موضوعی با هر مخالف دیگری و در اینجا مشخصاً با دولتهای خارجی همصدا شوند. اگرچه برنامهی هستهای ایران به واسطه هزینههای بسیار آن و فواید بسیار اندکش برای ملت میتواند همواره مورد نقد جدی قرار گیرد اما واقعیت آن است که این موضوع هیچگاه مسأله اصلی در مبارزات سیاسی و مطالبات مدنی مخالفان دولت نبوده است. به عبارت دیگر از دیدگاه کنشگران سیاسی داخل کشور، حیات و ممات سیاست در داخل ایران به برنامه هستهای گره نخورده است.
از سوی دیگر، بارها مقامات ایران زمانی که در برابر فشارهای سنگین برای پایان دادن برنامه ماجراجویانه هستهای قرار میگرفتند، این استدلال گستاخانه را مطرح میکردند که اگر در برابر مخالفت با برنامه هستهای کوتاه بیایند، آنگاه نوبت به مسائل حقوق بشر خواهد رسیدو در این زمینه واقعاً امکانی برای دفاع از عمکردشان را ندارند. در حقیقت برنامه هستهای سپری شده بود برای نپرداختن به مسائل حقوق بشر در ایران. یعنی حتا اگر نیازی هم به برنامه هستهای نمیدیدند، صرفاً به این خاطر که نوبت به مسائل حقوق بشر نرسد، دست از برنامه هستهای برنمیداشتند. در حقیقت مسئولان نظام دریافته بودند که با وجود مسألهی خطیر هستهای که اهمیت اساسی برای غرب دارد، صحبتی جدی بر سر حقوق بشر به میان نخواهد آمد.
اگر چه تا کنون غرب در برابر حقوق بشر بیاعتنا نبوده است، اما این حوزه در مقایسه با مسائل هستهای اولویت کمتری داشته است. در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران بیانیههای زیادی منتشر شد، اما همواره این برنامه هستهای است که دلیل وضع تحریمهای جدی علیه مقامات و نهادهای ایرانی بوده است. تحریم مقامات ایران به دلیل نقض حقوق بشر میتواند نقطه برونرفتی از این وضعیت باشد. اگر روشن شود که موضوع حقوق بشر همسنگ مسائل هستهای برای غرب اهمیت دارد، دیگر برنامه هستهای نمیتواند سپری برای حقوق بشر باشد و مقامات ایران باید در همان زمانی که به برنامه هستهای میاندیشند پاسخگوی نقض حقوق بشر هم باشند. از سوی دیگر آزادیخواهان ایران میتوانند امیدوار باشند که دول خارجی حقوق و آزادیهای آنان را وجهالمصالحه توافق با دولت ایران قرار نخواهند داد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید