رفتن به محتوای اصلی

کاربرد اندیشه در جشن های ایرانی

کاربرد اندیشه در جشن های ایرانی

برای سال نو، که به پیشنهاد بنیاد میراث پاسارگاد، سال بزرگداشت جشن های ایرانی نام گرفته است.

جشن به معنای نیایش است ، نیایش به هستی ! در همین نیایش مسئولیت فردی نسبت به هستی آشکار می گردد ! جشن یک گونه پذیرای حرکت از " بودن به شدن " است ! نموداری از پیوند آدمی به پیرامون خود است ! جشن

شادی و شادمانی هستی است که انسان خودرا در آن شریک می کند !

به همین سبب " شادي " در آيين ايراني بنياني پر اعتبار دارد . نگهي كوتاه به راز و رمز آفرينش به روشن شدن مطلب ياری خواهد داد . بنا بر آنچه در بندهش آمده است ، آفرينش مادي در شش گاه در راستاي يك سال سامان يافته است . نخست " آسمان " و به ياري آسمان " شادي " آفريده شد .... و در ششمين گاه يا آفرينش آخرين ، گيومرتن يا انسان ميرنده پرهيزگار, هستی مي يابد .....

پس شادي از نخستين گاه آفرينش ، با هستي همزبان ، همزمان و همگام است . اينجا اين موضوع روشن مي شود كه شادي به نشانه ي درون مايه هستي از ويژ گي هاي آفرينش است . مطرح شدن شادي به عنوان يك اصل عمده دراين نظام فكري بسيار شايان نگرش است .

اگر نيستي را در برابر هستي بنهيم معناي شادي را در اين انديشه باز و گوياتر مي سازد ، چرا كه شادي ، نيك كرداري و پايه ي اعتماد آدمي است در زندگی . اگر چه مرگ را نقطه ي پاياني زندگی آدمی می دانند  ولي در همين ختم آغازي و وصلي هست يا به بياني ديگر سيكل ديگري بر مبناي نظم گيهاني  اشا  مي آغازد .

اين چنين است كه در آيين ايراني  مویه  بر  مرگ تن  روا نمي باشد ، چرا كه مويه انسان را به ورطه بيزاري از هستی انداخته و از بار اعتمادش می كاهد . مويه خزان لحظه ي آدمي ، زنگ كركننده اي است كه حتا " زمين را هم ناشاد مي كند  .

بازتاب چنين انديشه اي را در هيژده سنگ نبشته ي شاهان هخامنشي از

داريوش بزرگ  تا اردشير سوم به روشني مي توان ديد , چنانچه شعار و سرود دینی دوره هخامنشیان بوده است

بغ بزرگ است اهورا مزدا ،

او كه اين بوم " زمين " را آفريد ،

او كه اين " آسمان " را آفريد

او كه " شــــــــادي " آفريد ،

مردم را .

بر مبناي چنين آموزشي است كه ايراني مي كوشد تا راستي را در كارهايش از ميان نبرد ، باچشماني روشن و پاك به زمين و خورشيد و ..... بنگرد . دستان را براي آباداني بكار ببرد و از روي خرد بر دامنه ي روشنايي بيفزايد . برآمد نهايي چنين بينشي تبلور  شادي  است در جهاني كه به گفته ي داريوش شاه شاهان در نقش رستم : اهورامزدا آنرا زيبا آفريده است .  ...

ایران سرزمین جشن ها بود بیش از هفتاد دو جشن سالیانه داشتیم که بیشتر آنها  در رابطه با محیط زیست است و هم چنین جشن " آغازها " ست همچون نوروز و....

هر چند در راستای تاریخ با هجوم بیگانگان این جشن ها مورد بی مهری   و ستم قرار گرفتند اما چون در مردم ریشه داشتند ، همچنان پابرجا هستند . از روزی هم که جمهوری اسلامی پا گرفت شمشیرش را بر گلوگاه فرهنگ و آیین های ایرانی گذاشت اما نتوانستند فرهنگ عزاداری و مویه را جایگزین شادی بکنند ، چرا که مردم ما دارا و ندار ، فرد و جمع مسئولیت خودرا در برابر " علم سیاهان " مویه پرداز به شکلی پیوسته سامان بخشیدند !

راز جاودانگی فرهنگ شادی پرور ما در خرد فردی و جمعی جامعه نهفته است .

به راستی " نوروزست که پیروزست "

همازوربیم .

از: دکتر تورج پارسی
ایرانشناس و عضو هیئت امنای بنیاد میراث پاسارگاد

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید