یک زندانی؛ سهیل بابادی، نامی که نمیشناسیم
۱۶ مهر ۱۳۹۲ مجتبی سمیعنژاد
ناماش «سهیل بابادی» است، ۲۲۵ روز در بند «۲ الف» زندان اوین در سلول انفرادی بوده است. در سلول انفرادی تحت نظارت سپاه پاسداران از شکنجههایی سخن گفته که «مافوق طاقت یک انسان» است. شکنجههایی که «منجر به نقص عضو در ناحیه کمرش» شده است.
حدود ۱۸ ماه است که در زندان اوین است و حالا در بند ۳۵۰، اما بدون حکم و در بلاتکلیفی کامل.
در طول این ۱۸ ماه علاوه بر شکنجهه آنطور که مینویسد انواع و اقسام تهدیدات و فشارها و نقض حقوق که همهی زندانیان سیاسی به هر شکل و کیفیتی از آن برخوردارند، برخوردار بوده و اینها همه هم ادامه دارد.
با وجود تمام اینها حمایت از او در طی این مدت در کمترین شکل خود دنبال شده است. آنطور که در سایتها نگاه کردم تنها سه بار نامش در اخبار آمده است؛
یکبار که خود شرحی از وضعیت کلیاش در طی یک نامه داده از رنجها و بلاتکلیفی بعد از ۱۷ ماه سخن گفته است،
یکبار ناماش پای امضای نامهای به رئیس جمهور #روحانی، آن هم همراه دیگر زندانیان سیاسی گمنام و به همین دلیل بر خلاف نامههای مشابه سایتها و رسانهها ندیدهاند آن را….
یکبار هم خبری در ۱۳امین ماه بازداشت، که خبر از تداوم بازداشتاش و نقض حقوقاش سخن رفته است…
جز اینها هر چه بگردیم از او چیزی و حرفی و حمایتی نخواهیم یافت. شاید نخواهیم باور کنیم که به خاطر اتهاماتاش باشد این بیحامی و بیخبر ماندن، اما، نه آن اتهامات رسمی و قانونی مثل اقدام علی امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام و… را که همه گونهاش را دارد، اتهام که در صفحه «کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان» نوشتههایی داشته است، شاید دلیلاش باشد.
این اتهامات که دارد، حکم خوبی را نمیرساند، اینکه ۲ الف بوده است و چنین پروندههایی مشخصا دست گروهی میرود که سابقهیی روشن از تاریکی برای بچههای سایبری دارند هم…
ناماش نیاز به یاد داشتن و پیگیری دارد؛ «سهیل بابادی»… رسانه ماییم.
پایان پیام
*******
جمهوری اسلامی را نمی توان بدون زندان، شکنجه، اعدام، سرکوب و تخریب فرهنگ و آئین مردم تصور کرد. کسانی که پای صندوق های رای به ملاحسن روحانی رفتند تا زندانیان سیاسی آزاد شوند؛ در عمل مهر تائید سرکوب، شکنجه و بیدادگری را امضاء کردند. آنها اکنون چشمانشان را باز کنند و ببینند چه بر سر ملت ایران میرود و با اکثریت نامتوهم به جمهوری اسلامی همصدا شوند تا به سرکوب شکنجه و آزار و اذیت زنان و دختران ایران در خیابانها خاتمه داده شود و آزادی زندانیان سیاسی نه با خواهش و تمنا که با اراده ملی و اعمال قدرت جنبش خیابانی میسر گردد!
*******
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید