حسين شريعتمداري، سردبير كيهان تهران در آخرین مقاله خود اظهار کرد: "تظاهر مقامات رژیم صهیونیستی به عصبانیت «نعل وارونه» است و هدف از آن، اولا؛ فریب اذهان عمومی در داخل و ثانیا؛ ترغیب و تشویق دولتمردان محترم به ادامه روال کنونی است"!
شریعتمداری می افزاید:
"چرا باید رژیم صهیونیستی از روند مذاکرات و اقدامات صورت گرفته در نیویورک عصبانی باشد؟! و کدامیک از اقدامات هیئت محترم جمهوری اسلامی ایران میتواند خشم این رژیم کودککش را برانگیخته باشد؟! البته باید به این نکته ظریف توجه داشت منظور آن نیست که هیئت ایرانی علیه رژیم صهیونیستی موضعی نداشته است، بلکه با مروری بر آنچه در نیویورک و قبل از آن در جریان مقدمات سفر اتفاق افتاد، هیئت محترم کشورمان، اولاً؛ علیه رژیم صهیونیستی موضع جدیدی که پیش از آن بیسابقه بوده است اتخاذ نکرده بنابراین، خشم نتانیاهو نمیتواند و نباید آنگونه که تظاهر میکند، به خاطر مواضع ضدصهیونیستی جدیدی باشد که در گذشته سابقه نداشته است! و ثانیاً؛ هیئت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در سفر نیویورک و مقدمات اولیه آن، امتیازاتی به رژیم اشغالگر قدس داده است که تاکنون بیسابقه بوده است، از این روی، نتانیاهو برخلاف تظاهر به عصبانیت، باید از روند مذاکرات و اقدامات هیئت ایرانی در نیویورک بسیار خشنود نیز باشد.
چند هفته قبل از سفر نیویورک و بعد از قطعی شدن این سفر، آیتالله هاشمی رفسنجانی - به عنوان یکی از استوانههای دولت جدید- در اقدامی عجیب و غیر منتظره اعلام کرد «ما، با اسرائیل سر جنگ نداریم. حالا اگر عربها جنگ کردند، ما کمک میکنیم»! آقای هاشمی با این اظهارنظر که بلافاصله بازتاب داخلی و خارجی گستردهای یافت به رژیم اشغالگر قدس پیام داد دولت جدید از نظر حضرت امام که خواستار محو اسرائیل بود دست کشیده است! آیا غیر از این است؟!
رئیس جمهور محترم کشورمان در نیویورک و به عنوان یک پیشنهاد اعلام کرد اسرائیل باید به معاهده NPT بپیوندد. این اظهارنظر که به نوشته روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» همه دیپلماتها را مبهوت کرده بود، امتیاز بزرگی به رژیم صهیونیستی یعنی به رسمیت شناختن موجودیت اسرائیل بود! البته این اظهارات را میتوان از نوع خطای بیان و سهواللسان تلقی کرد ولی متأسفانه این خطا تاکنون از سوی دولتمردان محترم تصحیح نشده است.
آیا رژیم صهیونیستی باید از این امتیاز آنهم از زبان بلندپایهترین مسئول اجرایی ایران اسلامی، عصبانی باشد؟!
دولتمردان محترم مورد اشاره در تحلیلی که با عرض پوزش فقط خندهدار است و در خوشبینانهترین احتمال، از کماطلاعی آنان حکایت میکند، نزدیکی ایران و آمریکا و رابطه آنها با یکدیگر را یکی از دلایل عصبانیت رژیم اشغالگر قدس معرفی کردهاند! که باید پرسید؛ آیا تصور میکنید آمریکا رابطه خود با اسرائیل را فدای رابطه و نزدیکی با ایران میکند؟! مگر نشنیدید که اوباما در سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل یکی از موانع نزدیکی ایران و آمریکا را دشمنی ایران با اسرائیل دانست؟! و آیا اظهارات دو روز قبل اوباما که «اسرائیل همپیمان استراتژیک آمریکاست» را فراموش کردهاید؟ و مگر ندیدید که بعد از آن همه تبلیغ شما درباره تعامل جدید با آمریکا، مقامات آمریکایی چه پاسخی دادند؟! آنها مانند سی و چند سال گذشته با صراحت و این دفعه با صراحت بیشتر اعلام کردهاند که ایران «خنثی»! «دست کشیده از آرمانها» و تسلیم شده در برابر باجخواهی آمریکا را میپسندند، حالا خودتان قضاوت کنید، آیا ایرانی- نستجیر بالله- با این ویژگیها که آنان میپسندند میتواند برای رژیم اشغالگر قدس نگرانکننده باشد؟!"
ظاهرا روند موجود طبق پيش بيني جريانهاي افراطي پشت پرده رژيم اسلامي در حال پيشرفت نيست و به اين منظور و براي برائت جويي از روند مذاكرات و اتهام سازش پذيري، كم كم خود را از "نرمش قهرمانانه" كنار مي كشند و مسئوليت شكست احتمالي مذاكرات را مستقيما بر گردن هاشمي و روحاني مي گذارند.
نمونه ديگر از چنين نگرشي را مي توان در مطلب نقل شده در سايت نسيم با انتشار سخنان جعفر شجونی، عضو جامعه روحانیت مبارز يافت: شجوني میگوید در صورت شکست ایران در مذاکره با آمریکا دولت «واژگون» میشود.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید