آموزش به زبان کردی در ایران، ترکیه، عراق و سوریه همواره یکی از خواستهای اصلی کردها بوده است. اما تنها عراق زبان کردی را به صورت قانونی به رسمیت میشناسد.
آیا وعدههای اخیر نخست وزیر ترکیه در مورد تحصیل زبان کردی و زبان دیگر اقلیتها را باید به معنی زمینه سازی این کشور برای تامین برخی از مطالبات آنان و از جمله کردها دانست؟ طرح رجب طیب اردوغان چه شباهتهایی با طرحهای مشابه در سایر کشورهای محل سکونت کردها از جمله ایران دارد؟ تعامل و نحوه برخورد کردها با تصمیماتی از این دست چگونه است؟
آموزش به زبان کردی در کشورهای ایران، ترکیه، عراق و سوریه یکی از خواستههای اصلی کردها در دوران معاصر بوده است. اما جز عراق و قانون اساسی این کشور که زبان کردی را به صورت قانونی به رسمیت میشناسد، دیگر کشورها تا کنون نتوانستهاند گامهای قانع کنندەای در این زمینه برای شهروندان خود بردارند.
حق تحصیل به زبان مادری، در بسیاری از اسناد و معاهدات حقوق بشری مانند منشور زبان مادری، اعلامیه جهانی حقوق زبانی، بندهای ۳ و ۴ ماده ۴ اعلامیه ی حقوق اشخاص متعلق به اقلیتهای قومی، ملی، زبانی و مذهبی، ماده ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک، ماده ۲۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مورد تاکید قرار گرفته است.
در ایران طی دورههای مختلف بحثهایی متفاوتی پیرامون تحصیل به زبان مادری مطرح شده است. قبل از انقلاب سال ۵۷، هرگونه بحث و بررسی جدی زبان، ادبیات و فرهنگ غیر فارس زبانان در ایران ممنوع و غیرقانونی بوده اما زبانهای ترکی و کردی در دورهای یک ساله در سالهای۴۶- ۱۹۴۵ میلادی در مدارس تحت اداره دولتهای خودمختار فرقه دموکرات در آذربایجان و جمهوری کردستان در مهاباد تدریس شده است.
اما به دنبال تاسیس جمهوری اسلامی در ایران، قانونگذاران برای اولین بار موضوع آمورش زبان اقلیتها را در قانون اساسی مورد تاکید قرار دادند.
بر اساس اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی، زبان، خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.
در اصل ۱۹ قانون اساسی ایران نیز توضیح داده شده که: "مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود".
اما با وجود تاکیدات زیاد این اصل به صورت کامل به اجرا درنیامده و همواره به عنوان یکی از اصول معلق مانده قانون اساسی مورد انتقاد افراد و گروهای مختلف و حتی نمایندگان مجلس قرار گرفته است.
در اوایل دهه هفتاد شمسی برنامه کلاسهای آموزش زبان و ادبیات و فرهنگ کردی در شهرهایی نظیر سنندج، مهاباد و ارومیه به اجرا درآمد. اما علیرغم تصریح قانون اساسی به آزاد و مجاز بودن آموزش زبان کردی، برگزاری کلاسهای آموزشی در مدارس و دانشگاهها به فراموشی سپرده شد.
در همین سالها کردها اجازه پیدا کردند نشریاتی را به زبان کردی یا به زبانهای کردی/ فارسی منتشر کنند. اما بیشتر آنها به صورت محدود به مسائل فرهنگی میپرداختند. از طرفی بسیاری دیگر از این نشریات مانند ماهنامه فرهنگی ادبی "سروه" به زبان کردی و با مدیر مسئولی کسانی همچون اسفندیار رحیم مشایی و یا هفته نامه "آبیدر" به زبان های کردی/فارسی با مدیر مسولی محمد رضا رحیمی، استاندار وقت کردستان در دهه هفتاد منتشر میشد.
در اواسط همین دهه و همزمان با بر سر کار آمدن دولت اصلاحات و افزایش مشارکت سیاسی کردها، دریچههای دیگری به روی زبان کردی و مساله آموزش آن در کشور گشوده شد. با نظارت شورای عالی انقلاب فرهنگی شرایطی فراهم شد که این زبان به صورت واحد اختیاری در دانشگاهها تدریس شود.
متولیان و مدرسان سابق تحصیل زبان کردی در دانشگاهها به نگارنده گفتهاند هر چند این کلاس ها در سالهای گذشته توانست تاثیرات مثبتی برجای بگذارد، اما این فعالیتها به قدری کمرنگ کمرنگ شدهاند که می توان گفت طرح تدریس اختیاری زبان کردی در دانشگاهها هم اکنون متوقف شده است.
عبدالله سهرابی، نماینده مریوان در مجلس ششم در مصاحبهای اختصاصی با ما میگوید انتقادات او و برخی دیگر از نمایندگان در دوران اصلاحات مطرح شد و طرحی هم آنزمان در این زمینه به تصویب رسید.
او میگوید: "این طرح بخشنامهای رسمیت چندانی نداشت اما وضعیت از اکنون بهتر بود و بسیاری از دانشجویان در دانشگاه کردستان در سنندج و شهید بهشتی در تهران توانستند از این فرصت استفاده کنند. اما مهمتر، تاثیری بود که این بخشنامه در خارج از دانشگاه برجای گذاشت. به همت نهادهای مدنی و انجمنهای فرهنگی ـ ادبی، کلاسهای زبان کردی به صورت نیمه رسمی در بسیاری از آموزشگاههای مناطق کردنشین دایر شدند".
به گفته این نماینده سابق مجلس تاکیدات قانون اساسی بر موضوع تحصیل زبان مادری تا کنون اجرایی نشده است. او فرصت فراهم شده در دوران اصلاحات را هم نتیجه اجرای کامل قانون اساسی نمیداند و میگوید: "امکانات تحصیلی نظیر تدوین منابع درسی، استخدام مدرس برای اجرای این قانون فراهم نشده است. یعنی هم به لحاظ قانونی و هم به لحاظ اختصاص امکانات، در هیچ دورهای آموزش زبان کردی در دستور کار دولتهای ایران قرار نگرفته است".
خارج از دانشگاه اما تعدادی از فعالان فرهنگی کرد در انجمن ادبی شهرهای مختلف کردستان در چهارچوب اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدام به برپایی کلاسهای آموزش زبان و ادبیات کردی کردند. علاوه بر آن موسسات غیر انتفاعی دیگری در کنار تدریس زبانهای خارجی، کلاسهایی هم برای آموزش زبان کردی برگزار می کردند که به گفته متولیان آن، اکنون بیشتر این کلاسها تعطیل شده یا با کیفیت پایین به فعالیت خود ادامه میدهند.
عبدالله سهرابی در این زمینه به ما میگوید: "در شرایط کنونی و بعد از تغییرات سیاسی سالهای گذشته، انجمنها دیگر نمیتوانند به صورت سابق و آنطور که لازم است نقش داشته و فعال باشند. آنها در چهارچوب وزارت ارشاد فعالیت می کنند، حق عبور از خطوط قرمز و تخطی از الزامات اداری را ندارند".
با این همه در سال ۱۳۹۰، محمدرضا مخبر دزفولی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام کرد که دانشگاههای ایران در چهارچوب مصوبه این شورا میتوانند با نظارت فرهنگستان زبان و ادب فارسی دو واحد اختیاری برای آموزش زبانهای محلی داشته باشند.
مصوبه اخیر به اعتقاد ناظران یکی از مهمترین اقداماتی است که طی ۳۰ سال گذشته، برای اجرای اصل پانزدهم قانون اساسی انجام شده است. اما برخی از صاحب نظران در امور مسائل اقلیتها در ایران میگویند که این مصوبه فاصله زیادی با اصول قانون اساسی دارد.
ممنوعیت زبان کردی در ترکیه
زبان کردی تا سال ۲۰۰۱ به صورت کامل در ترکیه ممنوع بوده است. در سال ۱۹۹۱ لیلا زانا، نخستین نماینده زن کرد مجلس، به هنگام ادای سوگند با قرائت پیامی به زبان کردی، ممنوعیت تکلم به این زبان را زیر پا گذاشت.
او طی سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۴ به اتهامات مختلف از جمله تکلم به زبان کردی در زندان بود و اخیرا نیز دوباره از سوی دادگاهی در ترکیه به ده سال زندان محکوم شدهاست.
در سال ۲۰۰۳ و بعد از رفع ممنوعیت زبان کردی انجمن روزنامه نگاران کرد ترکیه تشکیل شد و بعد از آن هم روزنامههایی به زبان کردی منتشر شده و در چهارچوب قوانین موجود نیز برخی از تلویزیونها اجازه داشتهاند به زبان کردی برنامههای خود را پخش کنند.
در همین دوره شمار زیادی از روزنامههای کردی به محاق توقیف رفته و تعداد زیادی از روزنامه نگاران نیز به زندان افتادەاند.
اظهارات اخیر نخست وزیرترکیه یکی از جدیترین گامهای این کشور برای رفع ممنوعیت زبان کردی به حساب آمده است. رجب طیب اردوغان چندی پیش در نشستی با نمایندگان حزب حاکم عدالت و توسعه در مجلس این کشور از تحولاتی در نظام آموزشی ترکیهخبردادو گفت امکان آموزش کلیه زبانها و گویشهای محلی در چارچوب نظام آموزشی جدید پیش بینی شده است.
بر اساس طرح جدید دولت ترکیه چنانچه تعداد کافی از دانش آموزان خواهان آموزش زبان کردی باشند، میتوانند آن را به عنوان درس اختیاری انتخاب کنند. اردوغان این تحول را "گامی تاریخی" در نظام آموزشی کشورش عنوان کرد.
تمهیدات اخیر دولت ترکیه علاوه بر پ ک ک، حزب کارگران کردستان، با مخالفت برخی از شخصیتها و احزاب سیاسی کرد دیگر نیز روبرو شده است. مخالفان این طرح میگویند خواسته کردهای ترکیه مطرح شدن زبان کردی به عنوان درس انتخابی نیست، آنها خواهان آموزش به زبان کردی هستند.
حسیپ کاپلان، نماینده حزب صلح و دمکراسی در مجلس ترکیه به ما میگوید: "اردوغان و دولت او میخواهند با زبان کردی همچون زبان انگلیسی و سایر زبانهای خارجی تعامل کنند. این در حالیست که کردی زبان مادری یک ملت است و باید از ابتدا تا بالاترین سطوح آموزشی تحصیل شود".
به گفته این نماینده کرد مجلس بیش از ۲۰ میلیون کرد در ترکیه زندگی میکنند و حزب صلح و دمکراسی به عنوان نماینده بخشی از این جمعیت، نمیپذیرد با زبان کردی مانند یک زبان خارجی برخورد شود.
آقای کاپلان میگوید: "در قانون اساسی ترکیه زبان کردی ممنوع است. آنهایی هم که خواستار تحصیل به این زبان هستند از نگاه حاکمیت تروریست محسوب شده و بسیاری از آنها هم اکنون به همین اتهامات در زندان به سر میبرند".
ابراهیم گوچلو، دیگر سیاستمدار کرد ترکیه هم معتقد است: "تصمیم اخیر دولت، مساله کرد را حل نمیکند. یک نگاه مشترک در کردستان ترکیه وجود دارد که خواهان رسمی شدن زبان کردی است. دو ملت اصلی ترک و کرد در ترکیه در کنار سایر اقوام و ملتها زندگی میکنند. تاکید بر تحصیل زبان کردی تنها گام کوچکی در راستای حل این مساله است".
طرح جدید نظام آموزشی دولت ترکیه محدود به زبان کردی نبوده، بلکه به صورت یکسان به زبانهای زنده ترکیه مانند عربی و ارمنی نیز اشاره کرده است.
با وجود اینکه جمعیت زیادی از کردهای ترکیه با سیاستهای دولت اردوغان مخالف هستند، اما برخی از آنها تمهیدات اخیر را گامی برای حل اختلافات دولت با کردها تعبیر کردەاند.
برخی دیگر نیز از اینکه تصمیم اردوغان در قانون اساسی مورد تاکید قرار نگرفته است انتقاد کردهاند.
حسیپ کاپلان، نماینده کنونی مجلس میگوید هیچ گونه تضمین اجرایی برای این طرح بعد از دولت حزب عدالت و توسعه وجود ندارد؛ موضوعی که آقای گوچلو هم بر آن تاکید میکند.
فرصتی برای مبارزه فرهنگی
دولت ترکیه اخیرا در کنار بخشنامه تحصیل اختیاری زبان کردی، اقدام به راه اندازی بخش گویش "سورانی" در تلویزیون دولتی TRT6 کرده است. همزمان تلویزیونهایی در این کشور اجازه دارند به گویش "کرمانجی" برنامههای خود را پخش کنند.
مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق، در مراسم آغاز بە کار بخش سورانی این تلویزیون در یک برنامه زنده گفت که راه اندازی بخش سورانی نقش مهمی در ایجاد رابطە میان ملت کرد و ترک خواهد داشت و بە پیشبرد روابط اقتصادی میان ترکیە و اقلیم کردستان کمک میکند.
اما به نظر میرسد در داخل مرزهای ترکیه این تلویزیون با استقبال چندانی روبرو نشده است.
حسیپ کاپلان، نماینده مجلس میگوید: "این تلویزیون توسط حاکمیت اداره میشود و تنها کارکرد آن اشاعه ایدئولوژی حزب عدالت و توسعه است نه اشاعه فرهنگ کردستانی. بخش گویش سورانی هم که اخیرا راه اندازی شده، هدفی جز توسعه این ایدئولوژی در سطوحی کلانتر ندارد".
در ایران اما علاوه بر شبکههای استانی، تلویزیون "سحر" تنها تلویزیون کردی زبان است که به صورت ماهواره ای پخش می شود.
در سایت شبکه جهانی سحر در خصوص دلایل راه اندازی "سیمای کردی" این شبکه آمده است: "سیمای کردی اولین و قدیمی ترین تلویزیون ماهوارهای است که برای کردهای عراقی برنامه پخش می کند و در حال حاضر نیز با روزانه ۹ ساعت پخش برنامه از اعضاء فعال خانواده رسانه ای شبكه جهانی سحر است."
کردهای ایران هم رضایت چندانی از این تلویزیونها ندارند و برخی از آنها میگویند برنامههای شبکههای استانی به زبان کردی است، اما محتوای این برنامهها بازتاب دهنده فرهنگ جامعه کردستان نیست.
عبدالله سهرابی، نماینده مجلس ششم به ما میگوید: "فراموش نکنیم که این شبکهها بخش کوچکی از سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی هستند و کارگزاران آن نمیتوانند خارج از مقررات این سازمان عمل کنند. برنامههای این شبکهها همه جانبه نیست و بیشتر فعالیتهای آن به مسائل فرهنگی و هنری محدود است. این تلویزیونها نتوانستهاند منعکس کننده خواستههای فرهنگی کردها باشند".
حکومتهای ایران و ترکیه دردورههای مختلف از بیم جدایی طلبی اقلیتها از اعطای حق تحصیل و فعالیت سیاسی و فرهنگی به زبان مادری از جمله به زبان کردی خودداری کردهاند.
از طرفی برخی کردها معتقداند که حق تحصیل به زبان مادری را نمیتوان جدا از دیگر مطالبات آنها دانست و اگر این دولتها در صدد حل مساله آنها هستند باید گامهای فراگیرتری در راستای احترام کامل به حقوق آنها بردارند.
احزاب کرد از جمله حزب صلح و دمکراسی، بزرگترین حزب قانونی کردها در ترکیه، در پارلمان این کشور فعال هستند و حزب کارگران کردستان، پ ک ک، نیز نفوذ چشمگیری میان کردهای این کشور دارد و از طرفی بسیاری از راستگراهای دولت و مجلس ترکیه مخالف هرگونه اقدامی در زمینه گسترش حقوق اقلیتها هستند. بنابراین به نظر میرسد هر نوع تغییر تحول باید موافقت ضمنی این دو طیف را به همره داشته باشد.
اما صداهای دیگری هم هستند که در مقابل، راه حلهای میانه روانه تری ارائه میدهند.
ابراهیم گوچلو، سیاستمدار کرد ترکیه که پایه گذار چند حزب کردی در این کشور بوده است میگوید: "کردها برای نیل به حقوق خود باید برنامه و پروژه داشته باشند و با هر تصمیمی که در این زمینه گرفته میشود مخالفت نکنند. علیرغم ایرادهایی که به آن اشاره شد، کردها در حال حاضر حق انتشار مطبوعات و پخش برنامههایی از تلویزیون را به زبان مادری خود دارند. باید از این فرصتها برای مبارزه فرهنگی استفاده کرد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید